کد خبر: ۴۵۵۱۲۲
زمان انتشار: ۱۲:۳۲     ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸
درسی از سقوط عمرالبشیر؛
سقوط عمر البشیر بار دیگر نشان داد که کسانی که فکر می کنند با خوش خدمتی به غربی ها و دادن امتیازات گوناگون به آنان، می توانند مشکلات جامعه را حل کرده و در اریکه قدرت باقی بمانند، دیر یا زود به این سراب پی برده و پشیمان خواهند شد.
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598-دکترامیر حمزه مهرابی؛ سرهنگ عمر البشیر در سال 1368 علیه «صادق المهدی»، نخست وزیر وقت سودان کودتا کرد و با تشکیل دولت موقت، قدرت را در دست گرفت، البشیر در سال 1372 دولت موقت را منحل و خود را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد وتا چند روز پیش به مدت ۲۶ سال در این پست باقی بود، وی ابتدا با گرایشات اخوانی ،خود را حامی فلسطین  و محور مقاومت و مخالف سلطه بیگانگان معرفی کرد وبا کشور های مستقل و حامی مقاومت( از جمله ایران) رابطه خوب و تنگاتنگی برقرار کرد و به تدریج  سودان را به یکی از کشورهای قدرتمند و تاثیر گذار در منطقه تبدیل نمود .

این سیاست او، خوشایند آمریکا، اسرائیل و رژیم های وابسته منطقه نبود.از این رو مورد دشمنی ، تحریم و تهدید مداوم آنها قرار گرفت.

فشارهای اقتصادی و سیاسی کشورهای (غربی _عبری – عربی) بر دولت سودان روز به روز افزایش یافت. تحریک مسیحیان و جدایی طلبان جنوب به شورش علیه حکومت مرکزی، اِعمال فشار ها و تحریم های اقتصادی، بمباران سودان از سوی رژیم صهیونیستی به بهانه وجود انبار تسلیحات حماس در آن کشور، تحت تعقیب قرار گرفتن به عنوان جنایتکار جنگی از سوی  دیوان کیفری بین المللی و عدم اجازه عبور از آسمان عربستان و....بخشی از اقدامات علیه عمر البشیر بود.

البشیر مثل همقطاران خود( محمد رضا، قذافی، صدام ، مبارک، بن علی و... ) با اشتباه محاسباتی، به این نتیجه رسید که برای بقا در قدرت  ورفع تحریم ها و  حل مشکلات اقتصادی، ضمن سازش با غرب،  خواسته های آنان را اجرا کند.

برای خوش خدمتی به آنان، با برگزای رفراندم در جنوب سودان (که خواسته آمریکا و اسرائیل بود)، موافقت کرد و بخش جنوبی و نفت خیز سودان را از دست داد. این امر باعث شد 70 درصد از درآمد نفتی خود را از دست بدهد واز نظر اقتصادی دچار فشارسنگینی بشود. این فشار اقتصادی، موجب نارضایتی وسیع مردمی شد.

به طمعِ رفع تحریم ها و دریافت کمک از عربستان، در جنگ علیه یمن شرکت کرد که موجب تحمل خسارات جانی، اقتصادی و حیثیتی فراوان شد و کمک چشمگیری نیز از عربستان دریافت نکرد.

با در خواست بن سلمان، برای گسترش تفکرات سلفی گری و وهابیت، مراکز آموزشی و فرهنگی سودان را در اختیار عربستان قرار داد و مراکز فرهنگی ایران را تعطیل و با ایران قطع رابطه کرد. در حالی که مردم سودان گرایشات صوفی گرانه و اخوانی دارند و با تفکر وهابیت مخالفند .لذا این اقدام عمر البشیر نیز به نارضایتی بیشتر مردم دامن زد.

پذیرش نوکری کدخدا از سوی عمرالبشیر باعث شد:

-سودان به دوکشور ( شمالی و جنوبی) تجزیه شود.
-70 د رصد ازمنابع درآمدی نفتی خود را از دست بدهد.
-فشار اقتصادی غیر قابل تحملی بر مردم وارد شود.
-تعداد زیادی از نظامیان خود را در جنگ با مردم مظلوم یمن از دست بدهد.
-حمایت دوستان واقعی و با وفای خود را از دست بدهد.
-از همراهی و حمایت مردم خود محروم گردد.  

سودان که تا چند سال پیش یک کشور قدرتمند و نقش آفرین در صحنه بین المللی بود، به یکباره  به کشوری دسته چندم ودنباله رو  سایر کشورها مثل عربستان تبدیل شود.

این وضعیت موجب شد که گروه های سیاسی و عامه مردم با ناامیدی از کارآمدی سیاست های البشیر در حل مشکلات بوجود آمده، خواستار برکناری وی و روی کار آمدن دولتی اسلامی و مستقل شوند.

پشیمانی دیر هنگام:
البشیر مثل چوب دو سر نجس، از آنجا رانده و از اینجا مانده، وقتی متوجه سیاست اشتباه خود در اعتماد به غرب شد که دیگر دیر شده بود.

وی پس از اتخاذ رویکرد سازش با غرب،  همه امتیازات را به غرب و  کشورهای مرتجع واگذار کرد در حالی که هیچ امتیاز و کمکی را دریافت نکرده بود. لذا با چرخشی دیر هنگام، با قطر ارتباط گسترده بر قرار کرد، زمزمه خروج نظامیانش را از یمن مطرح ساخت . به سوریه سفر کرد و از بشار دلجویی کرده و خواستار برقراری روابط دوستانه شد و پالسهایی را برای برقراری رابطه با ایران ارسال کرد.

 غربی ها نیز که همه خواسته هایشان برآورده شده بود،  با قطع امید از توانایی عمر البشیر در مهار بحران، با بی وفایی و زیرپاگذاشتن همه تعهدات خود، او را به عنوان یک مهره سوخته، در این مخمصه تنها گذاشتند و با موافقت امارات و عربستان، بدست نظامیان متمایل به غرب، سرنگون شد. و قدرت را به عبدالفتاح برهان که فرماندهی نظامیان متجاوز به یمن را بر عهده داشته و دستش به خون مردم مظلوم یمن آغشته است، واگذار کردند.

سقوط عمر البشیر بار دیگر نشان داد که:
1-این سرنوشت  قطعی همه نوکران کدخداست  که پس از تکمیل نوکری و خراب کردن همه پل های پشت سر و فداکردن منافع ملی برای قدرت شخصی و جناحی زیر پای مستکبرین ،سرنوشتی بهتر از رضا خان ، محمد رضا ، قذافی، صدام و مرسی و...نخواهند داشت.

2-کسانی که فکر می کنند با خوش خدمتی به غربی ها و دادن امتیازات گوناگون به آنان، می توانند مشکلات جامعه را حل کرده  و  در اریکه قدرت باقی بمانند، دیر یا زود به این سراب پی برده و پشیمان خواهند شد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها