لیگ اتهامات درشت، از تبانی گرفته تا شرطبندی. از سکته هوادار تا حضور پلیس ضد شورش. لیگ مدیران کمحوصله، لیگ اخراج پیدرپی مربیان، لیگ سیلیزدن به کاپیتان تیم ملی، لیگ استوری هواکردن بازیکنان، لیگ تساویهای کسلکننده، لیگ درخشش پدیده با یحیی، لیگ خالی ماندن دست تراکتورسازی و کاپیتانهای ملیپوشش از جام و سهمیه، لیگ سقوط سپیدرود و ماهیهایش، استقلال خوزستان و شش امتیاز کسر شدهاش، لیگ رفتن کیروش و شفر، لیگ هجوم زامبیهای مجازی به دنیای واقعی، لیگ آقای گل شدن برزیلیها، لیگ خداحافظی خسروی محجوب استقلالیها، لیگ بدون عادل فردوسیپور و....
در این فضای پر استرس همهچیز به هفته آخر کشیده شد؛ جایی که شاگردان قلعهنویی چشمشان به معجزه پارس جنوبی جم برای متوقف کردن پرسپولیس بود. در ماهی که فوتبال به شکل دیوانهواری همه را غافلگیر کرد در لیگ برتر ایران اتفاق خاصی نیفتاد؛ پرسپولیس در قهرمانی هتتریک کرد!
آنها در این فصل نه فقط با ۱۵ رقیب که با حضور گزنده پرچم ژاپن روی سکوها هم جنگیدند. تیمی که در نیمفصلاول قهرمان نشد و در نیمفصل دوم هم کمتر از آبیها امتیاز گرفت، باز قهرمان شد. بهترین خط دفاع لیگ به استقلال تعلق گرفت و بهترین خط حمله از آن سپاهان شد اما باز هم این پرسپولیسیها بودند که بعد از یک بازی فشرده و کنترلشده در شهر جم، جام قهرمانی را بوسیدند. آیا میتوان این ادعا را پذیرفت و گفت همه چیز در حمایت داوران و وزارت ورزش از آنها خلاصه میشد؟
آنها حتی وقتی بد بازی کردند، امتیازهای متوالی از دست دادند، علی علیپور مسیر دروازه حریفان را گم کرده بود، در لیگ قهرمانان آسیا خوب نبودند و حذف شدند، برخی پیشکسوتان علیه برانکو حرف زدند و … هم جام را بردند. پرسپولیس در این فصل مثل سپاهان ۱۳ بازی را با نتیجه تساوی به پایان رساند و تنها یک بار شکست خورد.
۱۳ تساوی رکورد جدید لیگ برتر برای تیم قهرمان است. ۱۱ تیم دیگر هم بیشتر از ۱۰ بار تساوی کردند. آماری ترسناک در یک لیگ ۱۶ تیمی! نشانهای از رشد بازی دفاعی در لیگی که حساسیت حاشیههایش بر کیفیت متنش غلبه کرده و ترس از شکست بر همه چیز سایه انداخته است.
هواداران تیمهای دیگر در این فصل بارها به داوریها معترض شدند، در فضای مجازی هشتگهایی ساختند که میگفت قرمزها مورد عنایت ویژه وزارت ورزش قرار دارند، در حمله به این تیم کوتاهی نکردند اما در نهایت جام رنگ قرمز گرفت و به تاریخ پیوست.
این جمله به کام رقیبان آنها خوش نمیآید اما واقعیت دارد که هیچ هشتگی نمیتواند جام را از تالار افتخارات باشگاه بیرون بکشد. درگیرشدن تیمهای دیگر با این حاشیهها و غافل ماندن از کاستیهای خود، خبر خوشحالکنندهای برای پرسپولیسیهاست؛ حریفان درگیر حاشیه میشوند، پرسپولیس جام میگیرد!
در این قهرمانی نقش برانکو ایوانکوویچ غیر قابل انکار است. او پرسپولیس را به شعبه دوم کرواسی در خاورمیانه تبدیل کرده است. در جم و میان روبانها و کاغذهای رنگی، با پرچم کشورش عکس گرفت در حالی که برادرش زلاتکو، مارکو بدنساز تیم، رادوشوویچ دروازهبان ذخیره و ماریو بودیمیر زننده گل قهرمانی کنارش ایستاده بودند. این احتمالاً بزرگترین تجمع کرواتهای مقیم ایران در یک زمین فوتبال به شمار میرود؛ جایی که حتی برخی اتهام دلالی را به برانکو وارد کردند.
او وقتی برای فتح جام از تونلی که بازیکنان برایش ساخته بودند گذشت، موهایش از همیشه سفیدتر به نظر میرسید اما هنوز هم به خوبی تیم را هدایت میکند. برانکو در چهار سال، سه قهرمانی لیگ برتر، دو قهرمانی سوپرجام و یک نایب قهرمانی در آسیا به دست آورده و مدعی فتح جام حذفی است. قرمزها سالهاست این همه خوشبخت نبودهاند!
امسال بخشی از تمرکز او به سمت حاشیههای به نظر تمامنشدنی با کیروش رفت. تقابل بیفایده این دو نفر مدتها حال فوتبال را بد کرد. این که چه کسی مقصر بود داستان دیگری است اما برانکو حالا میتواند جامهایش را به رخ منتقدانش بکشد؛ جامهایی که آنها را بیش از هر چیز مرهون حفظ ثبات در فوتبال متلاطم ایرانی است!
او حتی در برههای از فصل که با تساویهای مکرر نتیجه نمیگرفت بارها مورد نقد قرار گرفت که با محسن مسلمان، رامین رضائیان و حتی منشأ بد برخورد کرده ولی ذرهای از اصولش کوتاهی نکرد و امتیازهای طلایی را در نیمفصل اول زمانی که ستارههای اندکی داشت به دست آورد. خبر ماندنش روی نیمکت پرسپولیس برای هواداران پرسپولیس قوت قلب است؛ گرچه خودش خوب میداند که فوتبال ورزش بیوفایی است و فصل بعد اگر نتیجه نگیرد، نقدها صریحتر میشود و وفاداران امروز، تنهایش میگذارند.
سیدجلال حسینی به عنوان یک رهبر سرسخت و الهامبخش در کنار شجاع خلیلزاده با کیفیت اما جنجالی و علیرضا بیرانوند نقش مهمی در این قهرمانی داشتند. درست مثل احمد نوراللهی که به موقع به آمادگی رسید و شاید مهمترین گل فصل را مقابل استقلال به ثمر رساند. اما یکی از عوامل موفقیت پرسپولیس بدون تردید حضور کریم باقری روی نیمکت بود. او از همه بازیکنان درون زمین بزرگتر بود؛ اسطوره باشگاه که بارها بازیکنان سرکش را حتی اگر لازم بود با پسگردنی رام کرد.
حالا باد به پرچم قرمزها میوزد. تا چه زمانی این سرخوشی ادامه دارد؟ احتمالاً تا وقتی که رقیبان چشم از آنها بردارند و روی نقاط قوت و ضعف خودشان تمرکز کنند. هیچ موفقیتی ابدی نیست اما پرسپولیسی حق دارند تا اطلاع ثانوی جشن بگیرند.