به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، همایش بازکاوی پروژه تحریف امام توسط دشمن با عنوان «تحریف ظالمانه» توسط بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و با همکاری اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم شنبه یازدهم خرداد 98 با سخنران حجت الاسلام سید حمید روحانی مدیر بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و حجج اسلام آقایان محمد مهدی ماندگاری از مبلغین حوزه انقلاب اسلامی، دکتر ذبیح الله نعیمیان پژوهشگر فقه حکومتی و دکتر محمد رضا فلاح شیروانی استاد حوزه و عضو هیئت امناء سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در بخش نخست این همایش پیام آیت الله محسن اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی درباره موضوع همایش توسط حجت الاسلام سعیدالعلماء بابایی قرائت شد و در بخش بعدی و حجج اسلام آقایان محمد مهدی ماندگاری از مبلغین حوزه انقلاب اسلامی، دکتر ذبیح الله نعیمیان پژوهشگر فقه حکومتی و دکتر محمد رضا فلاح شیروانی استاد حوزه و عضو هیئت امناء سازمان تبلیغات اسلامی به بیان نظرات خود پرداختند که خلاصه مطالب آنان به شرح زیر می باشد:
حجت الاسلام ماندگاری: سوال اصلی این است که چرا شخصیتهایی مانند حضرت امام مورد تحریف قرار می گیرند؟ بر اساس آیات و روایات هر گروهی که خداوند به عنوان اسوه معرفی کرده است چه انبیا و چه ائمه و چه صاحین و شهدا در معرض تحریف هستند چون دشمنان خدا که نمی خواهند در مسیر حق قرا بگیرند از یک سو می خواهند حق را باطل جلوه دهند و از سوی دیگر باطل را به جای حق بنشانند و در واقع جای راهزن و راهنما را عوض کنند.
بر اساس قران کریم خداوند متعال خودش محافظ این الگوها و اسوه هاست ولی برای ما هر چه دشمن در جهت تحریف انسانهای کامل بکوشد کار سخت تر می شود ام در نهایت عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد و این اقدام به واسطه تبیین و ترویج شخصیت الگوها سبب خیر و برکت بیشتر می شود. بنابراین دلیل اول تحریف دشمنی کردن دشمنان است.
دلیل دوم تحریف فقدان تبیین درست و کامل از شخصیتهای اسوه است. مثلا در کنار رسول خدا چنین افرادی که باید تبیین می کردند درست کار نکردند و جایگاه آن حضرت تحریف شد. امروز هم با گذشت بیش از 50 سال از شروع نهضت امام همه ابعاد شخصیت ایشان تبیین نشده است و حوزه های علمیه که رونق خود را مدیون امام هستند، صدا وسیما و قوای سه گانه در نظام جمهوری اسلامی نیز کوتاهی کرده اند.
دلیل سوم مسئله توجیه است. این مسئله داخلی در بین اصحاب انقلاب است که بعضی از افراد که باید برای تشخیص صحیح به سراغ ولی خدا بروند و از او تبعیت کنند بجای ان به سراغ ملاکهای خودشان می روند و به دنبال توجیه نظرات خودشان هستند. مثال ان در موضوع انتخاب ساختار جمهوری اسلامی است. برخی افراد که در نظراتشان مسئله جمهوریت غالب است به دنبال جملاتی از امام می روند و آن را مطرح می کنند و پررنگ جلوه می دهند که این وجه را برجسته و پررنگ کند برخی دیگر هم مسئله اسلامیت را پررنگ می کنند. این کار در واقع برای توجیه تشخیص خودشان است و می خواهند امام را طرفدار نظر خودشان جلوه دهند.
حجت الاسلام نعیمیان: نظام مبتنی بر ولایت فقیه محصول تلاش فکری و عملی امام خمینی(ره) بود نظام مبتنی بر ولایت فقیه محصول تلاش فکری و عملی امام از مبانی دینی بود. اما عده ای از ابتدای انقلاب تلاش کردند این شبهه را وارد کنند که مسئله ولایت فقیه در اسلام سابقه ای ندارد در این مقطع امام خودشان وارد عرصه پاسخگویی شدند و در همان اولین سال پیروزی انقلاب و قبل از برگزاری همه پرسی قانون اساسی که موضوع ولایت فقیه در آن به تصویب رسید خود امام بارها در سخنرانی ها به این موضوع پرداختند چون هجمه ها بسیار شدید بود. در یک مقطعی بسیاری از علمای دیگر هم مانند ایت الله گلپایگانی و مرعشی نجفی هم به میدان آمدند و از این موضوع دفاع کردند. اما با زهم عده ای نبودن اصل ولایت فقیه در پیش نویس قانون اساسی را بهانه قرار می دهند که در پاسخ این افراد باید گفت مگر ان پیش نویس مورد تایید دینی یا حضرت امام بوده که به آن استناد می کنید؟
درباره سابقه موضوع ولایت فقیه در اندیشه امام در مراحل نخست در نجف درس ولایت فقیه را تدریس داشتند حتی پیش از ان در سال 1323 در کتاب کشف الاسرار نیز به این موضوع پرداخته بودند در سال 1330 نیز در قم این بحث را تدریس کردند که با عنوان تقریرالاصول توسط آیت الله سبحانی تنظیم و منتشر شد.
