از فاجعه بی اطلاعی دیپلمات ارشد تا تلاش برای قدرت نفوذ منطقه ای ایران/ عراقچی میزان سواد، کاردانی و تعهد دولت روحانی را لو داد

سرویس سیاسی پایگاه 598-دکتر امیرحمزه مهرابی؛ همیشه این سوال را در ذهن داشتم که چرا مجموعه دولت روحانی از مناظره پیرامون برجام FATF و سند 2030 طفره می روند؟ چرا مفاد برجام، توافقات و مذاکرات بین المللی و متن و ضمائم FATF و ... را محرمانه تلقی کرده و از دید مردم و حتی کارشناسان و نمایندگان مخفی می کنند؟

سخنان آقای عراقچی (معاون سیاسی وزارت امور خارجه) درگفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو، در خصوص احتمال اخراج افغانستانی ها،  پرده از اسراری را برداشت که تاکنون سعی در پرده پوشی داشتند.

ایشان در این مصاحبه، جلوه‌ای از میزان اطلاع، نوع نگرش، عیار تعهد، مسئولیت پذیری و هوشمندی دولتمردان و ریشه بی کفایتی ها در حل مشکلات افتصادی، سیاسی و بین المللی را آشکارا به نمایش گذاشت،

به قول سعدی علیه الرحمه «تا مرد سخن نگفته باشد      عیب و هنرش نهفته باشد».

در اینجا به اختصار به چند مورد اشاره می شود:

1-فاجعه بی اطلاعی دیپلمات ارشد
 
 آمار و اطلاعاتی که آقای عباس عراقچی مبنای قضاوت و تحلیل خود قرار دادند، در خوش بینانه ترین حالت، نشان از بی اطلاعی ایشان است که به نوبه خود برای یک سیاستمدار ارشد و فردی که ازجانب مردم ایران، تصمیمات استراتژیک  و سرنوشت ساز می گیرد، فاجعه است.

وی در این مصاحبه ادعا کرده است که:  3 میلیون افغانی در ایران حضور دارند که 2 میلیون فرصت شغلی را اشغال کرده اند و 3 تا 5 میلیارد دلار ارز از ایران خارج می کنند. در حالی که:

- اغلب افغانی ها با خانواده در ایران زندگی می کنند و زنان، بچه ها، پیرمردان و پیره زنان شغلی ندارند و درآمدشان را نیز در ایران خرج می کنند. ذکر آمار بالای دانش آموزان و دانشجویان افغانی از جانب ایشان،  اعتراف تلویحی و ناآگاهانه  وی به حضور خانواده است.

- افغانستانی ها مشاغل سختی را انجام می دهند که کمتر ایرانی تن به آن کار می دهد.

بسیاری از برادران افغانی  در ایران سرمایه گذاری کرده اند که به رونق اقتصادی و اشتغال منجر شده است. به گفته شهردار مشهد، بیش از 15 هزار میلیارد تومان فقط درمشهد سرمایه‌گذاری کرده‌اند.  قاعدتاً با افزودن آمار سایر استان ها، این رقم بطور چشم گیری افزایش خواهد یافت. 

- با توجه به کاهش ارزش ریال در نتیجه بالارفتن ارزش پول ملی افغانستان و با عنایت به دستمزد پایین افغانستانی‌ها، واقعاً تبدیل پول ایران به ارز و حواله آن به افغانستان برایشان مقرون به صرفه‌ نیست.

- در شرایط تحریم بین المللی، بیشتر حجم مبادلات تجاری ایران و افغانستان (که عدد کوچکی هم نیست) توسط همین مهاجران افغانستانی انجام می‌پذیرد.

- در مورد هزینه درمان نیز خوب است ایشان بدانند ؛افرادی که به‌صورت قانونی و با در دست داشتن گذرنامه در ایران اقامت دارند هزینه‌های درمانشان را به‌صورت ارزی پرداخت می‌کنند و آن دسته از افغانستانی‌هایی که به‌صورت غیرقانونی در کشور حضور دارند  باید هزینه‌های درمان را بصورت  آزاد پرداخت کنند.

