خبر فوری خبرگزاریها این بود: محمد جواد ظریف " وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی استعفاء کرد" البته با توجه به علاقه وافری که این وزیر دولت اعتدال به فضای رسانهای داشت و اینکه در آخرین ساعات روز دوشنبه مورخ 6/12/97 و از طریق یک توئیت کوتاه این خبر اعلام شده است باور و قطعیت آن تا ساعات و روزهای آینده به طول خواهد انجامید.
1- او که بیشتر وزیر برجام و وزیر انژی هستهای ایران لقب گرفته بود نتوانست بغیر از اصلاح طلبان و اعتدالیون دولتی کسی دیگری را برای همراهی با خود و قبولاندن مزایای برجام نافرجامش با خود همراه سازد و همین امر ناخواسته بار تمامی فشارهای معیشتی و رفتارها و تعهدات کمر شکن جمهوری اسلامی در این توافق نامه و تبعات اقتصادی ناشی از آن را بر دوش وی نهاد. او در طول 67 ماهی که در این سمت حضور داشته است بیش از آنکه در ایران باشد در مسافرتهای خارجی بود و بیش از آنکه به فکر ایجاد راه کارها و گشودن چشم اندازهای جدید در سیاست خارجی کشور و فعال کردن نمایندگیهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور باشد در چمبره نوعی پروپاگاندای سیاسی – رسانهای گیر افتاده بود که به هر طرف که سرش را میچرخاند دامن قبای امیر کبیریش به گوشهای از توافق نامه برجام گیر میکرد و این او بود که میبایست بین پاستور و بهار ستان دائماً در حال رفت وآمد باشد و پاسخگوی عملکرد برجام.
2- استعفای شبانگاهی انهم از طریق یک پیام رسان خارجی واجد دو پیام به داخل و خارج بود / پیام او به خارج اثبات و القای این امر به غرب و خصوصاً اروپا بود که رفتن او به فروپاشی برجام خواهد انجامید و این امر هم در گذشته و حال به مقامات اغربی تذکر داده شده بود لذا عملی کردن این تهدید به زعم ظریف و مقامات دولت اعتدال میتوانست اروپا را در تعجیلی اجباری برای راه اندازی و گسترش سریع راه کار مالی برای مراودات اقتصادی با ایران قرار دهد و اینکه با رفتن او این امکان وجود دارد که جانشین او نتواند در حد و اندازههای غرب باوری و تمدن باوری او در تعامل با غرب ظاهر شود و در نتیجه برجام سرانجامی بدتر از امروزش را پیدا کند. اما پیام داخلی این حرکت سیاسی ظریف نیر قابل توجه است. دولت اعتدال امروز در محاصره فشار افکار عمومی و تردید رو به تزایدی در مقبولیت و ادامه مشروعیت خود قرار دارد. برادر رئیس جمهور در حال محاکمه بوده و علیرغم تلاش حسن روحانی او در نهایت مجبور شد در برابر میز قاضی بایستد و پاسخگوی اتهامات وارده باشد / برادر معاون اول و وایستگان و فرزندان برخی مقامات دولتی نیز وضعیتی بهتر از برادر حسن روحانی ندارند. پدران آنان با شعار مرگ بر آمریکا بر اریکه قدرت اجرایی انقلاب اسلامی تکیه زدند اما فرزندانشان در آغوش آمریکا و اروپا به دنبال کسب تحصیل و تجارت و استفاده از موقعیت پدران خود سبک زندگی اشراف منشانه ای را جدای از مردم عادی برای خود تدارک دیدهاند /اصلاح طلبان نیز با درک شرایط نامناسب جایگاه دولت روحانی در میان افکار عمومی به آرامی خود را ازهمراهی با دولت به انحاء مختلف کنار میکشند و زمزمههای نقدهای ارام به مرور به تندی متمایل میشود/ و... در نتیجه هم دولت و شخص حسن روحانی و هم وزیر امور خارجهاش نیازمند ادامه روند نزدیک سازی ایران به غرب را به قیمت تغییر رفتارهای انقلاب اسلامی و تجدید نظر در استراتژی استکبار ستیزانه آن دنبال میکنند اما روند این امر و تائید آن در هالهای از ابهام قرار دارد و رصد افکار حاکم بر اعضای مجمع نشان میدهد که امکان رد شدن لوایح مورد نظر غرب برای گشودن دربهای تجارت و سیاست و سرمایه در ایران وجود دارد و اگر این امر تحقق یابد باید برجام را مولودی ناقص الخلقه دانست که جز تیر خلاص و خاتمه حیات آن راه چاره دیگری برایش متصور نیست و همین امر هم میتواند به حیات سیاسی اعتدالیون در انتخابات پیش رو ضربات هولناکی را وارد سازد لذا اقدام ظریف در این برهه میتواند نوعی اهرم فشار بر مراکز تصمیم گیری مرتبط با برجام ارزیابی گردد که قصد دارد تا از این بازی در آخرین لحظات با دادن کیش و مات به حریفان پیروز بیرون بیاید.
3- به زعم حسن روحانی برندهای دولت تدبیر به ظاهر یکی پس از دیگری میدان را خالی کرده و از ادامه راه انصراف میدهند لاکن نباید موضوع رفتن ظریف از وزارت خارجه را مانند دیگر ورزا تلقی کرد ورزای دیگر در استراتژی حسن روحانی زیر شاخههای سیاست خارجی و خصوصاً متأثر و وابسته به شکست و یا موفقیت توافق نامه هستهای برجام میباشد در نتیجه اگر وزیر خارجه زیر پای همراهی با دولت روحانی را خالی کند میتواند دومینوی گسترده ایی از ترمیم کابینه فعلی و همراهی بیشتر روحانی با رقیبان و حرفان قدرتمندش را فراهم آورد و حامیان اصلاح طلبش را که علم مخالفت با دولت را از گوشه و کنار جریان اصلاحان بلند کردهاند را با خطر حذف از گردونه قدرت و یا حداقل برای تقسیم متوازن قدرت واگذاری برخی مناصب وزارتی را به جریان رقیب در دستور کار روحانی قرار دهد امری که در دولتهای قبل خصوصاً دولت هسازندگی هاشمی رفسنجانی تجربه شده است.
در هر صورت ماندن و یا رفتن محمد جواد ظریف از وزارت خارجه میتواند تاثیرات زیادی را هم در ساختار تقسیم قدرت و هم در استراتژی سه سال آینده دولت روحانی در پی داشته باشد لذا باید به نظاره نشست و دبد که کدامیک از اتفاقات سیاسی بالا رخ خواهد داد : یا پیروزی استراتژی فشار برای تصویب لوایح مرتبط با برجام و ادامه حضور ظریف در دولت، یا رفتن ظریف و پذیرش نوعیترمیم و ورود چهرههای جدید به کابینه . هر چه باشد ظریف نقش کلیدی دراین موضوعات ایفا خواهد کرد.