اما اینکه گفته می شود فقط امام به این موضوع پرداخته اند هم صحیح نیست مرحوم آیت الله بروجردی در سال 1327 در قم درس ولایت فقیه داشتندو پس از امام نیز آیت الله گلپایگانی هم این بحث را تدریس کردند. در دوره های قبل هم افرادی نظیر آقا نجفی اصفهانی و شیخ عبدالحسین لاری هم نظریاتی در باب ولایت فقیه داشتند که به چاپ هم رسیده است. لذا اینکه گفته شود ولایت فقیه توسط امام ایجاد شد هم یک تحریف بزرگ تاریخ تشیع است.
حجت الاسلام فلاح شیروانی: عدهای هوشمندانه سخنان امام خمینی(ره) را تکرار کرده ولی در عمل منشی از ایشان ندارند در سخنرانی 14 خرداد سال 94 رهبر انقلاب در مرقد امام ره نکته های مهمی در باب تحریف شخصیت امام مطرح شد. در ان بیانات و مدتی بعد در جمع دانشجویان به صراحت فرمودند یک جمع متشکل و جدی هست که تصمیم گرفته اند اصول و آرمانهای اما را از ذهن جوانان و جامعه پاک کنند. این مصداق یک تحریف هوشمندانه است. این تحریف از سوی جریانی شکل می گید که اندیشه های امام را بر نمی تابد و سعی می کند آن را عقب بزند.
از میان گونه های مختلف و عوامل تحریف برخی برجستگی بیشتری دارند. از جمله تحریف عملی که ضربه و آسیب بیشتری وارد کرده است. این تحریف به این شکل است که حرفهای امام را تکرار می کنند اما در عمل خبری از منش و رفتار امام نیست. نمونه آن در صدر اسلام هم این بود که کسی نمی گفت دین از سیاست جداست اما در عمل جایگاه زعامت در اختیار کسی قرار گرفت که اسلام را نمی فهمید و به عقیده شهید مطهری این خطرناک ترین تحریف دین بود.
هر گاه تبیین خوبی از مکتب امام صورت نگیرد تحریف عملی اتفاق می افتد. به طور مثال نکته ای که رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان و اساتید دانشگاه هم بر ان تاکید کردند این بود که نباید نخبگان انقلابی اکتفا کنند به این که بروند در گوشه ای صرفا مشغول کار تخصصی خودشان بشوند و نسبت به مسائل کلانی که در جامعه اتفاق می افتد بی تفاوت باشند بلکه باید نسبت به این مسائل هم حساس باشند و با تبیین آن نقش آفرینی کنند.
حجت الاسلام روحانی: بهترین راه مقابله با تحریف امام خمینی(ره) شناخت و تبیین صحیح مسیر ایشان است
درباره ریشه های تحریف تاریخ باید گفت اولین تحریف کننده تاریخ شیطان است زیرا او فرمان الهی به آدم مبنی بر خودداری از شجره ممنوعه زا به نحوی جلوه داد ضرر و آسیب ان شجره برای ادم به صورت نفع و فرصت دیده بشود. در طول تاریخ نیز کسانی که مسیر توحید را بر خلاف منافع خودشان می دیدند و مثلا بت پرستی را ترویج کردند نوعی تحریف را انجام دادند یا کسانی که در زمان موسی ع گوساله پرستی را ترویج کردند در واقع تاریخ را تحریف کردند. در زمان پیامبر اسلام ص مشرکین برای منحرف کردن مسیر بعثت اقدام به ساختن مسجد ضرار کردند. نمونه دیگر به وجود آمدن گروه خوارج در زمان امیرالمومنین ع بود.
در زمان ما هم برخی افراد با مطرح کردن مسائلی مانند اسلام منهای روحانیت یا جدایی دین از سیاست در صدد تحریف برآمدند. مثلا افرادی در همین حوزه های علمیه بودند و هنوز هم هستند که استدلال می کردند که چرا امام صادق علیه السلام قیام نکردند بنابراین نباید برای برپایی نظام اسلامی قیام کرد و دیگران را هم دعوت به سکوت و عدم همراهی با انقلاب می کردند.
تحریف انواع گوناگونی دارد که یکی از آنها تحریف شخصیتی است. مثلا تلاش می کنند شخصیت امام را وارونه جلوه دهند. تحریف دیگر تحریف خط و راه و مکتب امام است. تحریف دیگر تحریف بخشی و قسمتی از دیدگاههای امام است. تحریف چهارم برخی از عملکردها و موضع گیریهای امام است و تحریف پنجم هم توسط کسانی است که فهم و دید محدودی دارند و با فهم خودشان از نظر فکری و انتقادی با امام برخورد می کنند و او را تفسیر می کنند.
در موضوع تحریف شخصیت امام حتی این را دیدیم که افرادی می گفتند اصلا معلوم نیست او مسلمان باشد در زمان پهلوی هم گاهی شایعه می کردند از عبدالناصر پول گرفته است و گاهی می گفتند او هندی است. اما در تحریف نوع دوم سعی می کردند عقلانیت و علمیت امام را زیر سوال ببرند.
