به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، شهرسازی
فقط پیشبینی جمعیت و تراکم و در نظر گرفتن مدهای حملونقلی نیست. اگر اینطور بود
که نباید با گسترش تکنولوژی و برنامهریزی بر اساس عقلانیت، مشکلات و آسیبهای
شهری تشدید میشد. شهر محل زیست و فعالیت انسان است. شهر با انسان معنا پیدا میکند.
اساس شهرسازی شناخت انسان و نیازهای او است. تا زمانی که انسانشناسی صحیحی وجود
نداشته باشد و نیازهای انسان شناسایی و استخراج نشود نگاههای تکبعدی به شهر ره بهجایی
نخواهد برد.
انقلاب اسلامی داعیه ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارد. تمدن نوین
اسلامی بازگشت دین به عرصه حیات اجتماعی است و مبنای این تمدن سازی، نگرش الهی
اسلام به عالم هستی و انسان است. مبنای انقلاب اسلامی نیز همین بوده است.
در تفکر مادیگرایی
که روبروی تفکر اسلام و انقلاب قرار دارد هستیشناسی و انسانشناسی تنها منحصر به
عالم ماده است. پس غایت انسان لذت حداکثری است یعنی انسان و جامعه باید به حداکثر
رفاه و بهرهمندی از دنیا برسد این همان اصالت لذت است. زمانی که این تفکر درصدد
طراحی نظام اجتماعی است تا غایت که همان لذت مادی است فراهم گردد نتیجه آن طراحی نظام
سرمایهداری و کاپیتالیسم سودمحور خواهد بود.
در حوزه فرهنگ نیز لذت حیوانی هدف میشود
و هرچه که برای رسیدن به این امر مطلوب باشد ارزش محسوب میگردد. بنابراین کارهایی
ازجمله برهنگی، بیبندوباری جنسی حق بشر تلقی میگردد. این ارزشها سبک زندگی غربی
را شکل میدهد. و همین ارزشها بهطور مثال برهنگی برای جوامع مد لباسی را طراحی میکند
که برهنگی را ترویج میدهد. در نگاه غربی محور فضاهای شهری تبدیل به ابزار سود
مادی و افزایش تحرکهای جنسی میشود چراکه زیربنا بر شکم و شهوت است. در شهرها نیز
از المانها و مبلمان هایی که این ارزش را نشان بدهد و در خاطر شهروندان بماند
استفاده میکنند و بهتدریج این ارزشها در وجود انسان نفوذ کرده و او را وادار به
تبعیت از آن میکند. بر مبنای انسانشناسی قرآن، آیات سوره 6 و 7 سوره علق انسان
سرکشی میکند همینکه خود را بینیاز پندارد. علامه طباطبایی علت طغیان انسان را
این میداند که او خود را بینیاز از پروردگار میداند. قرآن اشاره میکند: اگر
انسان رها شود طغیان گر است.
فضاهای شهر مدرن غربی که بر مبنای اومانیسم بناشده
است بسترساز طغیان گری انسان در برابر خدا است. انقلاب اسلامی مفاهیمی همچون
معنویت، ایثار، شهادت را بهعنوان ارزش مطرح کرده است.
شهر اسلامی- ایرانی بهعنوان
تجلیگاه تمدن و ارزشها و فرهنگ جامعه باید مملو از ظواهر و ارزشهای انقلاب
اسلامی باشد. فضای شهر اسلامی- ایران فضای طغیان گری و سرکشی انسان نیست بلکه
بستری جهت حس حضور خدا در زندگی شهروندان است.
اما چگونه میتوان این ارزشها را در
متن شهرها بهعنوان ابزار تأثیرگذار بر رفتار و سبک زندگی انسانها بکار برد؟ همانطور
که در یادداشت قبلی بیان شد باید در یک فرآیند این مهم به سرانجام برسد. اساساً
محیط بر رفتار اثرگذار است فضاهای شهرهای ایران در حال حاضر فضاهایی بیهویت وگاها
خشن هستند جدارهها و لبههای شهری، مصالح مورداستفاده، نورپردازیها و رنگ و
ارتفاع بناها همگی در طغیان گری انسان نقش دارند. شهروندان در شهرها حس آرامش و
آسایش و حس امنیت ندارند. بدین منظور اگر بخواهیم فضاهای شهری را در خدمت ارزشها و
اهداف انقلاب اسلامی در نظر بگیریم باید در قالب یک سیستم آن
را بررسی کرد. سیستم میتواند شامل نقطه شروع، نقطه مرکزی و هدف باشد. نقطه شروع میتواند
بهعنوانمثال بررسی محتوا و شکل المانها و مبلمان شهری باشد. نقطه مرکزی مکانیابی
برای قرار دادن عناصر موردنظر در مناطق شهری بوده و هدف هم تأثیرگذاری حداکثری بر
شهروندان است که از طریق اهمیت به نمادهای بصری و جلوههای ظاهری در شهر این امر میتواند
محقق بشود.
پایان بخش دوم...
نویسنده: علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی