کد خبر: ۴۵۸۵۸۶
زمان انتشار: ۰۹:۴۰     ۱۷ تير ۱۳۹۸
یادداشت/
علی جمشیدی
تنها ساعاتی مانده به اعلام جزئیات گام دوم ایران درخصوص کاهش تعهدات برجامی، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که پیش از این گفته شده بود از جانب ترامپ مامور به مذاکره با ایران است و حتی خبر سفر وی به تهران را شخص رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده بود، موفق شد با حسن روحانی گفت‌وگو کند و با پیشنهاداتی که فعلا محرمانه مانده، فرصتی 9 روزه از تهران برای رایزنی و چاره‌جویی بگیرد.

درباره پیشنهادها و نوع مواجهه مکرون با اقدامات 60 روزه ایران البته تحلیل‌های متفاوتی وجود دارد و خبرها هنوز گزاره‌ای قطعی و رسمی را تایید نکرده است، اما این پیشنهادها هرچه که هست، به نظر می‌رسد متفاوت از آن چیزی باشد که در جریان سفر آبه شینزو، نخست‌وزیر ژاپن به تهران مطرح شد.

خبرهای غیررسمی از این حکایت دارند که مکرون در تلاش است نسخه ارتقایافته و موفقی از میانجی‌گری را ارائه دهد و بتواند ایران را پشت میز مذاکره با ترامپ بنشاند و برای توفیق در این مسیر هم احتمالا اختیاراتی از جانب ترامپ دارد؛ اختیاراتی که شاید بیان همان‌ها باعث شده حسن روحانی مهلتی 9روزه برای مذاکره به او بدهد. برخی می‌گویند ممکن است او حامل پیامی برای توقف بخشی از تحریم‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا در قبال توقف گام‌های 60 روزه ایران باشد و برخی دیگر عنوان می‌کنند پیشنهاد او نهایتا تمدید معافیت‌های هشت کشور خریدار نفت ایران برای مدت 6 یا 12 ماهه است و قرار نیست او و آمریکا از این حدود پا را فراتر بگذارند، البته آنها امیدوارند با همین پیشنهادها نیز ایران گام‌های بعدی خود را متوقف کند و به نقاط حساس‌تری که می‌تواند عملا به خروج ایران از برجام منتهی شود، نرسد. در تحلیل این پیشنهاد و با جمع‌بندی همین اخبار غیررسمی به نظر می‌رسد اگر قرار باشد پیشنهاد قابل‌توجهی از جانب مکرون روی میز قرار گیرد، به‌گونه‌ای که تهران را درباره ادامه مسیر خود مردد کند، حداقل باید در چند سطح باشد؛ اول، برداشته شدن همه تحریم‌های آمریکا که در ادامه خواهیم گفت حسن روحانی نیز ایده آن را مطرح کرده و آن را شرط ایران دانسته است. دوم، برداشته شدن تحریم‌هایی که بعد از برجام علیه ایران اعمال شد، سوم، برداشته شدن موردی تحریم‌ها یعنی رفع تحریم نفت و بانک یا هر دو و چهارم، اختصاص اعتباری برای فعالیت بیشتر اینستکس و احتمالا وارد کردن محدود خرید نفت به آن.

 شرط ارتقایافته روحانی برای مکرون

در پاسخ به مکرون و پیشنهادهای او، حسن روحانی از شرط ایران برای آغاز گفت‌وگو با 1+5 سخن گفت و تاکید کرد که ایران صرفا با برداشته شدن همه تحریم‌ها حاضر خواهد بود مذاکرات مجدد را آغاز کند. روحانی به رئیس‌جمهور فرانسه گفت: «توقف کلیه تحریم‌ها می‌تواند آغازی برای یک حرکت بین ایران و 1+5 باشد.»

