ماجرا از اینجا آغاز شد که وبسایت رسمی محمود احمدینژاد خبر داد که ابوالفضل پورعرب و رضا رویگری به همراه همسرش در مراسم افطاری رئیسجمهوری پیشین شرکت کرده بودند. این خبر خیلی زود در فضای مجازی ترند شد و کاربران با ذکر مثالهایی چون علیرضا افتخاری، احمد نجفی و محمدرضا شریفینیا تبعات نزدیکی هنرمندان با نهادهای قدرت را یادآوری کردند.
در شرایطیکه موبایل ابوالفضل پورعرب در دسترس نبود، رضا رویگری تنها کسی بود که میتوانست درباره دلایل حضور در مراسمی که شائبههای سیاسی فراوانی به وجود آورده بود، توضیح دهد. او اما هر نوع غرض و شائبه سیاسی را منکر شد.
عکسی از شما در مراسم آقای احمدینژاد منتشر شده.
مراسم افطاری آقای احمدینژاد.
بله؛ نگران نبودید رفتنتون باعث بشه داستان درست بشه براتون؟
چطور یعنی؟
به هر حال میدونین که قبل از شما هم عدهای از هنرمندان که با ایشون رابطه خوبی داشتن، از سوی مردم با واکنش مواجه شدن.
بابا جان افطاری دعوت بودم، من هم رفتم.
ولی گفته میشود که بازیگرای دیگری هم دعوت بودند که نرفته بودند. شما وقتی جایی دعوت میشوید به این جور ملاحظات فکر نمیکنید؟
من توی زندگیم هیچوقت بر اساس یک سری ملاحظات، زندگی و رفتارهایم را تنظیم نکردهام. در این مورد هم وقتی یک نفر احترام میگذارد و دعوت میکند، حس کردم اگر نروم بیاحترامی است. ببین چه داستانی درست شده! تازه من از آن بازیگرانی هستم که خیلی کم دعوتها را قبول میکنم. بابا اصلاً میگفتید آقای روحانی دعوت میکرد، اونجا هم میرفتم داستان تمام میشد.
یعنی میخواهید بگویید که موضوع برایتان سیاسی نبوده؟
اصلاً. چرا باید نگاهم سیاسی باشد؟ آنهم در این مورد خاص؟ آقا یک افطاری بوده که مرا هم دعوت کرده بودند، مثل هزار افطاری دیگر که آدم را دعوت میکنند و من هم رفتهام. فرض کنید بهنوش بختیاری مرا به یک افطاری دعوت کرده باشد و من هم رفته باشم. فرقش با این مورد چیه؟ ایرادش چیه؟ یک کلام: من از سیاست و سیاستزدگی بدم میآید. اصلاً متنفرم از این رفتارها آقا!
شاید شما از سیاست بدتان بیاید اما سیاست از هنرمندان بدش نمیآید. قبل از شما رفت و آمدهای سیاسی برای هنرمندانی چون علیرضا افتخاری و محمدرضا شریفینیا تبعاتی بههمراه داشته.
شما خودتان دارید میگوئید رفت و آمد. مال من اما فقط یک افطاری ساده بوده. برای صدمین بار تکرار میکنم مرا به افطاری دعوت کردهاند و من هم رفتهام.
اما در فضای مجازی، حضورتان در مراسم افطاری ایشان را حمایت از ایشان عنوان کردهاند.
نه عزیز من. خیلیها بودند، من هم یکیشان. این رو هم در نظر داشته باشین که اگر قرار بود با ملاحظات خاصی رفته باشم، من یا هر کس دیگری، اونوقت این ملاحظات رو زمانی به کار میگیره که طرف تو قدرت باشه نه الان که دولت دست کسی دیگر است. ایشون تنها کسی بودن که وقتی مریض بودم، پا شدن اومدن به ملاقات من. بدون این که من گفته باشم یا خواهش کرده باشم، پا شدن پرسوجو کردن آدرس منو گیر آوردن اومدن ملاقاتم. وقتی چنین آدمی زنگ میزند و به افطاری دعوتم میکند، من چی بگم؟ چه جوابی بدم؟
بگذریم؛ آقای رویگری حالتان که انشاءالله بهتر شده، درست است؟
اگه بذارن خوب میشم.
کیا؟
همین حاشیهها و حرفوحدیثها آدم را اذیت میکند دیگر. خب آخه یعنی چه؟ همه پامیشن جاهایی میرن که شما حتی اطلاع هم ندارین. اونوقت رفتن من به یک افطاری باید داستان بشه؟ اونم منی که هیچجا نمیرم و در این مورد خاص هم وقتی دیدم احترام گذاشتن و پا شدن اومدن دعوت کردن، اونم به اسم افطاری که برام عزیزه، گفتم برم.
خب همین هم تعجببرانگیز بوده دیگر. چون کمتر شما را در چنین مراسمی دیدهاند.
داستانش را گفتم دیگر.
در عکسهای منتشر شده به حضور شما و آقای پورعرب اشاره شده بود. فقط شما دو نفر در افطاری ایشان حضور داشتید؟
نه خیلیها بودند که در عکسها حضور نداشتند. خیلیها هم قبل از من رفته بودند. بله خیلی از هنرمندان بودند اما من دوست ندارم به افراد خاصی اشاره کنم. اصلاً فراموشش کن. فقط این رو بنویس که این یک افطاری بوده. مثل هر افطاری دیگر.»