به گزارش پایگاه 598، محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار، رفاه و امور اجتماعی، از آن دست
مدیرانی است که مثل سایر اصلاحطلبان با تیم استقبال از امام خمینی (ره) و
همراهی خودرو ایشان، وارد کارزار مدیریتی شدند و چهل سال سمتهای گوناگونی
را تجربه میکند که اطلاعات آن در صفحات گوناگونی در فضای مجازی وجود دارد و قابل دسترسی است.
شریعتمداری یکی از چهرههای قدرتمند در دولت دوازدهم است، دامنه این قدرت
آنقدر وسیع است که «ابولفضل ترابی» عضو کمیسیون صنایع مجلس زمانی که او
وزیر صنعت، مدت وتجارت (صمت) بود در گفتوگویی تاریخی گفت: رئیسجمهور قدرت
برکناری شریعتمداری را ندارد. زمانی که حواشی مربوط به ورود خودروی خارجی
توسط یکی از فعالان اصلاح طلب مطرح شد، شریعتمداری استعفا کرد و به عنوان
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزیده شد. در صورتیکه پس از شایعاتی که
در فضای مجازی منتشر میشد، افکار عمومی منتظر استیضاح او در صحن مجلس
بودند.
این روزها دادگاه رسیدگی به اتهامات «داماد مشهور» این چهره قدرتمند، با
خونسردی و آرامش توام با لبخند هادی رضوی دنبال میشود. «سیدهادی رضوی» و
«احسان دلاویز» دو نفر از تسهیلات گیرندگان بانک سرمایه و ۲۹ نفر از مدیران
وقت این بانک در این دادگاه محاکمه میشوند. قاضی اسداله مسعودی مقام گفته
است: متهم رضوی بیش از ۱۰۷ میلیارد تومان تسهیلات از بانک سرمایه دریافت
کرده است. بر اساس کیفرخواست، اتهام هادی رضوی اخلال در نظام اقتصادی با
اخذ تسهیلات بانکی از طریق نامشروع است.
نام «سید محمدهادی رضوی» داماد محمد شریعتمداری با تولید و انتشار سریال
"شهرزاد” بر سر زبان ها افتاد. بسیاری اعتقاد داشتند تیم امامی – رضوی
بزودی عرصه سینما و تولیدات شبکه نمایش را قبضه و در چنته خودشان خواهند
گرفت. هادی رضوی سرمایهگذار فصل اول سریال «شهرزاد» است. رضوی نقش تعیین
کنندهای در ساخت و تهیه سریال «شاهگوش» داشت، اما ترجیح داد در سایه بماند
و به جای او نام سید محمد امامی به عنوان تهیهکننده این سریال در تیتراژ
فیلم آمده بود. البته که در "شهرزاد” نیز نام محمد امامی به عنوان تهیه
کننده آمده است و احتمالاً چون رضوی نمیتوانسته در همان اولین حضور نامش
را به عنوان تهیه کننده بیاورد در فهرست عوامل فیلم نامش به عنوان سرمایه
گذار آمده است.
قهرمانی (نماینده دادستان) در نخستین جلسه از دادگاه رضوی گفت: نقش آقای
امامی و رضوی پاسکاری بین وی و آقای امامی برای غارت بانک به این شکل است
که آقای رضوی از بانک مصوبه میگیرد و وثیقه ایشان ۳۰ درصد تعیین میشود که
در ادامه به بانک سرمایه نامه میزند و میگوید که جای وثیقه از من پول
بگیرید. رضوی تسهیلات را دریافت و تبدیل به ملک و ماشین کرده است.
در این زمان آقای امامی ورود میکند و جای وثیقه را پُر میکند و ایشان
تسهیلات را دریافت و تبدیل به ملک و ماشین کرد. رضوی وقتی پول را به آقای
امامی پس میدادند پول را به شرکتهای کارتن خواب میریختند. شرکت گلگون
تجارت جهان که مربوط به یک جوان یتیم است با اسم آن ۳۰ میلیارد تومان
تسهیلات گرفتند و قرار بود که ۵ میلیون تومان به او بدهند که آن ۵ میلیون
تومان را هم ندادند.
قهرمانی با بیان اینکه ۱۰۷ میلیارد ضمانتنامه از بانک میگیرد اما ریالی
به شرکت امور دام نمیدهد گفت: رضوی در حالی اعلام کرده که من بازرگان هستم
اما سرمایه گذاری در امور دیگر داشته است.متهم به همراه دلاویز و امامی
ملکی به متراژ ۷۸ هزار متر در نوشهر خریداری میکند که این مرکز ویلای لوکس
برای هر سه نفرشان بوده است و باید گفت متهم در اینجا سرمایه گذاری کرده
است.
وی به امور دیگر سرمایهگذاری رضوی اشاره کرد و گفت: متهم همچنین ملکی به
مساحت ۴۵۶ متر در خیابان آفریقا و ۵ طبقه در خیابان احمد قصیر خریداری
میکند. وی همچنین به نام منشی اش یک ملک رهن کرده و بیامو میخرد و
همچنین ملکی از محمد امامی برای خود در خیابان فرشته میخرند. وی همچنین
بنز اس ۵۰۰ را هم خریداری می کرده است البته باید گفت همه این خودروها را
با هم داشته است چراکه خبرهایی هست که با تشریفات در خیابانها تردد میکرد؛
سوزوکی تویوتا بنز و مازراتی. همچنین موتوری با نام ام وی آگوستا داشته که
قیمت آن به اندازه ۱۰ پراید ۵۰ میلیون تومانی بوده است.
تسهیلات هادی رضوی در گردش نبوده است بلکه برای گردش بوده است به طوری که
لیست سفرهای خارجی بعد از اخذ ضمانتنامه حدود ۵۰ کشور را شامل شده است که
از جمله آنها ایتالیا آلمان و اتریش امارات عراق و غیره بوده است که در
برخی از سفرها شریف کاظمی منشی وی نیز همراه بوده است. وی در ادامه با
اشاره به اینکه مبلغ قابل توجهی از پولها را برای سریال شهرزاد اختصاص
دادهاند، گفت: رضوی در پاسخ بازپرس مبنی بر اینکه پولها را چه کار کرده
است، گفته که آنها را صرف خرید وثیقهها، بازپرداخت تسهیلات، هزینههای
جواز، سرمایهگذاری ۷.۵ میلیاردی در شهرزاد و سرمایهگذاری ۹۰ درصدی در
فیلم کمدی بیحساب کرده است.
در التهابات برگزاری دادگاه آرامش خاطری که در چهره رضوی دیده میشود و
لبخندی که او بر لب دارد، با رفتارشناسی یک متهم اخلال در نظام بانکی
همخوانی ندارد. پرونده رضوی در حال پیگیری است، اما در التهابات برگزاری
دادگاه، آرامش خاطری که در چهره رضوی دیده میشود و لبخندی که او بر لب
دارد، با رفتارشناسی یک متهم اخلال در نظام بانکی همخوانی ندارد. این آرامش
در میان خانواده آقای شریعتمداری، یک الگوی رفتاری است. در حالیکه که کشور
در جدال اقتصادی با آمریکا قرار دارد، آقای شریعتمداری کدام افق بلند مدتی
را دروزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای نبرد اقتصادی دولت درنظر
گرفتهاند؟ اگر از ایشان چنین سئوالی پرسیده شود، پاسخ ایشان هر چه که باشد
توام با یک خونسردی، آرامش و طمانینه و در نهایت یک لبخند خواهد بود. این
آرامش در چهره و صورت فرزند هنرمند آقای شریعتمداری دیده میشود. به هر حال
بذری که هادی رضوی در عرصه هنر پاشیده است، باید ثمره و محصولی داشته باشد
که این ثمره و محصول امیر شریعت فرزند جناب آقای شریعتمداری است که با
تهیهکنندگی هادی رضوی، به سرعت پلههای ترقی را درنوردید و پیشرفت او در
عرصه بازیگری اوج گرفت. این آرامش موروثی و خانوادگی و اغلب توام با لبخند
را میتوان در صفحه اینستاگرام امیر شریعت در ابعاد تازهای بررسی کرد.
امیر شریعت نخستین حضور سینمایی خود را در فیلم جاودانگی تجربه کرد و این
مسئله از ویژگیهای آقازادههای سینماست که بشدت به حوزه هنر، مخصوصاً
سینما علاقهمند هستند.
اغلب آقازادههایی مثل امیر شریعت، غیر از تحصیلات آکادمیک، دانش آموخته
مکتب «آیتالله» هستند. ایشان در صفحه مجازی خود مینویسد که در بیستم
تیرماه نود و پنج در کلاس تاریخ و سینمای «آیتالله» در زنگ آغازین حضور
داشته و در محضر ایشان واحد درسی ماندلا شناسی را پشت سر گذاشتهاند و این
مهم موید این است که کلاس درس امیرکبیرشناسی در مکتب «آیتالله» به واحد
ماندلاشناسی تغییر هویت داده بود و آقازادههای معاصر فارغ التحصیل مکتب
ماندلای «آیت الله» هستند.
چرا معلم هنر و تاریخ اغلب آقازادهها حضرت آیت الله است؟
امیر شریعت در این پست از سرکوب رویاهایش مینویسد و قول میدهد چاقویی در رویای سایرین فرو نکند.
پرسشی در این مجال میتوان مطرح کرد، چه تناسبی میان اندیشه این
آقازاده هنردوست و ماندلا وجود دارد؟ آیا امیر شریعت یکبار از پدر همیشه در
صحنهاش (عرصه قدرت سیاسی) این سئوال را مطرح کرده است که پدر عزیز و
مهربانم، شمایی که زمینه را برای من، همسر و فرزندم فراهم کردهای که
بتوانم در عرصه هنر خودم را بیازمایم و دغدغه اقتصادی نداشته باشم، آیا در
این چهل سال بازیگر صحنه سیاسی بودهای، یک روز در کالبد کسی مثل ماندلا
زیستهای؟ یک روز مثل نلسون ماندلا به فکر مردم سرزمین خودت بودهای؟ تلقی
آقازادهها درباره نلسون ماندلا، حضور در کنار کارگردان مستندی به همین نام
و عکس داشتن با مهتاب کرامتی است.
وقتی آقازاده شریعمتداری استادش آیتالله است، کنش عملگرایانهاش در مورد شناخت ماندلا به یک عکس در کنار مهتاب کرامتی خلاصه میشود.
مردم عادی وقتی احسان علیخانی را در محافل عمومی میبینند برای سلفی گرفتن
با علیخانی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند. اما مجری مشهور تلویزیون که
در قاب تلویزیون با مردم دردمند دیده میشود، در خصوصی، با امیر شریعت،
آقازاده محمد شریعتمداری به کنسرت میرود و او را در کنار خودش مینشاند و
اجازه میدهد که از لحظات احساسی احسان در کنسرت مهدی یراحی فیلم بگیرد و
حتی این اجازه را دارد که این فیلم را با بقیه به اشتراک بگذارد و در نهایت
با خواننده کنسرت عکس بگیرد.
به این تصاویر میتواند استناد کرد که آقازادهها در قلب همه هنرمندان
سینما و سیما جای دارند. به همین دلیل است که وقتی که برنامه ماه عسل در
نمایشگاه بینالمللی ضبط خود را دنبال میکند کلیه امکانات نمایشگاه در
اختیار تیم سازنده ماه عسل قرار میگیرد و شما در لحظه تعجب خواهید کرد که
فضای به این بزرگی در نمایشگاه بینالمللی چگونه در اختیار تیم ماه عسل
قرار میگیرد؟ دلیلش واضح و روشن است، چون آقازاده شریعتمداری هوادار احسان
علیخانی است و با علیخانی میتواند در ردیف اول کنسرت بنشیند.
به هر حال امیر شریعت در چند سکانس بدون تاثیر در فیلمهای کارگردانی شده
مهدی فرد قادری حضور داشته و باید مسیر بازیگری برایش هموار بشود. شعار
عمده صفحه مجازی او این است که به " رویاهای هم احترام بذاریم" و رویاهای
او نیز با پول بانک سرمایه محقق خواهد شد و استاد "حسن فتحی" که میگویند
که در انتخاب بازیگر سختگیرند، حرف کارفرمایشان را گوش میدهند و امیر
شریعت را به سریال شهرزاد میآورند.
امیر شریعت در سریال شهرزاد
پسر کو نشان ندارد از پدر؛ امیر شریعت استعداد هنریاش به اندازه استعداد
سیاسی پدر است و در سکانسی که درسریال شهرزاد تیر میخورد، د رباره تمرین
تیر خوردن چنان مینویسند که گویی جان وین در جستجوگران تیرخورده است و
«لیبرتی والانس» در این صحنه قرار است روی زمین بیفتد. تنها پسر وزیر
تعاون، کار و امور اجتماعی در این پست مینویسد: تمرین تیر خوردن خیلی
رویایی بود. اتفاقی که هر روز دارد میفته، شلیک گلولههای نارفیقی که قلب
رو سوراخ میکنه ولی تو همش سعی میکنی روی پاهات بایستی، نمیخوای زمین
بخوری، همش رویا میکنی که بالخره یکی هستهمونلحظه است که باید به تنها
رفیقت به خدا پناه ببری و حتی وقتی زمین بخوری...
با توجه به گزینه ماندلاشناختی آقازاده وزیر و این پستهای جانانه و حضور
در صحنه نبرد سریال شهرزاد، باید از مردمی هم یاد کرد که هر روز به دلیل
ماندلا نبودن وزیر، تیرهای اقتصادی فراوانی به قلبشان اصابت میکنند و
قلبشان سوراخ میشود و نمیتوانند روی زمین بایستند و کسی هم نیست که
دستشان را بگیرد.
اگر امیر شریعت در صحنه تیراندازی سریال شهرزاد روی زمین میافتد شخصی مثل
هادی رضوی با جیبهایی لبریز از پولهای بانک سرمایه هست که دست او را
بگیرد، چون داماد خانواده است اما دست مردم سیستان، پلدختر و سر پل ذهاب و
استانها سیل و زلزلهزده و … را چه کسی خواهد گرفت. به واسطه حضور این
آقازاده، افراد سیاسی بسیار مشهور سر صحنه سریال شهرزاد ظاهر میشدند، اما
سر صحنه مناطق سیل زده جنوب چه کسانی حاضر میشد؟
امیر شریعت فرزند محمد شریعمتداری وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی سر صحنه سریال شهرزاد در حال تیرخوردن
میان نویسی کردن در کنار تصاویر شهرزاد در کنار چنین تصویری بازتابی از
کدام رویداد امروزی است. آیا آن کسی نقاب بر چهره دارد امیر شریعت است یا
هادی رضوی؟ امیر شریعت نقش هادی رضوی را در این سریال معروف بازی میکند؟
در واقع مردم هادی رضوی مرد مسلحی میبیند که اسلحه در مقابل دلیجان بانک
سرمایه گرفته است و با پولهای این دلیجان، سریال شهرزاد را ساختهاند؟ آیا
رویایی که امیر شریعت در آن غرق شده، با پول دلیجان سرقت شده ساخته شده
است؟
دیدار محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی به همراه دامادش هادی رضوی با مدیران بانکها
گاهی نیاز برای بردن دلیجان بانک سرمایه نیازی به اسلحه نیست. «دامادزادگی»
پس از آقازاداگی میتواند کاربردیترین سلاح ممکن باشد، در اینصورت
نقابدار به جای اینکه به سراغ بانکها بروند، بانکها به سراغش خواهند آمد.
سمت راست پدر دماوندی در حال بوسیدن دست بزرگ آقا (سریال شهرزاد) - سمت چپ هادی رضوی در کنار اساتیدی همچون شریعتمداری و حسین فریدون
البته یکی از مخاطبان صفحه مجازی امیر شریعت در مورد موقعیت او در سریال
شهرزاد مینویسد: "بابای آدم وزیر باشه، دومادشون تهیه کننده سریال، تصور
نمیکنم لزوماً احتیاج به استعداد باشه، برای گرفتن نقش. حالا باید پرسید
که حسن فتحی کار سختی برای پیدا امیرشریعت داشته یا امیر شریعت با تلاشی
وصف ناشدنی توانسته در سریال شهرزاد نقشی برای خودش دست و پا کند و البته
نباید کارکرد بانک سرمایه را در این فرآیند نادیده گرفت.به همین دلیل امیر
شریعت اعتراف میکند بازیگری برای او کار آسانی است.
البته حضور در سریال شهرزاد بدون هیچ آموزش بازیگری اتفاق نیفتده است و
جناب فتحی عالیجناب امیر شریعت را قبل و بعد از سریال شهرزاد به شدت آموزش
دادهاند.
چنین زندگی آزادانهای و غوطه ور شدن در میان هنرمندان بدون آنکه دغدغه
مالی داشته باشی را امیر شریعت در صفحات مجازی نشان میدهد و رصد واکنشها
در اینستاگرام نشان میدهد، تفاوتهای فاحش زیستی یک آقازاده، به پای کلیت
نظام جمهوری اسلامی نوشته میشود و به خاطر چنین افرادی، مردم تصور
میکنند، چنین تفاوتهایی زاییده بدنه و تفکر حاکمیتی است.
هیچ روزی نیست که صفحه اینستاگرام امیر شریعت را باز کنید و در پای آن
ناسزایی نوشته نشده باشد و گاهی خشم کامنتی مردم نسبت به چنین آقازادههایی
اوج میگیرد و تبدیل به خشونت علیه حاکمیت میشود. یکی از مهمترین کارهایی
که در ابعاد بزرگ حاکمیت باید از طریق رسانه ملی انجام دهد این است که مشی
خود را از چنین افرادی جدا کند. آیا کسانی که سال ۱۳۸۸ برای ابطال
انتخابات به خیابانها آمدند هدفشان رسیدن میرحسین موسوی به قدرت بود؟
شب تولد امیر شریعت در کنار رئیس دولت اصلاحات
اگر موسوی سال ۱۳۸۸ به قدرت میرسید و کابینه فعلی دولت اعتدال ۱۳۸۸ بر
سرکار میآمد و در این فرآیند، روند برقراری حقوقهای نجومی، ساختن سریال
شهرزاد، به مجلس رفتن دختر صفدر حسینی و بازیگر شدن امیر شریعت سرعت بیشتری
به خودش میگرفت و سال ۸۸ روزهای پرآشوبی بود چون پدران این طیف مدتی به
مرخصی ۴ ساله رفتند.
وقتی امیر شریعت در پستهای متنوعی، روابط عمومی سطح بالای خود را با
سینماگران به رخ مخاطبانش در فضای مجازی میکشد یکی از همین مخاطبان با لحن
اندوهناکی میگوید:
" کاش من هم پدری مثل پدر تو داشتم." ۹۶ درصد جامعه وقتی فضای مجازی را رصد
میکنند غبطه میخورند که ایکاش چنین پدرانی داشتند. یکی از کاندیداهای
انتخاباتی در انتخابات ۱۳۹۶ از کاهش جدی پدرانی با این موقعیت سخن به زبان
میآورد و رسانههای وابسته به چنین پدرانی به دلیل همین دائماً علیه او
استدلال میکردند.
حضور امیر شریعت در خیریه
نکته جالب در مشی آقازادگی، غیر از یک و نصفی فیلم بازی کردن، نشستن در
مکتب آیتالله و آموزش طریقت سیاسی و سینمایی است. بنا بر همان سنتهای
آموزش داده شده، سریالی با پول بانک سرمایه ساخته میشود و آقازاده در فیلم
دامادزاده بازی میکند و در نهایت این استعداد خاص عرصه بازیگری در مراسم
خیریه هم شرکت و حضور در آن را به دیگران توصیه میکند. او تمام دستمزد
دریافتیهای از مسیر هنر را به خیریه واگذار میکند. این مهمترین شاخصه
اصلاحطلبانی است که در یک محدوده اقتصادی عالی زندگی میکنند و از تمامی
روابط شکل گرفته درآمد کسب کرده و در نهایت اندکی هم به ۸۱ میلیون ایرانی
مستضف در خیریههای مختلف صدقه خواهد رسید.
با یکی و نصفی فیلمی که امیر شریعت بازی کرده است او در پشتی اشاره میکند،
شاید اینجا خانه من باشد، خانه سینما. با همین کارنامه یک و نصفی، در خانه
سینما آرام بگیری و به عنوان هنرمند به دیدار با رئیس جمهور مشرف شوی.
نکته قابل توجه این است که انجمن بازیگران خانه سینما، در زمان مذکور که
هنرمندان با رئیس جمهور دیدار کردند و ایوبی در جلوی تصویر حضور دارد، هیچ
کارت عضویتی تا این زمان برای او صادر نشده است و حضور او در دیدار با رئیس
جمهور از کانال صنفی و سینمایی نبوده است.
امیر شریعت بازیگر سریال شهرزاد و فرزند محمد شریعمتداری در میان چهرههای سرشناس و قدرتمند سینما و هنر در دیدار با رئیس جمهور
او آنقدر چهره محبوب و دوستداشتنی است حتی زمانی که در پیادهروی اربعین
شرکت میکند، چهرههای سرشنای در تمامی زمینهها او را تنها نمیگذارند تا
زمینه دلگرمیاش را در پیادهروی اربعین فراهم کنند.
اغلب هنرمندان مشغول محبت کردن به آقازاده عزیز آقای شریعتمداری هستند و به
او حسابی محبت میکنند تا حدی که از خاطرش پاک نشود و به رویاهای او بسیار
احترام میگذراند.
این تصاویر را باید با دقت بیشتری بررسی کرد. هزاران آقازاده مثل امیر
شریعت نام خانوادگی خود را تغییر دادهاند و غرق در رویاهایی پیچیدهتر از
سینما هستند و رصد، بررسی زندگی و زیست آنان، سخنان آن ابرمرد عرصه سیاست
را در ذهن متبادر میکند که کلیه امکانات این کشور در اختیار ۴ درصد از
مردم قرار دارد.
منبع:مشرق