1- استراتژی مظلومنمایی را میتوان متعلق به جریانات حامی دولت دانست یا همان اصلاحطلبان و اعتدالیون و اقشار خاکستری متمایل به غرب و غربگرایی؛ ایشان از سال 92 تاکنون بر اریکه قدرت تکیه زده و از تمام مواهب موجود و تمام مزایایی که قانونی و غیرقانونی هم که شده استفادهها کردهاند. و امروز که اثرات سوء مدیریتها و خرابکاریهایشان نمودار گشته و مردم در فشار و تنگنای شدید معیشتی قرارگرفتهاند به مظلومنمایی از طریق جدا کردن نشان دادن خود از دولتمردان و بعضاً هم ایراد اعتراضات خنثی و بلااثر به دولت و ارائه نظریات خلقالساعه پرداختهاند.
2- استراتژی تخریب رقیب را میتوان موفقترین و کاریترین ضربه بهزعم ایشان در رقابتهای انتخاباتی 92 و 96 بر پیکره جریان رقیب دانست. به یاد داریم حملات و تخریبهای رسانهای مانند: دیوارکشی خیابانها، جنگ هراسی از دشمن فرضی – غربی خصوصاً با آمریکا، موضوع حجاب و چهارشنبههای سفید عناصر میدانی فساد که با هدایت رسانههای بیگانه هنوز هم هر از چند گاهی خودنمایی میکند و..... این روزها که ماههای نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم در پیش است دوباره خطوط میدانی شدن این استراتژی قابلرؤیت شده است.
3- استراتژی فرافکنی نقاط ضعف و بیتحرکی خود در بخشهای مختلف کشور: اگر استراتژی مظلومنمایی و تخریب جریان رقیب فقط در ایام انتخابات بکار برده شدهاند لیکن این استراتژی در تمام مدت عمر دولت تدبیر و امید حسن روحانی و مجموعه سیستم جریانی اصلاحات و اعتدال حامی او دمبهدم و لحظهبهلحظه بکار گرفتهشده ست و بعید به نظر میآید که بتوانند از این روش چشمپوشی کرده و بر داشتههای خود تکیه کنند تا برنداشته هایشان. در این بخش: دولتهای نهم و دهم و مشخصاً اصولگرایان با شدیدترین عناوین و پروپاگانداهای رسانهای در مقاطع مختلف موردحمله قرارگرفتهاند تا شاید به این وسیله افکار عمومی و مطالبه عمومی مردم در بخشهای اقتصادی و سیاسی و دیگر بخشها را منحرف سازند در آخرین حرکات از این قبیل میتوان به: ادعاهای معاون سیاسی وزیر خارجه درباره افغانها و نداشتن اختیارات اجرایی توسط حسن روحانی در جریان دیدار با برخی فعالان سیاسی در چند وقت گذشته اشاره کرد.
البته بر این
نکته پای میفشاریم که خواننده گرامی باید تمام این مصداقها و دیگر مواردی را که خود
در فضای رسانهای مجازی و مکتوب خواهد دید و خواهد شنید باید نشأت گرفته از افکار اتاق فکری بداند که در بزنگاههای مختلف انقلاب فعالشده و میشوند خصوصاً
با آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفید و هماهنگی بیشتر بین فتنه گران و غربگرایان داخلی
و استحاله طلبان و اپوزیسیون بیرونی، تراوشهای طراحان این اتاق فکر بر هماهنگ کردن
هر چه بیشتر نیروهای استحاله طلب و برانداز برای تغییر رفتار و تغییر نظام سیاسی جمهوری
اسلامی قرارگرفته است و خواهیم دید که شوربختانه هم بازیگران سیاسی جدید وارد صحنه
شده و هم اینکه در میان ایشان جریانات اصولگرایی که تقرب ذهنی بیشتر با این جماعت دارند
تا با انقلابیون وفادار به راه و خط امام و رهبری، اولین قربانیانی هستند که در این
بازی سیاسی مورد آزمایش و کاربردی بودن استراتژیهای یادشده اصلاحطلبان و استحاله
طلبان قرار میگیرند.
امروز تنگههای احد دیگری از پس یکدیگر رخ مینمایند و اصولگرایان
معتدل شاید اولین سربازانی باشند که تنگه را به طمع غنیمتهای پیش رو ترک کنند اما
اصل مسلم آن است که دیگر شکست تنگه احد و شهادت حمزه گونه یاران انقلاب رخ نخواهد داد
زیرا هم رهبری و هم یاران خطوط مقدم دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و مردم شجاع ایران
اجازه تکرار این قبیل حوادث را نخواهند داد و یا حداقل تنها با شهادت خودشان همراه
نبوده و دشمنان را نیز به دوزخ ابدی واصل خواهند کرد.