پیش از این البته شرط ایران برای آغاز گفت‌وگو با 1+5 بازگشت آمریکا به برجام و برداشتن تحریم‌هایی است که این کشور از 18 خرداد به بعد علیه کشورمان اعمال کرده بود و امروز شرط حسن روحانی برای آغاز گفت‌وگو برداشتن همه تحریم‌ها عنوان شده که احتمالا ناشی از تعدد بدعهدی‌های آمریکا و اروپا و بی‌اعتمادی بزرگی است که حتی او به‌عنوان کسی که همچنان هم مذاکره با غرب را یکی از مهم‌ترین و اثربخش‌ترین مسیر‌ها می‌داند، از مجموعه آمریکا و اروپا دیده است و امروز تلاش می‌کند به‌گونه‌ای رفتار کند که حتی اگر مجددا مذاکراتی آغاز شد، دوباره تجربه برجام یا مذاکرات ابتدایی دهه 80 تکرار نشود و کار به جایی نرسد که وعده‌های سر خرمن به ایران داده و در قبال آن تعهدات نقدی از تهران مطالبه شود. در مقابل پیشنهاد حسن روحانی و امکان تحقق آن با واسطه‌گری مکرون البته موانع و تردیدهای بسیار بزرگی وجود دارد که همگی نشان می‌دهد پاریس توانایی محقق ساختن بخش کوچکی از انتظارات ایران را هم نخواهد داشت، چه برسد به رفع تحریم‌ها. به‌طور کلی این موانع و تردیدها در دو دسته قابل‌جمع‌بندی هستند؛ دسته اول دلایلی که مربوط به فرانسه و ویژگی‌های این کشور برای ایفای نقش در قامت یک میانجی است و دوم مسائل مربوط به آمریکا و ایراد این کشور در مسیر کاهش تنش‌ها.

علل اولیه که گفتیم مربوط به فرانسوی‌ها است، ریشه در تجربه تاریخی و شناخت مردم ایران از سوابق اقدامات فرانسه دارد و روایت‌کننده مسائلی است که شانس مکرون را حتی نسبت به آبه برای میانجی‌گری بسیار کمتر توصیف می‌کند.

  از خون های آلوده تا میانجی‌گری

1 فرانسوی‌ها نسبت به ایران و حداقل در برهه 40 ساله انقلاب، آنقدر خصمانه عمل کرده‌اند که عملا امکان موفقیت از آنها را به‌عنوان یک میانجی گرفته است؛ از ماجرای خون‌های آلوده در سال‌های دهه 60 گرفته تا کمک‌های فراوان پاریس به بغداد در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران و از بدعهدی در مذاکرات سعدآباد و پاریس تا تعلیق یکباره همه تعهدات شرکت‌هایی چون توتال و پژو و خروج ناگهانی از ایران در دو مقطع سال‌های 90 و 91 و سال 97 و صد البته برعهده داشتن نقش پلیس بد در مذاکرات برجام و بعد از آن تلاش برای ایجاد محدودیت علیه برنامه دفاعی و منطقه‌ای ایران همگی گواه این هستند که ایران نه اینکه نخواهد، نمی‌تواند به فرانسه اعتماد کند و با این کشور درباره برجام، آینده آن و همچنین آغاز گفت‌وگوها با آمریکا به توافق برسد. مقامات ایرانی حتی بارها این نکته را هم اعلام کرده‌اند که فرانسوی‌ها اگر می‌خواستند برای حفظ برجام کاری کنند، می‌توانستند در یک سال گذشته و حتی در این دو ماهی که ایران کاهش تعهدات خود را آغاز کرده کاری کنند و اجازه ندهند کار به این نقطه بکشد. این اولین نقطه تفاوت فرانسه با ژاپن است، ژاپنی‌ها حضورشان در تهران هرچند موفقیت‌آمیز نبود، اما متکی به گذشته‌ای بودند که در آن دشمنی با ایران وجود نداشت و این شانس را برای آنها فراهم می‌کرد که پیشنهاد خود را مطرح کنند و بر آن اصرار ورزند.

2 علت دوم درباره عدم وجود ‌انگیزه کافی برای میانجی‌گری در فرانسوی‌هاست. اگر ژاپن درصد بسیار بالایی از نفت خود را که گفته می‌شود چیزی حدود 80 درصد است، از خلیج‌فارس تامین می‌کند و هرگونه تنش در این منطقه بر اقتصاد آنها تاثیر مستقیم و آنی دارد یا عمانی‌ها که خود در منطقه حضور دارند و واسطه‌گری را بخشی از تامین امنیت خود می‌دانند، فرانسوی‌ها به جز دسترسی‌های محدودی که در برجام برای نظارت و بازرسی دارند یا نگرانی‌هایی که از ناامن شدن منطقه دارند، وابستگی آنی، مستقیم و قدرتمندی به برجام یا ایران ندارند و از این رو باید گفت همین مساله تقویت‌کننده ماموریت آنها از جانب آمریکا و هماهنگی راهبردی میان پاریس با واشنگتن است.

 هزینه زایی و بازدارندگی، تنها مسیر

دسته دوم از علت‌ها مربوط به اراده آمریکایی‌ها درباره ایران و برجام است.

شاید برخی بگویند ترامپ از مسیر خود می‌خواهد برگردد یا اینکه او اهل اقتصاد است و تنش را نمی‌پسندد یا حتی از بی‌تجربگی او در سیاست سخن بگویند و برای کوتاه آمدن ایران دلیل بتراشند، اما باید چند واقعیت مهم را درنظر داشت:

1 آمریکایی‌ها اگر می‌خواستند تحریمی را لغو کنند، تا به اینجا پیش نمی‌آمدند و تا به این حد فشارها را سنگین نمی‌کردند و حالا هم حتی اگر ترامپ بخواهد، مشاورانش و حاکمیت آمریکا اجازه چنین عقب‌گردی را به او نمی‌دهند، چراکه مسلم است از منظر استراتژیک هزینه‌های گزافی برای آمریکا دارد و احتمالا تا کارد به استخوان‌شان نرسد یا تغییری در سطح قوه مجریه این کشور اتفاق نیفتد، چنین مسیری پی گرفته نخواهد شد.

2 ترامپ امروز هم در کاخ سفید و هم در کنگره مشاوران و حامیان موثری دارد که اجازه هیچ‌گونه کوتاه آمدن را به او نمی‌دهند و ترامپ اگر هوشیار باشد، تنها می‌تواند مانع بخشی از تندروی‌های آنها شود. این تفکر و این مسیر البته صرفا مربوط به حامیان ترامپ نیست، چراکه اکثریت صندلی‌های کنگره که چندی پیش اختیار جنگ با ایران را به ترامپ داد، در اختیار دموکرات‌هاست و این به این معناست که حتی آنها نیز بنای ممانعت از تندروی‌های ترامپ را ندارند، چنانکه همان‌ها بیشترین تحریم‌ها را حتی در ایام اجرای برجام علیه ایران اعمال و اجرا کردند.

3 حاکمیت آمریکا و ایده آنها در تلاش برای تسلط بر جهان و البته همراهی آنها با لابی صهیونیست‌ها که وزنه موثری در میان تصمیم‌گیران حاکمیت آمریکا هستند، در تضاد کامل با طرح توقف همه تحریم‌های ایران است؛ تحریم‌هایی که حتی در برجام از سوی اوبامایی که نشان می‌داد می‌خواهد تعامل کند محقق نشد و تنها تحریم‌های ثانویه نه رفع، که برای مدتی تعلیق شد، در حالی‌که اثر همه آنها به صورت کامل باقی بود. از این‌رو به هیچ عنوان نباید انتظار داشت آمریکایی‌ها در واکنش به اقدامات ایران تلاش موثری داشته باشند یا راضی به برداشتن بخشی از تحریم‌ها شوند. در جمع‌بندی این مباحث اما باید گفت به نظر می‌رسد مکرون حتی توفیقات کمتری نسبت به دیگر میانجی‌ها داشته باشد و از این‌رو به هیچ عنوان نباید به گفت‌وگو یا دیدار با او امید بست. از طرفی بنا به همان تحلیل قدیمی و تجربه‌شده باید تنها مسیر کاهش اثر و توقف مسیر توسعه تحریم‌ها علیه ایران را افزایش هزینه اعمال تحریم و همزمان ایجاد بازدارندگی در مقابل تحریم و تهدید دانست و به دولت توصیه کرد مسیر در پیش گرفته را با قوت ادامه دهد تا بتواند همچنانکه در دو ماه گذشته طرف غربی را به عقب رانده و توسعه فشارها را متوقف کرده است، در ادامه نیز موفق ظاهر شده و اجازه اقدام علیه ایران را ندهد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها