عنوان این طرح اگرچه «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزشی»است، اما
واگذاری آموزش زبانهای موضوع این قانون و زبان انگلیسی به آموزشگاههای
آزاد تحت نظارت آموزش و پرورش و حداکثر معادل سه سال تحصیلی منحصراً برای
دانشآموزان مقطع دبیرستان، در عمل آموزش زبان را برای دانشآموزان و
خانوادههایی را که توانایی پرداخت هزینههای ثبتنام در آموزشگاههای آزاد
دارند، انحصاری میکند!
چراکه در حال حاضر و با وجود مراودات گسترده تجاری و فرهنگی ایران با
کشورهایی همچون عراق، چین و روسیه یا دیگر کشورهای منطقه، آموزشگاههای
آزاد آموزش زبان در کشور عموماً زبان انگلیسی آموزش میدهند و خانوادهها و
دانشآموزان در عمل گزینه دیگری به جز زبان انگلیسی پیش رو ندارند.
بگذریم از اینکه حتی با فرض فراهم بودن زیرساختهای لازم برای آموزش سایر
زبانها، گرایش دانشآموزان و خانوادهها به سمت زبانهای دیگر مستلزم
فرهنگسازی و بیان ضرورتها و منافع آموزش زبانهایی غیر از زبان انگلیسی
است؛ موضوعاتی که در طرح مزبور دیده نشده و همچنین این طرح علاوه بر منع
استخدام معلم زبان انگلیسی میگوید: دبیران فعلی زبان انگلیسی یا باید جذب
آموزشگاههای آزاد شوند یا در پستهای اداری مشغول شوند و یا مجدداً در
رشته دیگری تحصیل کنند! دبیر شورای عالی آموزش و پرورش هم در اینباره
میگوید: «وزارت آموزش و پرورش اصلاً در جریان این طرح نیست!»
«زبان علم فقط انگلیسی نیست. اصرار بر ترویج انحصاری انگلیسی ناسالم است.
زبانهای دیگر مثل اسپانیولی، فرانسه، آلمانی و کشورهای شرقی هم زبان
علمند. کشورهای دیگر جلوی نفوذ زبان بیگانه را میگیرند. نمیگویم از فردا
آموزش انگلیسی را تعطیل کنیم، اما بدانیم چه میکنیم.»
اینها بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در انتقاد از انحصارگرایی در آموزش
زبان انگلیسی در مدارس و محافل علمی کشور است. سخنانی که سه سال پیش موجب
طرح موضوع رفع انحصار از زبان انگلیسی شد و حالا بعد از سه سال ۵۸ تن از
نمایندگان مجلس طرحی را اعلام وصول کردهاند که هدفش رفع انحصار از زبان
انگلیسی عنوان شده است، اما این طرح با شکل و شمایل کنونی لااقل هیچگونه
نقشی در رفع انحصار از آموزش زبان انگلیسی نخواهد داشت و با برون سپاری
آموزش زبان انگلیسی به آموزشگاههای آزاد، تنها انحصاری دیگر را بر این
انحصار میافزاید؛ انحصار در آموزش زبان انگلیسی برای پولدارها!
چند و، چون طرح تازه مجلس
براساس این طرح آموزش زبانانگلیسی از برنامه مدارس حذف و اختیاری اعلام
شده و دانشآموزان برای یادگیری میتوانند به آموزشگاههای آزاد مراجعه
کنند که همین مسئله هم موجب شده تا بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت طرح
مجلس را غیرکارشناسی و موجب افزایش بیعدالتی آموزشی بدانند چراکه به طور
یقین همه دانشآموزان و بهخصوص دانشآموزان مناطق محروم امکانات مالی یا
زیرساختی آموزش زبان در آموزشگاههای آزاد را ندارند؛
اگرچه این طرح برای این دسته از دانشآموزان هم فکرهایی کرده و در تبصره ۲
آن آمده اگر دانشآموزی پول آموزشگاه آزاد نداشت، میتواند از بورسیه برخی
زبانها براساس مراودات فرهنگی استفاده کند، اما ساز و کارهای ارائه این
بورسیهها مشخص نیست و معلوم نیست آیا این بورسیهها میتوانند همه
دانشآموزان خواهان تحصیل در گرایش نظری را که توانایی مالی آموزش زبان در
آموزشگاهها را ندارند پوشش دهد یا خیر؟
همچنین تبصرهای از این قانون میگوید: در مناطق دورافتاده و محروم که به
هیچ عنوان امکان برقراری آموزشگاههای آزاد و ارائه آموزش در همه زبانها
مورد تأیید فراهم نیست، آموزش و پرورش میتواند با همکاری یکی از
دانشگاههای مجری طرح و با توجه به تقاضای غالب دانشآموزان و گویش و زبان
رایج مردم بومی منطقه نسبت به فراهمآوردن امکان آموزش فشرده (حداقل ۵/ ۱
سال تحصیلی) یک یا دو زبان فقط برای دانشآموزان شاخه نظری با جلب حمایت
مالی مذکور در تبصره یک ماده ۲ این قانون و منابع حاصل از برونسپاری آموزش
زبان، اقدام کند.
بنابراین از آنجایی که زیرساختهای لازم آموزشی و فرهنگی فراهم نشده ممکن
است این یک یا دو زبان در نهایت به همان زبان انگلیسی منتهی شود!
از همه جالبتر اینکه مهدی نوید ادهم، دبیر شورای عالی آموزش و پرورش نیز
درباره حذف زبان انگلیسی در مدارس میگوید: «وزارت آموزش و پرورش اصلاً در
جریان این طرح نیست و ما نمیدانیم که دقیقاً نمایندگان میخواهند چه
اقدامی انجام دهند.» وی میافزاید: «در بسیاری از شهرها بهخصوص استانهای
محروم ما آموزشگاههای زبان نداریم، باید در این باره شفافسازی شود.»
چالشهای فرهنگی پیشرو
از سوی دیگر همین حالا هم برخی آموزشگاههای زبان انگلیسی کتبی را برای
آموزش انتخاب میکنند که با اصول و موازین سبک زندگی ایرانی اسلامی در تضاد
است و بر مبنای سبک زندگی ما بومیسازی نشده است. به خصوص اینکه در این
طرح آمده است:
«آموزشگاههای آزاد در مورد روشهای آموزش، امتحانات، نمرات و طول مدت سال
تحصیلی و امثالهم استقلال عمل خواهند داشت و آموزش و پرورش ضمن اعمال نظارت
حاکمیتی فقط مجاز به برگزاری یک آزمون نهایی در سال آخر دوره دبیرستان
خواهد بود»، اما کتب زبانی که در مدارس تدریس میشود لااقل از این منظر
مشکلی ندارد و حاوی تصاویر و مفاهیم نا مناسب ارزشی نیست.
بنابراین واگذاری کار آموزش زبان به آموزشگاههای آزاد میتواند چالشهای
فرهنگی ناشی از آموزش زبان بیگانه را نیز جدیتر از قبل مطرح کند.
سؤالات بیپاسخ
اینکه مراودات تجاری و فرهنگی ما با کشورهای انگلیسی زبان نیست، واقعیتی
انکار ناپذیر است. در چنین شرایطی فارغالتحصیلان رشتههایی همچون زبان
روسی یا زبان چینی با بازار کار بسیار مناسبی مواجههستند.
از سوی دیگر نظام آموزشی ما برای آموزش زبانهای خارجی چندان کارآمد نبوده
است و با وجود آنکه دانشآموزان ایرانی از دوره راهنمایی با دو زبان
انگلیسی و عربی آشنا شده و هر دانشآموزی حداقل شش سال از دوران تحصیلش را
در مدرسه برای این دو زبان آموزش میبیند، اما خروجی نهایی و ناتوانی اغلب
ما از تکلم یا درک مطلب به دو زبان انگلیسی و عربی نشاندهنده ضعف نظام
آموزشی در این زمینه است.
با وجود این آیا راهکار رفع انحصار از زبان انگلیسی در مدارس و محافل علمی و
بهبود کیفیت آموزش زبان حذف کامل زبان از نظام آموزشی و برونسپاری آن به
آموزشگاههای خصوصی است؟ آیا چنین راهکاری یک بار دیگر اصل ۳۰ قانون اساسی و
وظیفه دولت برای آموزش همگانی رایگان را که همین حالا هم به اندازه کافی
با گسترش خصوصیسازی در بخش آموزش نقضشده بیش از پیش نقض نمیکند؟
و آیا حذف کامل زبان از برنامههای درسی به جای گنجاندن زبانهای جایگزین و
قدرت انتخاب دانشآموزان برای آموزش زبان مورد علاقه نمیتواند سطح علمی
افراد در جامعه را تنزل دهد؟ چراکه با توجه به سیل واردات در کشور برای
بهرهگیری از یک وسیله ساده همچون تلفن همراه هم یک حداقلی از سواد عربی یا
انگلیسی ضروری به نظر میرسد.
اینها سؤالاتی است که به نظر میرسد طرح تازه مجلس قادر به پاسخگویی به آن
نیست و به طریقه اولی این طرح نمیتواند مطالبه رهبر انقلاب در رفع انحصار
از زبان انگلیسی را برطرف کند بلکه طرحی که خود موجب انحصار در آموزش زبان
برای دانشآموزانی میشود که قادرند شهریه آموزشگاههای آزاد را پرداخت
کنند و چه کسی میتواند تضمین بدهد بچهها و خانوادههایشان زبانی را که
برای آموزش در آموزشگاه انتخاب میکنند، زبان انگلیسی نباشد؟!
آن هم وقتی بالای ۹۰ درصد آموزشگاههای زبان در کشورمان مختص زبان انگلیسی
است. شاید لازم باشد نمایندگان مجلس پیش از هر طرحی برای حذف آموزش زبان
انگلیسی شرایط و زیرساختها را برای آموزش زبانهای دیگر آماده کنند.
منبع: جوان