به گزارش پایگاه 598، عصر روز بیست و نهم تیرماه امسال بود که مردی با مأموران کلانتری خانیآباد تماس گرفت و درگیری خونینی را در پارک شقایق خبر داد.
لحظاتی بعد تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و دریافتند این درگیری بین
دو مرد جوان رخ داده است که در جریان یکی از آنها زخمی و به بیمارستان
منتقل و ضارب هم فراری شدهاست. بدین ترتیب مأموران برای تحقیقات بیشتر
راهی بیمارستان شدند. دوست مرد زخمی گفت: پرویز یکساعت قبل به سراغم آمد و
از من خواست با او به پارک شقایق بروم. او گفت که از دوستش به نام شاپور
پول طلب دارد و در پارک با او قرار گذاشته تا طلبش را بگیرد. من با او
همراه شدم و وقتی وارد پارک شدیم ناگهان شاپور که همراه یکی از دوستانش
داخل پارک نشسته بود به ما حمله کردند.
شاپور با پرویز گلاویز شد و من هم از ترس فرار کردم. پس از این به سراغ
نگهبان پارک رفتم و از او درخواست کمک کردم و نگهبان هم فقط به پلیس خبر
داد. وقتی به محل حادثه برگشتم پرویز غرق در خون نقش بر زمین شده بود و از
شاپور و دوستش هم خبری نبود تا اینکه اورژانس رسید و پیکر خونین پرویز را
به بیمارستان منتقل کردیم.
همزمان با ادامه تحقیقات مأموران دریافتند که پرویز براثر شدت جراحات در
بیمارستان فوت کرده است. بنابراین با اعلام خبر کشته شدن مرد جوان پرونده
وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای
شناسایی قاتل به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل
شدند. بررسیهای مأموران حکایت از این داشت قاتل که دوست صمیمی مقتول بوده
پس از قتل به مکان نامعلومی گریخته است.
پس از این مأموران جستوجو برای دستگیری قاتل فراری را در دستور کار خود
قرار دادند تا اینکه دو روز قبل متهم را در مخفیگاهش در جنوب تهران شناسایی
و دستگیر کردند.
صبح دیروز قاتل برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی گفت: تحقیقات از متهم در اداره دهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد.
گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن.
شاپور هستم ۲۹ساله.
به چه کاری مشغولی؟
قبلاً در کار خرید و فروش لوازم بهداشتی و آرایشی بودم، اما الان مدتی است کاری ندارم.
چرا؟
همه زندگیام را در قمار باختم.
قمار بازی؟
بله چند سالی است قمار بازم.
بیشتر توضیح بده.
وضع مالی خوبی داشتم تا اینکه با دوست نابابی آشنا شدم. او قمار باز بود و
مرا هم تشویق به قمار میکرد. چند باری بازی کردم و پول خوبی بردم وسوسه
شدم و شروع به قمار کردم که زندگیام تباه شد.
متأهلی؟
بله، زن و بچه داشتم، اما قمار بازی آنها را هم از من گرفت.
یعنی زن و بچهات را هم در قمار باختید؟
نه، وقتی قمار باز شدم کم کم معتاد هم شدم و همه سرمایهام را از دست دادم.
بعد از این همسرم از من طلاق گرفت و بچهام را با خودش برد.
معمولاً در قمار سر چه چیزی بازی میکنید؟
سر همه چیز از پول گرفته تا خانه و ماشین و موتور و....
با مقتول چطور آشناشدی؟
در پاتوق قمار بازان با دختر جوانی به نام شهلا دوست شدم. شهلا هم قمار باز
بود که روزی او مرا با پرویز آشنا کرد. پس از این ارتباط دوستانه ما ادامه
پیدا کرد تا اینکه متوجه شدم پرویز به دختر مورد علاقه من نظر بد دارد. از
آن روز به بعد ارتباط ما رو به سردی گذاشت و کم کم با هم اختلاف پیدا
کردیم و رقیب یکدیگر شدیم.
یعنی شما پرویز را به خاطر رقابت عشقی به قتل رساندی؟
فقط رقابت عشقی نبود. اختلاف حساب هم داشتیم.
دوست مقتول گفته بود روز حادثه قرار بودهاست مقتول از شما طلبش را بگیرد؟
مدتی قبل در قمار به او ۱۰ میلیونتومان باخته بودم و قرار بود به او بدهم،
اما اختلاف اصلی ما رقابت عشقی بود. حرف آخر؟ قمار همه زندگی ام را به خاک
سیاه تبدیل کرد و در نهایت مرا قاتل دوستم کرد.
منبع: روزنامه جوان