درواقع وزارت علوم با این استدلال که برای فارغالتحصیلان دانشگاهی کار نیست، تحصیلات تکمیلی را در تمام ابعاد محدود کرده است. این بخشی از حل مشکل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و البته سادهترین راه است، اما یگانه راه موجود نیست! در محافل آکادمیک کشور کمتر درباره شاخص رقابتپذیری استعداد (Global Talent Competitiveness Index GTCI) صحبت میشود؛ علاقه بیشتر به آن است که درباره شاخص «اچ» مقالات ISI بحث شود اما شاخص یادشده از سال 2013 برای اندازهگیری توان کشورها برای رقابت در زمینه استعداد برای دولتها، کسبوکارها و سازمانهای غیرانتفاعی مورد توجه قرار گرفت که طبق آن کشورهای جهان بر پایه توانشان در توسعه، جذب و نگهداری استعداد، رتبهبندی میشوند. این شاخص، کشورهای جهان را در 6 رتبه توانمندسازی (محیط و سیاستهای یک کشور برای توانمندسازی در جذب، رشد و نگهداری استعدادها)، جذب (توانایی کشورها در جذب استعدادها)، رشد (توانایی کشورها در رشد استعدادها)، نگهداری (توانایی کشورها در حفظ استعدادها)، مهارتهای «ال.وی» (مهارتهای شغلی و نیروی کار) و مهارتهای «جی.کی» (مهارتهای دانشی عمومی) مورد ارزیابی قرار میدهد.
ایران در سال 2014 توانست جایگاه 82 جهان و 12 منطقه را کسب کند، اما این رتبه در سال 2019 به 97 جهان کاهش یافته است. طبق این رتبهبندی، کشوری که در سنجههای گوناگون بتواند نمره بهتری کسب کند، در رتبههای بهتری قرار میگیرد. در ارزیابی این شاخصها یک کمیت مهم نرخ درآمد ناخالص ملی (GDP) و هزینهکرد آن در آموزش کشور است. پیشتر در گزارشی در «فرهیختگان» (شماره 2745) نشان دادیم میان نرخ تولید ناخالص ملی با توسعه تحصیلات تکمیلی ارتباط مستقیمی برقرار و ارتباط آن با نرخ بیکاری معکوس است؛ به تعبیر دیگر، هرچه نرخ «جی.دی.پی» کشوری بالاتر باشد میتوان به ثمربخش بودن توسعه تحصیلات تکمیلی امید داشت. در گزارش دیگری در «فرهیختگان» (شماره 2747) نشان دادیم کشورمان تقریبا به میزان استاندارد جهانی از تولید ناخالص ملی در آموزش (3.8 درصد از GDP) هزینه میکند اما نرخ بسیار پایین درآمد تولید ناخالص ملی تفاوتهای آشکاری میان کشورمان با سایر کشورهای جهان و منطقه پدید آورده است. به این معنا که با اقتصاد 400 میلیارد دلاری ایران شاید نیمی از دانشگاهها نیز زیانبخش باشند اما چرا کسی تلاش نمیکند بهجای سیاستهای محدودیتزا در آموزش عالی، اقتصاد کشور رونق یابد؟! با توصیف فوق بهنظر میرسد عرصه سیاستورزی در آموزش عالی جهان تغییر کرده است و پارامترهای جدیدی اثربخشی خود را اثبات کردهاند. در آینده دانشگاههایی میتوانند برنده گوی رقابت جذب دانشجو باشند که به این شاخصها توجه کنند، با این حال میبینیم دانشگاههای مطرح کشور همچنان با پیشنهادهای دمدستی (وعده خوابگاه، کارت هدیههای چند میلیونی، لپتاپ و...) سعی در جذب دانشجو دارند!
همانطور که گفته شد یکی از شاخصهای مهم جهانی رقابتپذیری استعداد، مهارتهای شغلی و مهارتهای دانشی عمومی است که این شاخصها به مراکز آموزش عالی کشورها مربوط میشوند. امتیاز کشورمان در این سنجهها در سال 2017 به ترتیب 30.72 (رتبه جهانی 78) و 17.76 (رتبه جهانی 55) بوده است که امتیاز پایینی محسوب میشود. بنابراین میتوان پیشبینی کرد دانشگاهی که بتواند در این عرصهها (دانش عمومی و نیروی ماهر کار) پیشقدم باشد میتواند در جذب و پرورش استعدادها موفق عمل کند. مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی ادعا میکنند با در نظر گرفتن چنین پیوستهایی میتوانند انتخاب اول داوطلبان در سالهای نهچندان دور باشند و طرحهایی همچون دانشگاه جوار صنعت و طرح پایش درواقع مقدمه چنین دانشگاهی است. «فرهیختگان» نیز در این ایام که پروسه جذب دانشجوی مقطع دکتری است این آمادگی را دارد که در این زمینه بهعنوان تریبون جامعه دانشگاهی کشور و انعکاسدهنده نظرات آنان باشد.