ما چه میدانیم محرم و صفر سال بعد را میبینیم یا نه! و چه میدانیم آیا باز هم به عشق #اباعبدالله قادریم رخت عزا بر تن کنیم یا نه! و چه میدانیم آیا دوباره قادریم به مسلمیه سلام کنیم یا نه! و چه میدانیم عمرمان کفاف گریهی مجدد در عرفه را میدهد یا نه! آمدیم و این آخرین زیارت اربعینمان در #کربلا بود! عمر است دیگر! آمدیم و دیگر نفسمان به هیچ عمودی نرسید! و پیشانیمان به سجده بر آب فرات نرسید! آمدیم و دیگر چشممان به جمال دلربای بینالحرمین روشن نشد! و به صحن و سرای باصفای عباس و #حسین روشن نشد! آمدیم و دیگر مجال خواب و بیداری در خیمهها و موکبها را پیدا نکردیم! و گلویی از چای هیئت تر نکردیم! آمدیم و پیمانهی عمر لبریز شد و دست ما کوتاه از سینهزنی برای ارباب!
وحشتناک است؛ نه؟! ترس داریم؛ نه؟! پس بیا چند کلامی نجوا کنیم با بیبی دوعالم! خانمجان! محرم و صفری دیگر هم رفت اما عشق ما به عباس و حسین جاودان است! یعنی بهواسطهی دعای شما جاودان است! تا همین جا هم بدهکار شماییم! و مادریهایت! نیست که هوایمان را همیشه داشتی، کلی #خاطره داریم ما با روضههای نورانی! خودت مراقب اشکهای ما باش! این قطرات، تنها نقطهی روشن پروندهی اعمال ماست؛ خودت حفظشان کن! مادری دیگر! به که بسپاریم گریهها و اشکهایمان را امینتر از حضرت مادر؟!
الساعه یاد رانندهی خط #مهران به #نجف افتادم که عراقی جوانی بود! وسط راه نگه داشت! از مغازه کلی خرت و پرت خریدم ولی فروشنده فقط پول عراقی قبول میکرد؛ "اینجا شهر نیست، وسط جاده است، امکان تبدیل پول ندارم!" راننده فهمید! درآمد؛ "هر کی هر چی میخواهد بخرد، من حساب میکنم!" القصه! نجف که رسیدیم "ابوعلی" هم از ما و هم از آن چند زائر دیگر فقط کرایه را گرفت! گفت: "آنها را مهمان #حضرت_زهرا بودید! بروید با خود خانم حساب کنید!" و بعد در حالی که مدام زیر لب میخواند؛ "حسین عزیز فاطمه" رفت بالای ون قراضهاش تا کولهها را تحویل زوار بدهد!
آنقدر قشنگ میگفت؛ #حسین_عزیز_فاطمه که بیاختیار از همهی ما اشک گرفت! یا فاطمه! دلمان تنگ میشود برای محرم و صفر! حتم کن همین الان هم آشوبیم! چی شد، چطور شد، چجوری شد که ما مجنون این وادی شدیم و افتادیم در این راه؟! خواست تو بود! تو از خدا خواستی ما را رهرو راه رهاییبخش فرزندت کند! تو کشاندنی ما را به سفینةالنجات! و امروز هم ابقای ما در کشتی حسین بسته به دعای شماست! هر بهاری مدیون بارانی است و ربیع ریشه در قطرات اشک عاشوراییان دارد...