سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمد زاده؛ قتل همسر دوم محمدعلی نجفی اصلاح طلب مشهور و تکنوکرات کارگزارانی موجی از بهت و حیرت را در میان جریانات مختلف سیاسی کشور به همراه داشت. او از جمله سیاستمدارانی است که از این بعد باید بجای صفحات سیاسی نام و یادش را در صفحه حوادث رسانه های دیداری و شنیداری جستجو کرد:
1- او که در جریان انتخاب شهردار بعد از محمد باقر قالیباف برای کلان شهر تهران یکی از گزینه های مطرح بود و برای نشاندن وی بر صندلی شهرداری چالش ها و ابهامات فراوانی را به بار آورده بود امروز در صندلی یک متهم به قتل عمد همسر دوم خود باید پاسخگوی این جرم بین و عمد باشد.
2- شاید بسیاری از کاربران بر این جمله ایراد بگیرند و برای آن ردیه هایی هم مرقوم کنند لاکن بنظر این قلم برای کسی که در این سطح از مدیریت و وزارت قرار داشته و نشانه های آشکاری هم از استفاده از سلاح گرم به تعداد 5 فشنگ برای ارتکاب این قتل و همچنین اقرار صریح متهم در انجام آگاهانه این عمل وجود دارد و چینش یک دفاعیه قابل قبول برای برائت مشارالیه از اتهام وارده بسیار سخت خواهد بود.
3- اگر حتی قبول هم کنیم که وی این امر را بدون برنامه ریزی قبلی و در یک حالت غیر قابل کنترل و ناخواسته دست به این عمل زده است لاکن یک خبر این ادعا را تا حدود زیادی بی اعتبار و بی اثر می سازد و آن این است که "پریسا صالحی خبرنگار انصاف نیوز در توئیتی با اشاره به قتل همسر دوم محمدعلی نجفی نوشته است: « دیروز زن دوم نجفی زنگ زد انصاف و میخواست باهامون مصاحبه کنه، امروز قرار بود بیاد دفتر، همین امروز به قتل رسید همین توئیت خانم صالحی نیز کافی بود تا بر کوره شایعات و برداشت های مختلف افراد جامعه در سطح رسانه های مختلف دامن بزند:
* یکی این موضوع را عامل اصلی قتل مقتوله خوانده و بیان داشته بود که همسر نجفی قصد داشته است تا اسرار مهمی از زندگی سیاسی و شخصی نجفی را افشا کند که با ممانعت وی روبرو و منجر به قتل وی گردید.
* دیگری با ذکر این نکته که چون نجفی فاقد مسئولیت سیاسی – اجتماعی بوده است در نتیجه این حرکت مقتوله بطور قطع و یقین مربوط به سوابق سیاسی نجفی بوده و اصلاح طلبان را آماج شدیدترین ضربات سیاسی در جامعه قرار میداده است و می توانسته به حیات سیاسی ایشان حداقل در یک دهه آینده خاتمه دهد در نتیجه قتل وی تنها راه برون رفت از این شرایط سخت برای نجفی و بالطبع جریان اصلاحات بوده است.
* عده ای نیز به دخالت یک نهاد امنیتی و در زبانی دیگر این قتل را نوعی سیاسی جلوه داده و دامی قلمداد می کنند که در جلوی پای نجفی قرار داده اند تا به این وسیله نجفی را که به نوعی نماد مشترک اصلاح طلبان و اعتدالیون هم بوده است به دام اندازند و برای ثبات ادعای خود سوابق نجفی را پر رنگ می سازد. سوابقی مانند: وزیر فرهنگ میرحسین موسوی/وزیر آموزش و پرورش هاشمی رفسنجانی/رییس سازمان برنامه و بودجه دولت خاتمی/معاون رییس جمهور ورییس سازمان میراث فرهنگی دولت روحانی/شهردار تهران/مشاور اقتصادی ستاد کروبی/از فعالین فتنه 88(او کشته های فتنه را شهید خوانده بود) و...
اما ین ادعا کمی غیر معقول و غیر واقعی بنظر می آید زیرا اگر دام اطلاعاتی بود مقتوله تهدید به افشاگری از طریق یک رسانه و مصاحبه با آن نمی کرد و اگر بنا به گیر انداختن نجفی بود می توانست مخفیانه و براحتی با گزارش کردن به یک نهاد امنیتی به مقصود خود برسد.
4- اما عده ای دیگر در بیان اقدام نجفی در قتل همسر دوم و موج سیاسی که این امر در ساختار سیاسی کشور بوجود می آورد جای پایی نیز برای دولت حسن روحانی می گشایند و بیان می کنند که او هم اکنون مشاور رییس جمهور و رییس ستاد اقتصادی دولت بنفش می باشد و نزدیکترین شخص و دوست گرمابه و گلستان و رفیق شفیق مسعود نیلی بزرگترین تصمیم گیرنده ی پشت پرده ی برنامه های اقتصادی دولت روحانی و عامل اصلی وضعیت و شرایط فاجعه بار اقتصادی کشور می باشد. این به این معنی است که دولت اعتدال در میان تصمیم گیران کلیدی و تاثیر گذار خود که موجبات فشار اقتصادی به مردم بوده است از افرادی مانند نجفی بهره می برد که از کاربرد سلاح چه سلاح آتشین و چه سلاح اقتصادی و سیاسی برای رسیدن به اهداف غرب گرایانه و کدخدامحور جریان متبوعش ابایی ندارد.
5- البته مسائل دیگری چون: باج گیری همسر دوم نجفی از وی بنا بدلایلی که هنوز نوع موضوعات آن مشخص نیست وجود دارد اما سندیت آن در این زمان محل تردید است خصوصا که در موضوع این حادثه بنا به گفته محمدعلی نجفی مهریه همسر وی بالای 1300 عدد بوده و با در نظر گرفتن دیگر احتمالات اصولا این نوع باج خواهی شدیدا محل تردید است.
در مجموع هنوز زوایای زیادی در این حادثه ابهام انگیز است لاکن چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد سریال انتخابات سیاسی کشور نزدیک است و این حادثه می تواند ضربات بدی را به بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و اعتدالیون وارد سازد.
سریال بی آبرویی های اصلاحات اپیزودهای زیادی دارد و این یکی از اپیزودهای کوتاهش بود و شاید نوعی تیر خلاص زود هنگام بر برنه نحیف و ضعیف اعتدالیون و اصلاح طلبان باشد که در وضعیت اضطراری "مرداب مرگ سیاسی" افتاده اند و تقلا می کنند تا با دست یا زدن به هر وسیله خود را از دفن شدن نجات دهند لاکن 6 سال حمایت بی چون و چرا از دولت بنفش در قوه مجریه و مقننه و 6 سال حرکت بدون استراتژی و گره زدن نافرجام زندگی مردم به برجام چنان این دو جریان را تحت فشار قرار داده است که فرافکنی موضعی و مقطعی با موضوعات مختلف و جدا نشان دادن دو جریان یاد شده از همدیگر را تنها رهیافت فرار از نفرت و فقدان مقبولیت مردمی می دانستند و بنظر این قلم این حادثه نه دام اطلاعاتی بود و نه برنامه و هدفی کوچک و از پیش تعیین شده برای هدفی بزرگتر بنام استمرار در قدرت بوده است.
نجفی اگر هم در این چالش افتاده باشد باید او را جاهلی نادان دانست که ناخواسته کمربند انتحاری قتل همسر دوم خود را در میان خودی های جریان متبوعش منفجر کرد و آینده نشان خواهد داد که ترکش های آن چگونه خودی ها را از دور رقابت های سیاسی خرج کرده و بقتل رسانیده است.
توئیت غلامحسین کرباسچی در این باره و بعنوان حسن ختام این مبحث قابل توجه است؛ او با توجه به مخالفت ماهای قبل نهادهای نظارتی درباره تائید صلاحیت نجفی برای شهرداری تهران با تذکر این نکته که چاه ویل را دیگران برای برای او کندند و بدون اشاره به نام افراد و جریانات سیاسی می گوید: ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسؤولیت کسانی را که 2 سال قبل بهرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت. این سخنان وی نوعی فرار به جلوست گویی او می داند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و اینکه قربانی این جریان هم نجفی است دلسوزانه باز هم با قرار دادن نام نجفی در کنار اصلاحات جریان رقیب را مقصر جلوه می دهد. سیاسی کردن هر موضوعی به نفع جریان خود روشی است که ایشان از آن دست بردار نیستند و در هر حالتی که رهایشان کنند چهار دست و پا بر زمین فرود خواهند آمد و با شعار "من نبودم من نبودم" خود باز هم مظلوم نمایی خواهند کرد و امروز مرگ خانم استاد در حالتی که اصلاحات در بدترین شرایط قرار دارد و امیدی هم به استمرار آن در هرم قدرت در انتخابات پیش رو برایشان متصور نیست بهترین بهانه را به زعم خود برای استراتژی تحمیق و جمع آوری و باقی ماندن در قدرت از مردم در اختیارشان قرار خواهد داد. باور ندارید بنشینید و حرکات سیاسی آینده این جریان را نظاره گر باشید.