به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، آقای روحانی میگوید این سال 98، آن نود و هشتی نیست که پیشبینی میکرد و وعده میداد. او چهارشنبه گذشته در جلسه هیئت دولت گفت «صریحا خدمت ملت ایران اعتراف و
اظهار میکنم که این 98، آن 98 که ما میخواستیم نیست. آن 98 که ما اول
انتخابات در سال 96 طراحی کرده بودیم این نیست، هست، برنامههای ما مدون و
چاپ شده است، همه میدانند و مدارک آن وجود دارد. بله ما وارد یک جنگ
تحمیلی شدیم، دشمن به ما تحمیل کرد، ما که آغازگر نبودیم و از برجام خارج
نشدیم. ما همه مراقبتها را کردیم و شما دیدید که در تمام گزارشات آژانس
ایران به تعهدات خود عمل کرده بود.
محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور هم
اسفند 97 در گفتوگو با روزنامه سازندگی و در پاسخ به این سؤال که آیا
دولت پیشبینی میکرد آمریکا از برجام خارج شود، گفته بود «در همه تصمیمات
بهنوعی احتمالاتی وجود دارد اما روی چیزی که این همه کار شده بود،
کنگرههای بزرگی برگزار شده بود، حتی در آنجا احزابی ریشهدار حاکم بودند و
هیچگاه نشنیدیم که هنگام مذاکره دولت اوباما با دولت ایران،
جمهوریخواهان علیه برجام به میدان بیایند، ما با چنین رویدادی مواجه
نشدیم، بر این اساس پیشبینی این رفتار آقای ترامپ را نداشتیم».
برخی مقامات وزارت خارجه هم گفتهاند که پیشبینی نمیکردند آمریکا از برجام خارج شود.
این
عدم پیشبینیها در حالی است که صاحبنظران و کارشناسان منتقد در همان سال
94 اصرار داشتند دولت توافقی «نامتوازن، ناهمزمان، نقد- نسیه،
برگشتناپذیر، فاقدضمانت، فاقدامکان شکایت و فاقدامکان مطالبه خسارت» را
امضا نکند، چرا که چنان توافقی موجب بدعهدی دشمن میشود.
صریحتر و
دقیقتر از همه، این هشدار مشفقانه و حکیمانه رهبر انقلاب است که 20
فروردین 94 (سه ماه قبل از اعلام توافق) صریحا فرمودند «مطالبه بعدی ما از
مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه
اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی
نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به
لبخند او فریب نخورید، به وعده نقد که میدهد وعده نقد، نه عمل نقد اعتماد
نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر
اینها وقیحند. امروز که یک تفاهم اولیه بهصورت یک یادداشت و یک اعلامیّه
منتشر شده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین میگویند که الزامی
وجود ندارد، همین حالا که توانستهاند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید
رئیسجمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی!».
متأسفانه
برخی دولتمردان و مدیران وزارت خارجه از سر هیجانزدگی و آرزواندیشی و
عجله برای توافق به هر قیمت، میگفتند «امضای کری تضمین است» و «مگر آمریکا
میتواند زیر توافق بزند، به لحاظ اخلاقی برایش بد میشود»!
اما آنچه
برای امروز اهمیت دارد، این است که وقتی رئیسجمهور و برخی مدیران ارشد
دولت اذعان دارند که فاقد قدرت پیشبینی این روند (با وجود هشدارهای صریح
صاحبنظران مختلف) بودهاند، چرا اصرار دارند باز هم همان مسیر غلط اعتماد
به دشمن و وقتکشی او را طی کنند.
جالب و تأسف بار اینکه آقای روحانی،
در اظهارات اخیر خود این را هم گفته که «در جریان روند کاهش تعهدات نیز
مذاکرات را ادامه میدهیم ولی اگر در پایان 60 روز دوم به نتیجه نرسیدیم،
حتماً مرحله سوم را آغاز خواهیم کرد و بعد از آن باز هم 60 روز فرصت خواهیم
داد تا به راهحل منطقی، درست و متوازن برسیم و به تعهد در برابر تعهد
پایبند هستیم»!
وقتی دولت در حالی که هنوز تعلیق مرحله سوم را آغاز
نکرده، اطمینان میدهد مهلت چهارمی هم هست، آیا طرف مقابل را تحت فشار
میگذارد یا خاطر جمعی میدهد که آب در دل او تکان نخورد؟! اصلا نام این
کار، تهدید و التیماتوم و ضربالاجل است، یا اطمینان دادن و جسور کردن طرف
مقابل به ادامه دهنکجی؟!