بار دیگر مردم ایران حماسه آفریدند، حماسهای از جنس بصیرت و استقامت. با اینکه مشکلات معیشتی و اجتماعی بیشتر شده، اما مردم هنوز به انقلاب و آرمانهای آن ایمان دارند. به راستی در کجای تاریخ چنین مردمانی میزیستند که امام ندیده، عاشق مکتب او هستند. جوانانی که حتی خمینی (ره) ندیدند و عاشق خمینی (ره) و خامنهای (حفظه الله) شدند.
این حماسه برای هر سازمان و ارگان و مسئولی جای شکر و قدردانی دارد، البته نه به صرف بیانیه و سخنرانی، بل شکر عملی لازم است در انجام آنچه انقلاب بر عهده ایشان گذاشته است. حوزه و روحانیت نیز از این قدردانی استثناء نیستند، بلکه وظیفه ایشان نسبت به قبل سنگین تر شده است.
پیام این حضور وظیفه روحانیت را سنگینتر می کند. حوزه نیز باید دِین خودش را به انقلاب و چنین مردمی أدا کند. یک سر مشکلات مردم به حوزه برمی گردد. امروزه عقیم بودن نظریههای غربی تجربه شده اند و تشنگی نسبت به نظریه های اسلامی بیش از پیش شده است. انقلاب در حالی وارد دهه پنجم میشود که جنس نیازها و خواستههایش متفاوتتر و جدی تر از قبل است. بخشی از آن در اوضاع فرهنگی نسبت به ناهنجاریها است که حوزه باید از روشهای بهروزتری استفاده کند و ظرفیت خودش را در این زمینه ارتقا دهد. اما بخش مهمتر آن، در تولید و ترویج علوم انسانی اسلامی است. هدف انقلاب، رسیدن به تمدن اسلامی است و نقشه راه در ایجاد دولت، جامعه و تمدن، باید به دست حوزه نوشته و اجرا شود. شاید برخی با تدوین علوم انسانی و نظامسازی مشکل داشته باشند، یا شاید رسیدن به تمدن نوین اسلامی را صرفا یک فرضیه بدانند، یا شاید تحول در حوزه را در چند کتاب و مجله خلاصه کنند، ولی وظیفه امروز حوزه تولید علوم اسلامی است که چاره ای جز تحول جامع در حوزه ندارد.
هرچه از عمر مشکلات بگذرد، گره مشکلات ریزتر و تنیدهتر میشوند. این مهم میطلبد که حوزه عزم مضاعفی در تربیت کیفی طلاب و پیشبرد اهداف داشته باشد. با توجه به سرعتی که تحولات جامعه دارد، موفقیت حوزه در این است که از جوابدهی، به جهتدهی برسد. حوزه در این سالها رشد خوبی داشته، ولی هنوز در حد و قواره نیازهای انقلاب نیست. انقلاب وارد عرصهای شده که روزبهروز با مسائل جدید و پیچیده روبهرو میشود بدون اینکه تمام مسائل قبلی را حل کرده باشد. تقابل مدرنیته و سنت، به اوج خود رسیده و بیشتر هم خواهد شد. روزگاری مسئله فقه رسانه، احکام صدا و سیما و مطبوعات بود، اما امروز با گسترهای از رسانه و ارتباطات مواجهیم که احکام تازهای میطلبد. روزگاری مسئله فقه اقتصاد بانک بود، اما امروزه صدها معامله جدید مسئله شدند که نیاز به پاسخهای بهروز دارند.
فرصت امروز، یک فرصت تاریخی و استثنائی است، که اگر از آن به نفع انقلاب استفاده سود، انقلاب را به اندازه چند قرن جلو میاندازد و اگر قدر آن دانسته نشود، مذمت آیندگان را به همراه خواهد د اشت. عهد حوزه با انقلاب آن است که انقلابی بیندیشد و جهادی کار کند. شب و روزش را بهم بدوزد تا اسلام پیروز بماند، تا انقلاب سربلندتر شود، تا تمدن اسلامی ساخته شود؛ یعنی حضوری جهادی برای ظهور.