پس ادعای فشار اقتصادی تاثیر گذار از جانب برادران افغانستانی با واقعیت همخوانی ندارد.

2- تضعیف قدرت نفوذ منطقه ای ایران
دشمنان اسلام به خوبی پی برده اند که یکی از مولفه های قدرت ج.ا.ا ، نفوذ منطقه ای و عمق استراتژی آن است که آنان را از هر اقدامی علیه ایران باز داشته است. بدیهی است یکی از اهداف اصلیِ فشار های اقتصادی، تحریم های ظالمانه، تحمیل برجام های 1 و 2 و 3 و  ...کاهش قدرت نفوذ منطقه ای ایران و تضعیف محور مقاومت است.

هنگامی که غربی ها  از طریق جنگ، تحریم و مذاکره نتوانستند به این هدف شوم خود برسند، تلاش می کنند با عملیات روانی به آن دست یابند و ایران را از این پشتوانه عظیم انقلابی محروم سازند.

پخش شایعات گسترده به کمک رسانه های پرقدرت و با صحنه گردانی سلبرتی ها علیه حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق و تحریک افکار عمومی علیه این مولفه های قدرت،  به همین منظور صورت می گیرد.

به نظر می رسد وقتی هجمه گسترده سلبریتی ها و برخی جریانات سیاسی وابسته و دلداده غرب علیه حشد الشعبی، شکست خورد، اینبار برخی از  دلتمردان میدان دار این جنک روانی شده اند تا افکار عمومی را علیه یکی دیگر از پایه های قدرت ایران، یعنی افغانستانی ها بویژه تیپ فاطمیون را تحریک کنند و خدمات دلسوزانه چهل ساله ایران به این برادران مظلوم، کان لم یکن کرده و مردم به تنگ آمده از فشار اقتصادی را به رفتار کینه توزان علیه آنان وادارند و  آنان را با دلخوری از ایران و ایرانی برانند. 

شواهد و قرائن حاکی از این است که برخی ها، به غربی ها برای تحمیل برجام های بعدی قولها و تعهداتی داده اند وبه احتمال زیاد،  فشار های اقتصادی، ناراضی تراشی و تضعیف نفوذ منطقه ای ایران برای وادار کردن نظام به پذیرش این تعهدات مخفیانه آنان باشد.

امام جناب آقای عراقچی! گویا شما فرسنگ ها از آرمانخواهی و انقلابیگری فاصله گرفته اید ولی بر اساس مکتب فکری لیبرالیسم و با نگاه صرفاً اقتصادی بفرمایید؛

چنانچه فاطمیون افغانستانی جان‌شان را کف دست‌شان نمی‌گرفتند و در برابر داعش و وهابیت در هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر از مرزهای کشورمان پا به عرصه جهاد نمی‌گذاشتند؛ چند میلیارد دلار هزینه برای دفاع از مرزها باید از جیب مردم خرج می‌شد؟ اگر ایران مورد هجوم داعش قزاز می گزفت چند هزاران میلیارد دلار به زیر ساختهای کشور و روح و روان مردم خسارت وارد می شد؟

نکته: یادآوری می شود که شرط دهم پمپئو برای مذاکره و توافق جدید، دست کشیدن ایران از حمایت گروه های تروریستی افغانستان (منظور تیپ فاطمیون) بود.

3- ردگم کردن و تغییر جهت نارضایتی مردم
فشار اقتصادی و گرانی های افسار گسیخته، ناشی از دو عامل عمده و اساسی است.
1- بی کفایتی و سوء مدیریت دولتمردان فعلی
2-تحریم های ظالمانه غرب به رهبری آمریکا

رویه دولت روحانی تاکنون چنین بوده است که شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند و به جای پذیرش مسئولیت و اقدام برای رفع آنها،  مشکلات و ناکارآمدی های خود را به گردن دولت قبل یا رقیب و ...می اندازد. 

براین اساس آقای عراقچی نه بخود اجازه می دهد و نه جرائت دارد که مشکلات اقتصادی جاری را به گردن دولت متبوع خود و یا آمریکا و غرب بیندازد . چرا که کدخدا پرستان و تفکری که غرب را کعبه آمال خود می داند، به خود اجازه نمی دهد به آنان بگوید : بالای چشمتان ابرو.

در این میان، دیواری کوتاه تر از مردم مظلوم افغانستان نمی یابد که بحران اقتصادی  فعلی ایران را به گردن آنها بیندازد و با یک تیر چند نشان بزند:

هم به آمریکا چراغ سبز نشان دهد (که با پذیرش برخی شروط پمپئو) ما آماده مذاکره در مورد برجام های بعدی هستیم و هم مشکلات را ناشی از نگرش آرمانگرایی و انقلابیگری  نظام و رهبری معرفی کند و هم خشم و نفرت مردم را از آمریکا و دولت روحانی،  به سمت دیگری منحرف کند.

سخن پایانی:
جناب آقای عراقچی و همفکرانش بدانند؛
فلسفه وجودی و رمز ماندگاری انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی ما، آرمانخواهی و دفاع از مظلومین است و حمایت چهل ساله ایران از مردم مظلوم افغانستان بر این اساس بوده است. این اصل نه قابل چشم پوشی است و نه قابل معامله.

یکی از مولفه های قدرت جمهوری اسلامی که عامل بازدارندگی بسیار قوی برای جلوگیری از تهدیدات دشمن محسوب می شود، نفوذ استراتژیک ایران در میان ملت های منطقه است که با هیچ هزینه مادی به دست نمی آید .قطعاً این سخنان نسنجیده دیپلمات به اصطلاح ارشد دولت،موجب تضعیف و خدشه در این قدرت بی بدیل نظام می گردد.

آنچه توسط ترامپ در مورد مهاجرین مکزیکی و سایر ملیت ها اعمال می شود و روش اردوغان در اخراج پناهجویان سوری برای امتیاز گیری از اروپا، در واقع  استفاده ابزاری از انسان و یک روش ماکیاولی است که با آموزه های اسلام همخوانی ندارد و شما اجازه اتخاذ چنین سیاستی و اجرای چنین روش ناپسندی را  در مورد برادران عزیز افغانستانی نخواهید داشت.

اگر شما راست می گویید و دلسوز مردم ایران و نگران خروج ارز از ایران هستید، به جای فشار بر مهاجرین افغانستانی، جلو برادر زاده خود، دوتابعیتی ها، اختلاسگران و عقد قرار دادهای استعماری ( امثال کرسنت و ...) که صدها برابر به اقتصاد مملکت لطمه زده اند، را بگیرد.

چنان که به خوبی اطلاع دارید، مقصد بعدی داعش همسایه های شرقی ما هستند و راه مقابله با این شجره ملعونه و جلوگیری از سرایت ناامنی به داخل ایران، وجود رزمندگان لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون است، بدیهی است هیچ عاقلی ملت و کشور خود را از این ظرفیت بی بدیل محروم نمی سازد.

جناب آقای عراقچی، بقول سرور شهیدان، اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. آیا می دانید برادران افغانستانی ما در دفاع از مردم ایران و در دوران دفاع مقدس، بیش از سه هزار شهید و چندین برابر جانباز تقدیم کرده اند؟

آیا می دانید برای حفظ امیت ما در قالب لشکر فاطمیون و مدافعین حرم بیش از ده هزار شهید و مجروح داده اند؟

آیا این رسم جوانمردی است که به بهانه فشار اقتصادی، چنین عزیزانی  را از خود برانیم؟