یکی از فرازهای کلیدی بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب در مراسم
مشترک دانشآموختگی و تحلیف دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، هشدار مجدد
درباره تلاش دشمن برای دستکاری و تخریب دستگاه محاسباتی کشور -اعم از مردم،
موثران فکری و مسئولین- بود.
ایشان طرح «تخریب
محاسباتی» را به «وارد کردن بدافزار به یک سیستم رایانهای و دستکاری
اطلاعات و وارد کردن اطلاعات غلط» تشبیه کرده و فرمودند؛ هدف از این طرح آن
است که محاسبات گروههای مورد نظر به نحوی تخریب شود که «منافع حقیقی و
ملی خود را نتوانند بهدرستی تشخیص دهند.»
هشدار
رهبر انقلاب درباره طرح دشمن برای تغییر و تخریب محاسباتی مردم و به خصوص
مسئولان، مسبوق به سابقه بوده و پیش از این نیز بارها بر آن تاکید شده است؛
-
«برای او (دشمن) تنها راه، منحصر در این است که ملت و مسئولین ایران در
نهایت به یک محاسبهای برسند که احساس کنند ادامه این راه به صرفشان نیست.
دشمن میخواهد این محاسبه را بر ذهن شما تحمیل کند؛ میخواهد من و شما به
این نتیجه برسیم که صلاح نیست در مقابل آمریکا، در مقابل استکبار، در مقابل
دستگاههای سیاسىِ تابع کارتلهای گوناگون اقتصادی، خیلی هم بایستیم و
خیلی هم مقاومت کنیم؛ از بعضی از حرفها باید دست بکشیم؛ کمااینکه گفتند
دیگر. در یک برههای کسانی گفتند آقا ول کنید قضیه اسرائیل را، ول کنید
قضیه فلسطین را، ول کنید قضیه عدالت در سطح جهانی و حمایت از ملتهای
عدالتخواه را، رها کنید این حرفها را؛ چه کار دارید؟ به خودتان بچسبید.
این همان تغییر محاسبات است.» (16 مرداد 1391)
- «آنچه ما امروز
در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد
اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای
دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است...نگذارید دشمن در
دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا
تهدید او اثر بگذارد.» (16 تیر 1393)
- «هدف اساسى
دشمن این است که در دستگاه محاسباتى ما اختلال ایجاد بکند. دستگاه محاسباتى
وقتى دچار اختلال شد، از دادههاى درست، خروجىهاى غلط بهدست خواهد
آورد؛ یعنى تجربهها هم دیگر به درد او نخواهد خورد. وقتى دستگاه محاسباتى
خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربهها هم
دیگر به کار نمىآید.» (اول مرداد 1393)
- «امروز
یک فصل مهمّی از فعالیت دشمنان جمهوری اسلامی -که البته ما از آنها اطّلاع
داریم و حواس ما هست که چهکار دارند میکنند- همین است که محاسبات مسئولین
را تغییر بدهند و افکار مردم را دستکاری بکنند.» (15 مهر 1394)
-
«مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات
مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه
برسد که با ملاحظه هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند،
این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را
قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در
ذهن مسئولین عوض بشود. آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و
اراده مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت
مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد.» (20
اسفند 1394)
- 29 فروردین سال 1397 نیز رهبر انقلاب
اسلامی در دیدار وزیر، مسئولان و جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات به روشهای
مختلف جنگ پیچیده اطلاعاتی دشمن اشاره کرده و یکی از این روشها را
«تغییر محاسبات تصمیمگیران» عنوان کردند.
اینها تنها چند نمونه
از هشدارهای صریح و مستقیم رهبر انقلاب طی چند سال اخیر درباره تلاش دشمن
برای تغییر محاسبات است. دفعات متعدد این هشدار، نشانهای روشن و گویا از
میزان اهمیت آن بوده و نشان میدهد این طرح همچنان در دستور کار جدی دشمن
قرار دارد. تحولات این روزهای منطقه نشان میدهد تلاش دشمن برای تغییر
محاسبات مردم و مسئولان، محدود به مرزهای ایران نیست و دامنه این طرح فراتر
از این مرزها بوده و کل منطقه را شامل میشود.
اگرچه
این طرح در اشکال و قالبهای بسیار متنوع و پیچیده دنبال میشود اما کلیت
آن را میتوان به زبان ساده اینگونه بیان کرد؛ دشمن درصدد است اینگونه
القا کند که راه چهل ساله جمهوری اسلامی در استقلالطلبی و آزادیخواهی از
ابتدا اشتباه بوده و نه تنها دستاوردی نداشته بلکه چالشزا و هزینهساز
بوده است. با قبول این گزاره، اساساً حرکتی به نام انقلاب اسلامی اشتباه
بوده و نباید صورت میگرفته است و اینک نیز چاره کار در پذیرش اشتباه و
بازگشت از این راه است.
