کد خبر: ۴۵۴۰۴
زمان انتشار: ۱۱:۱۳     ۲۳ اسفند ۱۳۹۰
با گذشت 10 روز از حضور محمد خاتمی در پای صندوق انتخابات نهم مجلس، این رویداد هنوز در کانون توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار دارد و تاکنون تحلیل های متفاوتی درباره چرایی این رفتار ارائه شده است.
مشرق، مروری بر تحلیل ها و گمانه های ارائه شده نشان می دهد هر رسانه و جریانی به فراخور مشرب و گرایش سیاسی خود به ارزیابی این اتفاق پرداخته و نوسانات امواج سینوسی این تحلیل ها اسباب سردرگمی و انباشتگی حجم قابل توجهی از سوالات بی پاسخ را برای مخاطبان فراهم آورده است.
در این نوشتار سعی داریم تاملی بر مواضع اپوزیسیون خارجی، جریان فتنه، اصلاح طلبان و جریان های اصولگرایی پس از حضور خاتمی در پای صندوق رای داشته و سپس به واقعیت های پیدا و پنهان نخستین حضور سیاسی خاتمی پس از فتنه 88 اشاراتی داشته باشیم.

الف- واکنش تخریبی و تهاجمی؛ جریان اپوزیسیون خارجی اعم از منافقین، سلطنت طلبان و شورای هماهنگی راه سبز امید با حمله به محمد خاتمی از وی به عنوان فردی ترسو،بزدل، سازشکار،عافیت طلب و نفوذی رژیم نام بردند. در میان حمله کنندگان اسامی افرادی چون کدیور، امیر ارجمند،مزروعی،واحدی، نوری زاده و سازگارا دیده می شود.همچنین رسانه هایی چون بی بی سی، صدای آمریکا، بالاترین، جرس، روزآنلاین ودهها رسانه خارج نشین دیگر هر کدام با تفسیری خاص از این رفتار سیاسی ،از خاتمی به عنوان نیروی نظام و پایبند به جمهوری اسلامی ایران نام بردند.

ب- واکنش حمایتی ؛ عدم مشارکت فعال در انتخابات مجلس نهم شعاری بود که اصلاح طلبان به ویژه اعضای مجمع روحانیون آن را مطرح کرده بودند. هدف از طرح این شعار سرد کردن تنور انتخابات و به تعبیر خودشان" هیزم تنور انتخابات نشدن" بود.
 در عین حال خاتمی و یارانش به شدت از خوردن انگ تحریم هراسان بودند و به همین جهت برخی نزدیکان خود را برای ثبت نام در انتخابات مجلس تشویق کردند و سعی نمودند این تشویق و ترغیب ها را هم توسط  افرادی چون علیخانی ، تابش ، پزشکیان، قنبری و کواکبیان رسانه ای کنند.
 اما در روز 12 اسفند و علیرغم برخی خط و نشان های محفلی و پای قلیانی اصلاح طلبان، حضور خاتمی پای صندوق رای همه آنان را مجبور به واکنش کرد و هر کدام از مشاوران و نزدیکان خاتمی از غروب جمعه به صورت علنی و یا با لباس های مبدل پای صندوقی حاضر شدند تا در شنبه انتخابات معلوم شود که در جمعی 22 نفره ، همه آنها برای اثبات همراهی و همدلی با خاتمی، کپی و یا اصل شناسنامه های مهرخورده شان را به صادق خرازی نشان دهند.

ج- واکنش تقابلی؛ برخی چهره ها و رسانه های داخلی در مواجهه با حضور خاتمی در پای صندوق رای با آرایشی تهاجمی و تقابلی با وی برخورد کرده  و به وی لقب آقای فریب دادند. این طیف معتقدند خاتمی یک شو سیاسی را برای بقای خود در داخل نظام بازی کرد تا بتواند از نظام امتیاز بگیرد. آنها تاروپود خاتمی را از جنس فتنه و جریان برانداز معرفی می کنند.
 در تحلیل این طیف از افراد و رسانه ها، خاتمی یک عنصر شکست خورده و به آخر خط رسیده ای است که هیچ تفاوتی با عناصر درمانده و متوهمی چون کروبی و موسوی ندارد و حیات سیاسی وی به پایان رسیده است.

د- واکنش انفعالی؛ اما برخی دیگر از شخصیت های خوشبین سیاسی با ابراز رضایت از رفتار خاتمی و با تطهیر دامان وی از فتنه و رفتارهای ساختارشکنانه در انتخابات ریاست جمهوری 88 ،از اقدام وی به عنوان بازگشت شرافتمندانه به دامان انقلاب و نظام اسلامی یاد کرده و معتقد بودند باید با دیده رافت و اغماض با همه رفتارها و مواضع دشمن شادکن وی داشته باشیم.

ه- واکنش واقعگرایانه؛ اما در میان جریان های انقلابی و اصولگرا، شخصیت ها و رسانه هایی هم بودند که از همان ابتدای امر بدون ذوق زدگی یا نگاه بدبینانه، موضعی هوشمندانه اتخاذ کردند و از نفس حضور و مشارکت خاتمی در پای صندوق رای استقبال کردند اما اقدام وی را به عنوان نقطه شروعی در جهت گام نهادن در مسیر انقلاب برشمردند.
تردیدی نیست از نخستین روزهایی که بحث حضور و یا عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات نهم مجلس مطرح شد، خاتمی و همراهانش به ضرورت ها و دستاوردهای حضور خود در انتخابات نگاهی ویژه داشتند و در صدد برآمدند با رندی هرچه تمام  و با پیش شرط وارد صحنه انتخابات شوند تا پرونده عملکرد آنان در دوران فتنه88 به پرده نسیان سپرده شود که این رفتار باج خواهانه با برخورد مقتدرانه نظام به کنج انزوا فرو غلتید.شعبده دوم خاتمی ورود به میدان بده و بستان سیاسی با نظام بود تا شاید لااقل از این معرکه امتیازی برای خود صید کند که جادوی این ترفند هم خنثی شد.
خاتمی اگرچه چهره و رفتاری به ظاهر ساده لوحانه دارد اما به مدد سال ها حضور در بازار مکاره سیاست، تا اندازه ای با الفبای سیاست آشناست و می داند اگر بخواهد در تاریخ نامی برای خود دست و پا کند و از او با عنوان" اصلاح طلب با طعم تجدید نظرطلب" یادی برجای بماند- که اتفاقا سخت به دنبال آن هم هست- باید به دامان نظام برگردد و چه فرصتی بهتر از انتخابات نهم مجلس.
خاتمی آمد تا با رندی بگوید در این کشور فتنه مرد و اصلاحات زنده است و باید بین مقوله" اصلاحات" و "فتنه" تفکیک قائل شد. خاتمی خواست بگوید جنس من از جنس اصلاح طلبی در درون نظام است و آنها که بر طبل فتنه می کوبند احمقانی هستند که افسار آنان به دست اجنبی می رسد. خاتمی رای داد تا برای تطهیر خود هم که شده آخرین میخ را بر تابوت فتنه  بکوبد.
درست است که خاتمی در انتخابات شرکت کرد اما نباید گمان ببرد که به پایان آمده این دفتر،او فقط استارتی زده و در حالت نیم خیز قرار گرفته و اگر قرار است خود را به کاروان انقلاب برساند باید تمام بدهی های خود را به مردم این مرز و بوم پرداخت کند.
خاتمی آمد تا انگشت جوهری اش را در چشم فتنه فرو کند و به کسانی که بر طبل تحریم کوبیدند به صراحت یادآور شود مگر آلترناتیوی برای رای دادن وجود دارد که از آن طریق مطالبات را پیگیری کرد و او هنوز به سخنرانی اش در جلسه غیرعلنی مجلس ششم می نازد که با فریاد برسر نمایندگان ساختارشکن اعلام کرد خط قرمز من نظام اسلامی ، ولایت فقیه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و حفظ نظام را از اوجب واجبات برای خود می دانم.
و البته این هنر بزرگ یک نظام مردمی،مشروع و مقتدر است که هر روز بیشتر از دیروز و از جبهه دشمن، نیروهای بیشتری را در صف خود درآورد و راه بازگشت را به روی بازی خورده ها و سرخورده ها و پشیمان شده ها نبندد. چتر نظام اسلامی آن قدر گسترده و فراگیر است که همه آنانی که ولو ذره ای تعلق خاطر به این آب و خاک و ارزش های والای آسمانی داشته باشند را در پرتو حمایت و عنایت خود قرار دهد و لو آنکه زخم های ناسوری از غفلت و بدسگالی آنان بر پیکر داشته باشد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها