سرویس سیاسی پایگاه 598-دکتر امیر حمزه مهرابی؛ تاکنون تحلیلها و فرضیههای مختلفی در مورد اقدام ترامپ در قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی مطرح شده است. به نظر نگارنده با طرح دو فرضیه زیر، بهتر میتوان این اقدام را تحلیل و توجیه کرد. دو فرضیهای که امکان اجرای همزمان را نیز دارد.
اقدام ترامپ میتواند با اهداف زیر صورت گرفته باشد:
1- اقدامی برای رهایی آمریکا از مخمصه مشرق زمین
2- استفاده از این اقدام بعنوان برگ برنده در تحمیل برجام های 2 و 3 و پیوستن به FATF
تبیین فرضیه اول:
اقدامی برای رهایی آمریکا از مخمصه مشرق زمین
برخلاف آنچه تبلیغ میشود، ترامپ آدم دیوانهای نیست و تصمیمات و اقداماتش، جلوهای از سیاستهای کلان نظام آمریکاست که بدون پرده و عیانتر از گذشته در حال اجراست. هر چند مثل سایر اندیشمندان وسیاستمداران آمریکایی در فهم واقعیت انقلاب اسلامی ناتوان و علیل هستند که ناشی از حماقت آنهاست.
یکی از دکترینهای جدید آمریکا، توجه به مشکلات داخلی آمریکا و کاهش هزینههای بین المللی است. خروج از بسیاری از معاهدات بین المللی، تاکید بر کشیدن دیوار بین مکزیک برای جلوگیری ازورود مهاجرن، خروج از سوریه و سایر کشورهای منطقه از سوی ترامپ و..، در راستای تحقق این استراژی است.
بر این اساس آمریکا قصد دارد به حضورش در منطقه خاورمیانه، شرق آفریقا و آسیای مرکزی پایان داده و یا بطور چشمگیری کاهش دهد. قاعدتاً برای قانع کردن جناحهای مخالف این اقدام در داخل آمریکا و کشورهای وابسته منطقه، در پی بهانهای است تا این اقدام را توجیه کند.
بر اساس این فرضیه، ترامپ با برنامهٔ از پیش طراحی شده و آگاهی از اقدام متقابل سپاه، این نهاد را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده و در آینده با ایجاد درگیری ساختگی و محدود با سپاه، برای در امان ماندن از انتقام سپاه و به بهانه پرهیز از تحمل هزینه جدید، اقدام به خروج از منطقه خواهد کرد (شبیه سوریه) تا بدینوسیله از هزینه سرسام آور حضور بی فایدهاش در منطقه بکاهد و یا هزینه حضورش را از کشورهای مرتجع منطقه و گاوهای شیر ده بگیرد.
اینکه وزیر امور خارجه کشورمان در نامهاش خواسته بود فقط! نیروهای نظامی آمریکا مستقر در منطقه موسوم به سنت کام (CENTCOM) در زمره نیروهای تروریستی قلمداد شود، جای تأمل فراوان دارد.
تبیین فرضیه دوم:
استفاده از این اقدام به عنوان برگ برنده در مذکرات اروپا
آنچه غرب با برجام در پی وصول به آن بود، همچنان از سوی آنان با همکاری لیبرالها وجناح غربگرا درحال پیگیری است. تصویب FATF، محدود سازی توان استراتژیک دفاعی و نفوذ منطقهای ایران و در نهایت نرمالزسیون انقلاب اسلامی، هدف مشترک آمریکا و کشورهای اروپایی است. خروج آمریکا از برجام و بقا اروپا، هر دو یک سیاست را دنبال میکنند.
یکی دیگر از فرضیههای احتمالی این است که، ترامپ با قرار دادن نام سپاه در لیست تروریسم، میخواهد یک برگ برنده دیگر در اختیار اروپاییان قرار دهد تا در مذاکرات و چانه زنی با ایران، از آن بهره ببرند و اعلام کنند که ما میتوانیم آمریکا را قانع کنیم که نام سپاه را از این لیست خارج سازد و یا مدت آن را محدود کند به شرطی که ایران FATF را تأیید و در سیاستهای منطقهای و گسترش تسلیحات دور برد دفاعی خود، تجدید نظر کند.
هنگامی که ایران با «سیاست پاسکاری» بین مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت با اروپائیان بازی کرد وشواهد نشان میداد که اکثریت اعضا مجمع با تصویب FATF مخالفند و به احتمال زیاد قول و قرارهای دولتمردان باد هوا خواهد شد، آمریکا دست به این گربه رقصانی و سیاه بازی زد، کاری که واقعاً هیچ ارزش سیاسی، امنیتی و اقتصادی ندارد. ولی برای غربگرایان داخلی و کدخداپرستان میتواند تنفس مصنوعی دیگری برای زنده نگه داشتن کورسویی از امید برای ادامه حیات برجام باشد.
به نظر میرسد شوی اصلاح طلبان در حمایت از سپاه، بیشتر برای امتیاز گیری است و اینکه در آینده بگویند ما از سر دلسوزی توصیه میکنیم: برای خروج سپاه از این مخمصه، بهتراست سپاه در سیاستهایش تجدید نظر کند و FATF را بپذیریم.
این فرضیه، قبل از شنیدن سخنان زیر نگاشته شده است. بیان این سخنان در این چند روز میتواند مصداق «آفتاب آمد دلیل آفتاب» باشد.
آقایان مرعشی وعبدی با به رخ کشیدن پوشیدن لباس سپاه و گرو کشی اعلام کردند:
حالا نوبت سپاه است که در موضع خود تجدید نظر نماید؟!
همچنین لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهورنیز اعلام کرده است:
تحریم سپاه و تصویب FATF ارتباطی با هم ندارند. در شرایط فعلی که به حفظ تعاملات و روابط بانکی بین المللی نیاز داریم، از خطر و ریسک باید احتراز کنیم. دولت معتقد نیست که باید خطری را تحمل کنیم.