کیست که نداند حاکمیت آمریکا برای هر اقدامی پیوست عملیات روانی دقیقی وجود دارد که در ورای هر برنامه ای هدفی را رهگیری کرده است!؟
مثلا؛ آمریکا از مجرای توهم گستری درباره خطر ایران برای کشورهای حاشیه خلیج فارس میلیاردها دلار تجهیزات و سلاح پیشرفته ای که حتی استفاده و کاربرد آن را بلد نیستند به اعراب فروخته و درآمد آن را زخم اقتصاد خود زده است!
بنابراین به رغم آنکه نگارنده خوب به پیامدهای نگارش چنین سطوری واقف است اما قصد دارد بدون رودربایست نکاتی فارغ از ظاهر تحریم ظریف منتشر نماید...
1- ظریف پس از ارتباط ممتد با مسئولین امریکایی با وجود مصونیت دیپلماتیکش به طرز مشکوکی تحریم شد! به بیان دیگر؛ پس از آنکه سران غربی وضعیت حال و دورنمای مذاکره کنندگان را برای ۱۴۰۰ تار و ابری یافتند این تحریم را طراحی کردند تا از طرفی دو مساله "تحریم ظریف آری یا خیر" و "چرایی تحریم یک دیپلمات ورزیده" را به عنوان داغ ترین سوژه گفتگوهای رسانه ای مطرح گردد و از طرف دیگر ظریف را فراتر از آنچه هست تبلیغ کنند و ضریب دهند!
2- مساله تحریم ظریف توسط آمریکا برای رادیکالیست های اصلاح طلب و معترض به راهبرد مقاومت دستاویزی شد تا کلیه منتقدین ظریف را با بدترین لحن ها مورد هجمه قرار دهند و از رهآورد این مظلوم نمایی پروسه سفیدسازی فعالیت های پرسش برانگیز دستگاه دیپلماسی را استارت بزنند.
3- به دنبال تحریم ظریف؛ مجددا دستگاه حاکمه آمریکایی با اظهار ضعف عجیبی؛ از توئیتر، اینستاگرام و فیس بوک میخواهد حساب های ظریف را ببندند با این وصف در کمال تعجب؛ بله قربان گوهای همیشگی در برابر این درخواست ضمن مقاومت؛ ابراز مخالفت می کنند و ضریب به گونه دیگری ادامه می یابد.
در پایان کیست که نداند مذاکره کنندگان با آمریکا که باب نفوذ را سطوح مختلف گشودند و در پی تصویب cft و پالرمو بودند در پایین ترین سطح مقبولیت و محبوبیت قرار گرفته اند "میخواهند روی ذخیره های خود برای آینده سرمایه گذاری کنند" مساله ای که اگر در عالم سیاست بخواهند برای آن تعهد محضری هم بدهند همه میخندند .
در نهایت طراحی این همه ضریب از پایتخت عملیات روانی دنیا بیشتر به جنگ زرگری در برابر عوام شبیه است تا تحریم واقعی!