به گزارش پایگاه 598، ۶ شهریورسال۹۷، مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک زن جوانی در منزلش در
تهرانپارس باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به زن ۴۲ساله به نام شهین بود
که بر اثر استنشاق گاز فوت کرده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی شوهر
آن زن که در محل حضور داشت به مأموران گفت: «امروز وقتی به خانه برگشتم
متوجه بوی گاز شدم و دیدم همسرم در پذیرایی روی زمین افتادهاست. هرچه
صدایش کردم جوابی نشنیدم. به همین خاطر زن همسایه را که پرستار بود صدا
کردم و او بعد از معاینه گفت شهین فوت کرده است.»
بعد از این توضیحات تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه کارشناسان پزشکی
قانونی اعلام کردند زن جوان بر اثر انسداد مجاری تنفسی فوت کرده است. به
این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و خانواده مقتول مورد تحقیق
قرار گرفتند. آنها در تحقیقات گفتند دخترشان در این سالها با شوهرش به
نام حبیب اختلاف داشته و عامل قتل خود حبیب است.
با اظهارات خانواده مقتول، حبیب ۵۴ساله بازداشت شد. او ابتدا جرمش را
انکار کرد تا اینکه در بازجوییهای فنی سرانجام به قتل همسرش اعتراف کرد و
گفت: «با همسرم اختلاف داشتم. او همیشه به من بیاحترامی میکرد و به خاطر
رفتارهای او پسرانم نیز با من بداخلاقی میکردند و حرفم را گوش نمیکردند.
از این وضعیت خسته شده بودم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «شغلم آزاد بود و در کار تزئینات ساختمان مشغول
بودم. همه درآمدم دست همسرم بود. آخرین بار وقتی از او مقداری پول خواستم
شروع به داد و فریاد کرد. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و در آن درگیری
او را خفه کردم. سپس برای گمراه کردن پلیس شیر گاز را باز گذاشتم و به پارک
نزدیک خانه رفتم.»
با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری
یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم از زندان اعزام و مقابل هیئت
قضایی همان شعبه حاضر شد. ابتدای جلسه پدر و مادر و دو پسر مقتول درخواست
قصاص کردند. سپس پسر بزرگ مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: «پدرم معتاد و مرد
بداخلاقی بود. او به کار و درآمد اهمیتی نمیداد و همان درآمد کم را هم
خرج مواد میکرد. همه بار زندگی روی دوش مادرم بود و با کار کردن در
خانههای مردم هزینههای زندگی را تأمین میکرد. آنها همیشه با هم درگیر
بودند و بارها پدرم او را کتک زدهبود تا اینکه دستش به خون مادرم آلوده
شد و مادرم را کشت. همه اظهاراتش در بازجوییها دروغ بوده و مادرم زن
مظلومی بود.»
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و جرمش را انکار کرد. او در دفاع از خود
گفت: «همه اظهاراتم تحت فشارهای بازجویی بود. من قاتل همسرم نیستم.» متهم
ادامه داد: «من و پسرم با هم اختلاف داشتیم. او اصرار داشت خانهام را به
نام او سند بزنم و املاکی را که در تبریز داشتم، بفروشم. من موافق نبودم به
همین خاطر او به خاطر کینهای که از من داشت مادرش را کشت و حالا قتل را
گردن من انداختهاست و درخواست قصاص دارد تا بعد از مرگم اموالم را تصاحب
کند.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع:جوان