در اوایل نهضت نیز وقتی امام روی خطر بزرگ اسرائیل تاکید می کردند عده ای می گفتند «الکفر مله واحده» یعنی اینکه چرا امام خطر اسرائیل را برجسته می کند او هم تفاوتی با بقیه ندارد یا وقتی امام بحث رسیدگی و ترجیح محرومین و کوخ نشینان بر سرمایه داران را مطرح می کردند امام را به داشتن افکار کمونیستی متهم می کردند.
نوع دیگری از تحریف ممکن است در لباس تعریف غیرمنطقی اتفاق بیفتد به طور مثال برای بیان قاطعیت امام برخی مسائلی را به امام نسبت می دهند که با روحیات امام از جمله رعایت آداب و اخلاق تناسبی ندارد مثلا می گویند ایشان در جلسه از روی عصبانیت استکانی را پرت کرد و ... که این مسائل سبب می شود امام فردی مستبد و لجباز جلوه داده شود که اصلا صحیح نیست.
در نوع دیگری از تحریف امام ایشان را اهل زدوبند پشت پرده و مذاکره و ... معرفی می کنند مثلا اخیرا کتابی با عنوان «الف لام خمینی» منتشر شده است که چنین مسائلی در آن زیاد است و در واقع هدفشان این است که صداقت و راستی را در شخصیت امام خدشه دار کنند.
عده ای دیگر نوعی از تحریف را دنبال می کنند که به بی اعتبارسازی و ناهمخوانی نظریات امام با شرایط فعلی منجر بشود مثلا می گویند صحبتهای امام به درد شرایط امروز نمی خورد و حتی به این مغالطه متوسل می شوند که در مسائل فقهی هم باید مرجع تقلید زنده باشد و در نهایت هم به این نتیجه می رسند که باید آنها را به موزه سپرد.
برخی دیگر اینگونه تحریف می کنند که برخی حرف های امام در عمل غیرقابل اجراست و خود امام هم از یک حرفی عدول کرده است مثلا علیرغم اینکه گفته است ما از آل سعود نمی گذریم اما برای اعزام مردم به حج از آنها گذشت کرد و وارد تعامل شد یا اینکه علیرغم اینکه گفته بود جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان اما مجبور به پذیرش آتش بس شد. همچنین در بعضی مسائل مانند موضوع اعلام نظر درباره مصدق یا انتصاب آقای خلخالی می گویند امام بعدا از مواضعش پشیمان شد که البته همه این شبهات پاسخ دارد و ما به آنها پاسخ کامل داده ایم.
بهترین راه مقابله با تحریف هم شناختن و تبیین صحیح خط امام است. در واقع برای نیروهای انقلابی نشناختن و مطالعه نکردن آثار و پیامهای امام یک مصیبت بزرگ است زیرا اگر ما این کار را نکرده باشیم نمی توانیم دفاع کنیم.
در جریانهای فعلی هم که در واقع مصداق «خراصون» هستند فردی در مرقد امام در بهمن 95 در حالی که نوه امام هم در کنار او ایستاده بود گفت: «ما نباید مانند مشتی از متحجرین خودمان را به کلام بی روح امام محدود کنیم» این جریان تلاشش این است که خط امام منسی شود و به فراموشی برود و تلاش دیگرش این است که آگاهی و شجاعت و غیرت از مردم گرفته شود.
گاهی اوقات این سوال مطرح می شود که چرا امام برخی از تحریف کنندگان که آن زمان در اطرافش بودند را طرد یا عزل نکرد پاسخ این است که اولا قصاص قبل از جنایت نمی توان کرد و ثانیا برخی از آن ماهیت واقعی خودشان را بعد از امام بروز دادند.
____________
در بخش پایانی این همایش ابتدا دکتر حسن محمدی توضیحاتی درباره تدوین کتاب «نقدی بر مدخل امام خمینی ره در دائره المعارف تشیع» ارائه کرد و سپس این کتاب رونمایی شد.
وی در سخنان خود گفت: این مدخل در دایره المعارف تشیع توسط آقای عمادالدین باقی نوشته شده است که ارادت بسیاری نسبت به نهضت آزادی و همچنین آقای منتظری دارد و مطالب او در مدخل هم متاثر از این علاقمندی است و در واقع امام به روایت دلخواه نهضت آزادی است. این مدخل متاسفانه دارای اشکالات و ایرادات بسیار فراوان و سخیفی است به طور مثال شهادت پدر گرامی حضرت امام را رحلت ذکر کرده و سال آن را 1279 درج کرده و سال تولد حضرت امام را 1281 که این نهایت بی دقتی است. همچنین سعی کرده داشتن جایگاه مرجعیت دینی امام را مسئله ای سیاسی جلوه دهد و القا کند که بعد از حادثه 15 خرداد علمای قم برای حفظ جان امام اجتهاد او را تایید کردند اما ما در کتاب نقد بیش از 40 دلیل جهت اثبات مرجعیت امام قبل از آن واقعه را ثبت کرده ایم.