در تکمله این کلام نبایستی از یاد برد که تأکید بر حضور در انتخابات و عدم ارائه فهرست انتخاباتی بصورت همزمان، دقیقا به معنای تحریم انتخابات و اعتراض به حاکمیت است.
و این خیلی ساده است که چپها میتوانند مثل مدل سال 94 عمل کنند و در هر شرایطی نسبت به اعلام یک فهرست انتخاباتی اقدام کنند.
اما گویا معارضه با نظام جدیتر از این حرفهاست و آنها نیّات جدیدی در قبال انتخابات اسفند 98 دارند.
عدم استفاده اعضای هسته سخت اصلاحات از عبارت «تحریم انتخابات» نیز دلایلی دارد که بایستی آنرا در رفتارهای مشابه آنها در انتخاباتهای مجلس نهم و مجلس هفتم جستجو کرد!
تحلیلگران معتقدند، اعضای ستادی جریان خاص به انتخابات اسفند 98 بعنوان یک آتشزنه نگاه میکنند و همانطور که سعید حجاریان گفته است؛ مسئله اصلی این رخداد را نفس انتخابات نمیدانند بلکه آنرا در اعتراضاتی که قرار است با راهبری آنها در خیابان صورت بگیرد، میجویند.[5]
لازم به توضیح است که منظور اصلاحطلبان از «شرایط حضور در انتخابات» تعیین تکلیف برای شورای نگهبان و اصرار بر تأیید صلاحیت شدن چهرههای پیر و البته مسئلهدار این جریان خاص سیاسی است که در سه دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدال حضور داشتهاند و اگرچه کارنامه آنها مشحون از ناکارآمدی و فتنه است اما قصد دست برداشتن از نفحات و انتفاعات مناصب در مجلس و غیره را ندارند و به هر قیمت ممکن میخواهند در روزهای واپسین عمر سیاسی نیز از این مقولات بهرهمند باشند.
و این در حالی است که آنها به روشنی میدانند شورای نگهبان و کلیت نظام، قدمی هم در مقابل زیادهخواهی آنها به عقب برنخواهد داشت.
ذکر این نکته ضروریست که ستادیهای چپ عنوان کردهاند اگر صلاحیتشان تأیید نشود؛ نظام اسلامی باید در انتظار شکافته شدن سقف خود[6] و تکرار اغتشاشات دیماه 96 باشد.[7]
اظهارات اعضای هسته سخت اصلاحات اما در حالیست که برخی معاریف دیگر اردوگاه جریان چپ که در همین اردوگاه از آنها با عنوان اصلاحطلبان هزینهنداده یا بدلی یاد میشود! بصورت علیالدوام بر حضور در انتخابات اصرار دارند. این افراد که تنی چند از آنها نیز از نمایندگان مجلس هستند اصرار دارند که عبور از انتخابات ممکن نیست و جریان اصلاحات حتما در انتخابات شرکت خواهد کرد.
محمدرضا تابش، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تازگی در برنامه تلویزیونی دستخط و در پاسخ به این سؤال که «برخی از همفکران شما البته از افراد تند اصلاحطلب اشاره کردهاند که اگر در انتخابات مجلس آینده کاندیداهای اصلی ما تائید شوند وارد صحنه میشویم و اگر تائید نشوند، مسئولیتش متوجه شورای نگهبان است و ما وارد نمیشویم.» گفته است:
«من مخالف هستم. همیشه روش من این است که «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». من معتقد این هستم که راه و مرام اصلاحطلبی گذر از صندوق رای است. هر چه مشارکت مردم بیشتر باشد و پایداری نظام و انقلاب بیشتر است. ما مدیون و وامدار مردم هستیم. مردم ولی نعمت ما هستند و باید کاری کنیم که با استفاده از ظرفیت های مادی و معنوی این کشور، سطح رفاه و معیشت مردم و عمران و آبادانی کشور در جایی قرار بگیرد که مردم خاطره بسیار خوبی از حاکمیت دین در ایران داشته باشند. این وظیفه انقلابی، شرعی و دینی ما است و انشاالله در این مسیر حرکت کنیم.»
این اظهارات خوب و منطقی اما بعید است که در پژواک موضع هسته سخت اصلاحات مبنی بر تحریم خاموش انتخابات، که از پشت بلندگو هم بیان میشود! شنیده شود.
به این معنی که در صورت قطعی شدن تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم، باز هم شاهد دعوای همیشگی اصلاحطلبان بدلی و اصلی خواهیم بود و اگرچه کسانی از اصلاحطلبان به مجلس خواهند آمد اما موضع اصلی و رسمی ستاد جریان سیاسی خاص از جای دیگری و توسط کسان دیگری ابراز خواهد شد...