صبح پنج شنبه با اعلام رسانههای خبری انگلیسی، یک
فروند نفتکش حامل نفت ایران توسط نیروی دریایی انگلیس در جبلالطارق و در
آبهای بینالمللی توقیف شد. همین رسانهها تلاش کردند با خبرسازی و توجیه
راهزنی دریایی، محموله این نفتکش را به مقصد بندر بانیاس سوریه معرفی کنند.
این دزدی دریایی بلافاصله با واکنش رسمی و رسانهای روبهرو شد و با توجه
به علنیتر شدن رفتار خصمانه دولت انگلیس در قبال ایران و در مسئله هستهای
و بنبستهای استعماری انگلیس در یمن و بقیه پروندههای فعال غرب آسیا، یک
موج مطالبهگری برای مقابله به مثل با انگلیس به راه افتاد. انگلیسیها که
همواره چرخ پنجم سیاستهای امریکایی بودهاند و در شرایط فعلی خود را به
شدت آسیبپذیر میدانند، در روایت جدیدی که از بیبیسی فارسی منتشر کردند،
محموله این نفتکش را نفت کوره عنوان کرده و سناریوی نفت برای سوریه را
منتفی نمودند. این رسانه در توجیهی جدید، محموله نفت کوره را که مصرف
نیروگاهی یا برای سوخت کشتیها دارد، برای مشتریان اروپایی و روی آب عنوان
کرده و اقدام نیروی دریایی انگلیس را بر اساس درخواست دولت امریکا معرفی
کرد تا به نحوی با تحریمهای یکجانبه گره بزند. این
تنگنای حقوقی برای انگلیس پرهزینه است چراکه نه تحریمهای سوریه و نه
تحریمهای ایران از سوی سازمان ملل نبوده و وجاهت حقوقی ندارند و از آنجا
که در آبهای بینالمللی و به ویژه دولت جبلالطارق صورت گرفته، نگران
واکنش تقابلی از سوی ایران هستند. انگلیسیها برای اینکه حاشیه جدیدی برای
راهزنی دریایی خود دست وپا کنند، عنوان کردهاند اگر ایران گام جدید خود
در بحث هستهای را به اجرا بگذارد و ارزیابی اروپایی از این اقدام، خروج از
برجام باشد، با تکیه بر مکانیزم ماشه، تحریمهای خود را بازخواهند گرداند.
مجموعه این واکنشها، پیام و مفاهیم مهمی را منتقل میکند. اولاً اینکه
انگلیس و اروپا، همانند ترامپ، اجرای یکجانبه و محدودیتهای گسترده را برای
ایران میخواهند و حاضر به اجرای تعهدات برجامی خود نیستند. از سوی دیگر
برای معتبر و مؤثر کردن فشارهای تحریم نفتی امریکا، ناامن کردن کشتیرانی
برای ایران را در آبراههای بینالمللی، مورد آزمایش قرار میدهند، ولی
میدانند که این ماجراجویی انگلیسی، برای انگلیس و غرب بسیار پرهزینه و
بهلحاظ عملی غیرممکن است. یک مصوبه کوچک از دبیرخانه شورای امنیت ملی
ایران برای تحریم کشتیهای انگلیس و امریکا و برخی از کوتولههای منطقه،
تمامی محاسبات و سامانه تجاری و صنعتی و اقتصادی آنها را ویران خواهد کرد.
همه این دستپاچگی انگلیس برای این است که در مقابل گامهای قانونی ایران
در برجام، گزینهای جز تولید تنش و تشنج ندارند و همین امر باید از سوی
وزارت خارجه با سازمانهای بینالمللی و قدرتها و کشورهای دوست، بهعنوان
عامل تنش و تشنج امنیتی جدید در منطقه و جهان مطرح و دنبال شود. خانه
شیشهای انگلیس و امریکا و کوتولههای منطقهای آنها، با اولین تدبیر
قانونی برای مهار اقدامات بیثباتکننده در آبراههای بینالمللی، فرو
خواهد ریخت و نشان دادن عزم جدی ایران برای بازدارندگی و مهار سیاستهای
استعماری و دزدی دریایی، امری ضروری، حیاتی و راهبردی است که باید به فوریت
در دستور کار قرار گیرد.