1- کاری به نوع عملیات میدانی و شهدای آن نداریم که در جای خود مورد بررسی قرار خواهد گرفت لاکن شاید بخواهیم با دوستان و یاران خود چند کلامی را در میان بگذاریم ذات دشمن حمله و انتحار و کشت و کشتار است اما آیا ذات ما نیز ایستادن و تماشا کردن است گویی با زبان بی زبانی میخواهیم به جهانیان اعلام کنیم که اگر یک سیلی به گونه راستمان زدید گونه چپمان را نیز از یاد نبرید و دوباره صورتمان را با ضربتی دیگر نوازش دهید.
2- به تجربه در یافتهایم که گذشت زمان بر عمق و گستردگی و پیچیدگی عملیات دشمنان خواهد افزود به این معنا که هر قدر که از عمر مقاومت اسلامی میگذرد خطرات بزرگتر و شدت و تلفات و ریختن خون انسانهای بیگناه به یک قاعده ثابت تبدیل شده است. اما آیا ما که به این اصل ایمان داریم بر آن یقین هم پیدا کردهایم. بنظر راقم نیروهای انقلاب همچنان در یک ساده انگاری تاریخی باقی ماندهاند و با وجود افزایش سطح خطراتی که نیروهای انقلاب خصوصاً در عقبه محور مقاومت ایشان را تهدید میکند، اما هزینه بر قراری امنیت در میان مردم که به برکت تلاشها و مجاهدتهای نیروهای نظامی – امنیتی بدست آمده است همچنان روند صعودی را میپیماید. برای اثبات این امر یک جستجوی ساده این ادعا را به اثبات میرساند.
3- تجربه دستگیری عبدالمالک ریگی در آسمان ایران و فروپاشیدن این گروهک خطرناک در شرق کشور که چون بازوی جریان تکفیری مورد حمایت عربستان سعودی و کشورهای غربی عمل میکرد نشان داد که نیروهای امنیتی کشور از آنچنان توانایی برخوردار هستند که میتوانند با زدن سرشاخههای اصلی تروریستها در این منطقه امنیت را برای مدتهای مدید تضمین کنند اما این سئوال امروز پیش روی ماست که چه حادثه مهمی در شرف وقوع است که دوباره شاهد این حوادث در شرق کشور هستیم؟ راز هنر نیروهای امنیتی در انجام عملیات سریع با کمترین خسارت و تلفات نیروی انسانی و کاریترین ضربه به بدنه این گروهکها نهفته است لذا انتظار بجای ملت این است که نیروهای امنیتی و نظامی با قاطعیت و رصد دقیقتری به کنترل مبادی مرزی کشور اقدام کنند. سوگمندانه حوادث مانند ربودن جمع زیادی از مرزبانان در چند وقت گذشته موجبات جری شدن تروریستها را فراهم آورده است و اگر فکر و چارهای برای آن اندیشیده نشود قطعاً هم اعتماد ملی نیروها و مردم کمرنگ خواهد شد و هم امنیت موجود خدشه دار خواهد گردید.
4- در تمام دنیا عملیات تروریستی فاقد ارزش نظامی و تواناییهای براندازانه ارزیابی میشود. در حقیقت باید در زوایای تاریک و در سایه این قبیل عملیاتها، بدنبال اهداف سیاسی – رسانهای خاصی بود که در آن به کارگیری خشونت برای ترساندن توده مردم به دلایل سیاسی، مذهبی و ایدلولوژیکی از عناصر اصلیان است (1) قطعاً خواننده محترم با این راقم هم عقیده است که انتخاب فاکتورهای: محرومیت، جغرافیای مرزها، تمرکز سکونتی برادران اهل سنت در این مناطق و بالاخره برقرار بودن امکانات فرار تروریستها پس از انجام عملیات میدانی نمیتواند بی تاثیر در انتخاب این مکان از سوی تروریستها باشد در نتیجه پذیرش فقدان برنامههای امنیتی – دفاعی از سوی سازمانها و نهادهای ذیربط را تا حد زیادی سخت میکند در نتیجه میدانستند و می دانیم و میدانند که این مناطق در شرق و غرب کشور همچنان می تواند شاهد بروز مجدد این قیبل حوادث باشد.
5- انتخاب و حمله چندین باره و قتل و کشتار نیروهای بسیج مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میتواند گویای تلاش تروریستهای تکفیری در شعله ور کردن آتش درگیریهای فرقهای – مذهبی در این مناطق باشد و هر قدر بر میزان امنیت از سو و دخیل کردن مردم و جوانان این خطهها در برقرار کردن امنیت شهرها و راهها از سوی دیگر افزوده شود قطعاً میتواند حوزه نفوذ تروریستها را به حداقل رسانده و هزینههای نیروی انسانی و مالی را کاهش دهد.
در مجموع میتوان اینگونه نتیجه گرفت که موقعیت سوق الجیشی این منطقه و نقاظ ضعف و قوت آن از چنان وضوح و آشکاری برخوردار است که امکان هیچگونه توجیه و تحلیلهای پیچیده را که خودمان بنویسیم و خودمان و برخی اقشار هم بفهمند را میسر نمیسازد لذا بروز حساسیتهای اجتماعی در کشور عموماً و در این مناطق خصوصاً امری بدیهی است که تمام عملکرد کنشگران سیاسی و نظامی را در زیر ذره بین افکار عممی قرار میدهد و حرکتهای اجتماعی را امکان پذیر میسازد.