رهبر انقلاب اسلامي در ديدار معلمان خبر از يك آرايش جنگي تمام عيار عليه ملت ايران از سوي آمريكا و صهيونيسم بينالملل دادند.
در اين آرايش جنگي، سخن از هر نوع آرايشي به جز آرايش نظامي است. فعلاً دشمني آمريكا به روايت رهبر انقلاب در چارچوب اقتصاد، سياست، نفوذ اطلاعاتي و ضربه در فضاي مجازي اعمال ميشود. اين كه چرا آمريكاييها در حوزه نظامي دست به ماشه نيستند و پنتاگون را فعلاً به مرخصي فرستادهاند مثل روز روشن است. بخش عظيمي از بدهي ۲۰ تريليون دلاري آمريكا مربوط به حوزه نظاميگري است كه هيچ دستاوردي براي آنها نداشته است. جنگ افغانستان و عراق و تجهيز ارتش صهيونيستي و جنگ نيابتي با يمن، ستون فقرات حتي قدرت نظامي آمريكا را دچار پوكي كرده است. آمريكاييها نصيبي جز تلفات انساني در جبههها و خودكشي كهنه سربازان پشت جبهه نداشتهاند. لذا هزينهكرد نظامي براي آمريكا جز ويراني اقتصادي، عقب افتادن از رقبا بهويژه چين و نارضايتي داخلي دستاوردي نداشته و ندارد. به همين دليل سعي ميكنند با آنكه دور تا دور ايران اردو زدهاند بهانه به دست حريف ندهند. بهويژه در خليجفارس كه سعي ميكنند ادب و آداب خاصي را كه پرهيز از رودررويي است رعايت كنند. ضمن آن كه ميدانند قدرت دفاعي و تهاجمي كنوني ايران غيرقابل پيشبيني و نتايجي غيرقابل ارزيابي دارد. اين قدرت باعث شده است حتي احمقترين و ديوانهترين سياستمداران و مقامات نظامي آمريكا را از حماقت و ديوانهبازي باز دارد.
آمريكاييها امروز به طور همزمان هويت انقلابي، منافع ملي منطقهاي و جهاني ايران را از طريق كاهش قدرت اقتصادي و دفاعي هدف قرار دادهاند. لذا قرارگاههاي جنگي خود را از پنتاگون به خزانهداري كل، سيا و وزارت خارجه بردهاند و با يك تقسيم كار روزانه، سه شيفت روي راهبردهاي مقابله خود كار ميكنند.
آمريكاييها در حوزه اقتصاد روي كاهش درآمد توليد ناخالص ملي در ايران متمركز هستند. به صفر رساندن فروش نفت شروع قضيه است. آنها روي به صفر رساندن توانمنديهاي اقتصادي ايران برنامه دارند. آنها از طريق وزارت خارجه محيط بينالملل را براي ايران ناامن ميكنند و بهزودي بعد از نفت روي محصولات پاييندستي فولاد، آلومينيوم و پتروشيمي متمركز ميشوند.
آنها توفيق جلوگيري از نقل و انتقال پول را جشن گرفتهاند و افتخار ميكنند كه اجازه نميدهند يك دلار در هيچ بانك اروپايي و آسيايي جابهجا شود. حتي كمكهاي انسان دوستانه براي سيل و زلزله را بستهاند و ننگ نقض حقوق بشري آن را پذيرفتهاند. آنها اراده كردهاند صادرات ايران را به صفر برسانند. عمله و اكره خزانهداري آمريكا راه افتادهاند در سراسر جهان با هر كسي كه با ايران معامله ميكنند يا تهديد ميكنند با تطميع و اگر نشد سهام شركت يا آن بنگاه اقتصادي را ميخرند تا در تصميمگيري آن بنگاهها حرف اول را بزنند. آنها برآنند هر كه با ايران كار ميكند فضاي ناامني براي او ايجاد كنند. در حوزه سياسي روي تقيزادههاي داخلي حساب باز كردهاند تماسها و مراودات دارند فعلاً دارند قبح جاسوسي را در جامعه ما و منطق برخورد حقوقي و قضائي با جاسوسان را از بين ميبرند. در حوزه نفوذ ايران را بهشت جاسوسان جهاني كردهاند پول خرج ميكنند براي هر كاري نرخ تعيين كردهاند. در فضاي مجازي در حال تصرف و مديريت افكار عمومي جامعه ما هستند. برخي مسئولان هم دانسته يا ندانسته زيرساختهاي آن را مهيا كردهاند.با اين همه دشمن راه به جايي نخواهد برد. كافي است دولت و مسئولان يك دهم همين آرايش جنگي كه آمريكاييها عليه ملت گرفتهاند، به فكر مقابله با دشمن باشند. همين آمادگي آرايش آنها را بههم ميزند. مردم و نخبگان تمام قد در برابر آرايش جنگي آمريكا ايستادهاند. زيرساختهاي اقتصادي كشور به دشمن اجازه نميدهد آنها به كمترين اهداف خود برسند و توطئههاي اقتصادي را عملياتي كنند.شرايط منطقه و بينالملل هم به آنها چنين اجازهاي نميدهد. در دنيا قطبهاي بزرگ اقتصادي ظهور كردهاند كه اين ماجراجويي آمريكاييها را برنميتابند. چين، روسيه، هند و نيز همسايگان خوب ايران با اين سياستهاي تجاوزكارانه همصدايي نميكنند. يك ديپلماسي نيرومند و هوشمندانه كافي است آنها را در مقابله با توطئههاي آمريكا به خط كند. دنيا بهويژه اروپا خوب ميداند قبض و بسط خوني كه در رگهاي اقتصاد جهان در جريان است در دست ايران است. كليد تنگه هرمز و بابالمندب در دست پرتوان ملت و دولت ايران است آنها نميتوانند بيش از اين در ايران آزاري با آمريكاييها همگرايي كنند. شير نفت عربستان و امارات و كساني كه با توطئههاي آمريكا همراهي ميكنند همواره باز نميتواند باشد. قدرت موشكي، پهپادي و … فرزندان ملت اسباببازي و دكور نيستند. اگر آمريكاييها حال جنگيدن ندارند اتفاقاً اين طرف به اندازه كافي انگيزه جنگيدن و خالي كردن خشم و نفرت بيحساب از خصومتورزيهاي پايانناپذير آمريكا وجود دارد. بهتر است آمريكاييها دست از ماجراجويي بردارند و بيش از آن خود و اقتصاد جهاني را به مهلكه نيندازند. اين سخن كه اگر قرار باشد ايران نفتي نفروشد هيچ كس در منطقه نفت نخواهد فروخت يك بلوف سياسي و اقتصادي نيست. ابعاد عملياتي كردن آن در ذهن تكتك ايرانيان به عنوان يك موضع ملي هر روز مرور ميشود.آمريكا و اروپا با نقض برجام كه يك سند معتبر جهاني و بينالمللي بود درهاي مذاكره و گفتوگو را بستهاند و كليد آن را هم قورت دادهاند. اين كليد در گلوي آنها گير كرده است نه ميتوانند بالا بياورند و نه آن را از هضم رابع عبور دهند. ملت ايران با حضور بيسابقه و گسترده در نبردهاي ياد شده از اين مرحله به سلامت عبور خواهد كرد، اما آمريكا و همپيمانان اروپايي آنها توان سنگيني براي اين نبرد كور و بيحاصل خواهند پرداخت. نتيجه آن جز نابودي و فروپاشي تمدن به اصطلاح دموكراسي ليبرال نخواهد بود.