اصلیترین ابزار این
فریبکاری محاسباتی و تدلیس راهبردی، بمباران رسانهای و وارونهنمایی
واقعیتهاست. مشکلات و نقاط ضعف واقعی بهشدت بزرگنمایی میشوند، موانع
غیرقابل عبور و لاینحل جلوه داده میشود، پتانسیلها و ظرفیتهای واقعی
نادیده گرفته شده یا کوچکنمایی میشود، موفقیتها به حاشیه رانده شده و با
قیاسهای معالفارق و نامربوط تحقیر میشود، اهداف و برنامهها تخیلی و
غیرقابل دسترس وانمود میشود، به آرمانها و مفاهیم اساسی و اصولی حمله شده
و زیر سؤال برده میشود، معتقدان و مجاهدان پایِکار، هر کدام به نحوی
برچسب خورده و طرد میشوند، گروههای اندک و ناچیز و حتی ساختگی، به جای
اکثریت قالب میشوند، گروههای بزرگ و خاموش فراموش شده، حرکت، صدا و
مطالباتشان بازتابی نمییابد و...
مثالها و
نمونهها درباره موارد فوق بسیار است و ذکر آنها مثنوی هفتاد من کاغذ
میطلبد. یادآوری دو نمونه و مقایسه آنها برای فهم سازوکار و خروجی طرح
تغییر و تخریب محاسبات کفایت میکند. سه سال پیش بود که جمعیتی کمتر از 500
نوجوان در یک قرار اینترنتی، در یکی از پاساژهای تهران جمع شدند. ماجرا از
سوی رسانههای فارسیزبان آنسوی آب و رسانههای زرد وطنی و کارشناسان پاچه
ورمالیده و همه چیزدان چنان در بوق و کرنا شد و تحلیلها و تفسیرهای
جامعهشناسانه و فرهنگی و سیاسی درباره آن نوشتند و گفتند و تکرار کردند که
ماجرا به «میتینگ کوروش» مشهور شد و اگر کسی فریفته این شعبدهبازی میشد
گمان میکرد تاریخ جامعه ایران به پیش و پس از این تجمع چند صد نفره و پوچ
تقسیم میشود! هنوز جای دست و پنجه کارشناسان همیشه در صحنه آن
وارونهنمایی در صندوقچه فضای مجازی در دسترس است.
چند
روز پیش بین 3 تا 4 میلیون زائر ایرانی در حماسه جهانی راهپیمایی اربعین
شرکت کرده و به آن رود خروشان معنوی پیوستند. حرکتی که به جرات میتوان گفت
در طول تاریخ بینظیر بوده و در دنیای لذت محور امروزی، چیزی شبیه معجزه
است. بعد روحانی مدعی دین و انقلاب در روزنامهاش مینویسد؛ «اگر به بزرگان
ما گزارش داده میشود که به دلیل شرکت این تعداد افراد در این مراسم و
فلان دعا و فلان گردهمایی، اوضاع بسیار خوب است و همه چیز به طرف بهتر شدن
به پیش میرود، درخواست صاحب این قلم این است که بزرگان، به این گزارشها
اعتماد نکنند و به این نکته بسیار مهم توجه نمایند که مجموع این افراد فقط
به زیر ۵ درصد جمعیّت کشور میرسند. قطعاً اعمال و رفتار و افکار ۵ درصد یک
جامعه را نمیتوان به کل آن جامعه تعمیم داد. اینهم قطعی است که نمیتوان
۹۵ درصد دیگر را در مقابل این ۵ درصد دانست، ولی با توجه به این دو
واقعیت، میتوان به این نتیجه رسید که برای دریافتن درست آنچه زیر پوست
جامعه ما وجود دارد، به بررسیهای عمیقی نیاز است و نباید به ظواهر تکیه
کرد.» تحلیل سراسر مغالطه و اشتباهی که هنوز هم دستمایه موجسواری دشمنانی
است که از درخشش حرکت عظیم اربعین، در حد جنون عصبانی هستند. این میزان از
خطای محاسباتی عجیب نیست؟!
دستگاه محاسباتی انسان
مانند هر دستگاه سختافزاری و نرمافزاری دیگری نیاز به مراقبت و در صورت
لزوم تعمیر دارد. رایانهای که آنتیویروس و فایروال ندارد، در معرض خطر
ورود انواع و اقسام ویروسها و بدافزارهاست. ویروسهایی که گاه چنان پیچیده
و پنهان رخنه کرده و عمل میکنند که صاحب دستگاهها تا مدتهای مدید متوجه
آلودگی آن نمیشود. تا جایی که حتی ویروس میتواند کنترل نرمافزاری و
گاهاً سختافزاری دستگاه را نیز در دست بگیرد.
دشمن
که از همه راهها ناامید شده و هرچه در هر میدانی رشته، پنبه شده است به
راهبرد تغییر و تخریب محاسبات دل بسته است؛ مردم را باید نسبت به راه
درخشان و افتخارآمیزی که تاکنون پیمودهاند، بدبین کرد و نسبت به آینده
ناامید، مسئولان نیز باید دچار استیصال، رخوت و خستگی شده و از تدبیر امور
بازمانند. در چنین شرایطی است که دشمن میتواند نسخه تسلیم و سازش را به
عنوان تنها نسخه برونرفت از این بنبست ساختگی و مصنوعی به ملت و مسئولان
قالب کند. دشمن تاکنون در این نبرد سهمگین که میتوان آن را «نبرد
روایتها» نیز نامید موفق نبوده است اما نباید مغرور و خوشخیال بود. نبرد
در جریان است و به قول رهبر انقلاب «یک لحظه غفلت میتواند همانند جنگ احد،
پیروزی را تبدیل به شکست کند حتی با حضور پیامبر(ص) در میدان.»