سیدجمال ساداتیان در ابتدای نشست عنوان کرد: کار این فیلم با پنج ماه فیلمبرداری سخت و کاراکترهای زیاد خیلی دشوار بود و محصول آن چیزی است که اکنون روی پرده می بینیم.
وی افزود: مشکل ما در کشور این است فیلم هایی که ساخته می شود براساس بخشنامه ها ساخته شود بهرحال زبان سینما با زبان بخشنامه متفاوت است خیلی باید تلاش کنیم تا همدلی را در کشور ایجاد کنیم باید سینما را قبول کرد وقتی ما در سینما به موضوعی می پردازیم اگر فیلم ها اجتماعی باشد اینطور نباید باشد که آن ارگان یا سازمان مربوطه که کاراکتری دارد بهشان بر بخورد بالاخره یک سوتفاهم هایی پیش می آید که با همدلی و صحبت خیلی هایش حل و فصل می شود.
وی افزود: چیز قابل اعتنایی در تدوین حذف نشده است بهرحال پلیس وقتی با آدم خشنی مواجه می شود خیلی نمیتواند رفتارش ملاطفت آمیز باشد و پلیس هم باید دربرابر این رفتارها برخورد خشنی داشته باشد بهرحال سینما باید چیزی را به تصویر بکشد که با زندگی مردم معطوف باشد.
ساداتیان افزود: بازار رقابتی است و همه هم تلاش میکنند کارهای قابل قبول ارائه دهند و در نهایت این نظر داوران مهم است.
روستایی در پاسخ به این سوال که آیا شما مخالف اعدام قاچاقچیان هستید، پاسخی نداد.
وی دراین باره گفت: من فیلم می سازم و هر چیزی که هست در فیلمم هست، این نظر من است ممکن است دیگر فیلمسازان نظر دیگری داشته باشند من علاقه ای به این کار ندارم
وی درباره انتخاب بازیگران گفت: انتخاب اول هر دو نقش نوید محمدزاده و پیمان معادی از ابتدا مشخص بود.
روستایی درباره اصلاحات گفت: روزهای قبل از جشنواره ما مشغول کارهایی بودیم که باعث شد نتوانم برخی کارها را انجام دهم مثل روتوش ها و اینها در ۴۸ ساعت آخر من روی اینها کار کردم امروز قرار بود آن پخش شود که چون بیست درصد کپی آن مانده بود چون بیشتر زمان میبرد ما همان نسخه قدیمی تر را نشان دهیم و نشد که نسخه اصلاح شده کار را نشان دهیم. از فردا نسخه نهایی اصلاح شده اکران می شود. برای نسخه آخر ما مشکل ممیزی نداشتیم.
وی درباره مقایسه ابدی و یک روز و متری شیش و نیم گفت: هر کدام یک فیلم بود و من اینها را با هم مقایسه نمیکنم یادم هم نمی اید که مقایسه کنم خیلی این فیلم زمان و انرژی برد.
روستایی درباره تعداد زیاد معتادان در فیلم گفت: کار با این عزیزان آسان نبود ولی خب من سختی های کار را پای توانمند یا خلاق بودنمان نمیگذارم همه کارها سخت است ساختن یک فیلم در یک اتاق یک سختی دارد و ساختن چنین چیزی هم سختی خاص خود را دارد. ما لوکیشن را جایی انتخاب کردیم که دسترسی به این عزیزان سخت نبود ولی زمان زیادی نمیتوانستیم با آنها بازی کنیم زمانی هم که اراده میکردند بروند باید میرفتند یک بار در سکانس انگشت نگاری از آنها خواستیم ۴۵ دقیقه صبرکنند سکانس تمام شود ، بعد از ده دقیقه آنها حمله بردند و درب ها را خورد کردند و بدون تعارف از آنجا خارج شدند چون زود خسته می شدند.
وی درباره فیلمنامه گفت: ما فیلمنامه را سال ۹۶ برای پروانه ساخت فرستادیم دو بار قبل از آن بازنویسی شد و بعد از آن هم همچنین که مدام رد می شد همچنین هم دنبال پروانه ساخت بود. این گلایه من است که هفت ـ هشت ماه طول می کشد که پروانه ساخت فیلمی صادر شود ما هم دائم در حال بازنویسی بودیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا جمعیت معتادان را انبوه نشان داده اند، گفت: یک نفر از این عزیزان گریم نشده بودند همه در همین کوچه و خیابان بودند من با اینها زندگی نکردم ولی از نزدیک آنها را دیدم بهرحال مستنداتی از آنها هست که اگر ببینید می بینید که چیزی که در فیلم نشان داده شده انبوه نیست و واقعیت دارد.
روستایی درباره مدل کاراکتر نوید محمدزاده گفت: قرار نبود اصلا این نقش با چاقو روی صورت و بادی بیلدینگ و درب و داغون باشد آقایی در جنوب ایران دستگیر شد که یازده هزار میلیارد تومان گردش مالی یک سالش بوده و اسمش فلان سوسمار بوده و زمانی که دستگیر شد فقط ۲۴ سالش بوده است اینها در این سن بیشتر در معرض خطر هستند و اعتیاد هم سنش پایین آمده و دسترسی به مواد هم آسان است.
روستایی درباره سکانس آخر فیلم گفت: این بچه ای که آخر کار ژیمناستیک کار میکرد همانی است که تنها به حرف عمویش به کاری که دوست داشته پرداخته و این کاراکتر با بقیه کاراکترها متفاوت است.
وی درباره عکسی که روی پوستر فیلم است و در خود فیلم موجود نیست، گفت: فکر میکنم در تدوین حذف شده است.
نوید محمدزاده هم دراین جا گفت: بهرحال ما هم آنجا می خواستیم فرار کنیم وای به حال آنها!
وی در ادامه افزود: من دوست دارم آنچه که می بینیم را ببینم زیاد نمیتوانم چیز بیشتری بگویم چون کارم این است کارهایی برای نقش هایم نمیکنم .
محمدزاده اظهار داشت: بهرحال در فیلم ما قاچاقچی هم میتواند نرمال یا آدم هایی باشد که فلسفه زندگی داشته باشد اگر دنبال شخص نرمال هستیم در فیلم های دیگر هستند.
وی در پاسخ به این سوال که فکر نمی کنید شما برای فیلم کم سن و سال هستید، گفت: این نقش باید سنش سی سال می بود و من سی و دو سالم بود پس من بزرگتر هم بودم.فردی که این اتفاق برایش افتاده بیست و شش سالش بوده ممکن است موجود ریزه و با دانشی باشیم و قاچاقچی هم باشیم کافی است سلیقه مان را بالا ببریم، خیابان ها را هم نگاه کنیم و سینمای جهان را هم ببینیم.
هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری گفت: بخش زیاد فیلم دوربین رودست و لنزهای سنگین داشت که کار را تا حدی دشوار میکرد و من تا حد زیادی راضی از این کار هستم امیدوارم مخاطب هم راضی باشد.
روستایی درباره خرده پی رنگ های بی ربط در نیمه دوم فیلمنامه گفت: به نظرم در این نقد قدری اغماض شده همه چیز به شخصیت پردازی و قصه ربط دارد اما همه را یادداشت میکنم. همین نسخه ای که خیلی من ناراحت شدم و پخش نشد در یک چهارم پایانی به خاطر برخی موارد این حس را ایجاد نمیکرد. ما بیشتر از پنجاه جلسه کنار قاضی و بازپرس نشستم حتی با بازیگران رفتیم اتفاقاتی تا نود درصد شبیه اتفاقات فیلم در دادگاه رخ داد.
نوید محمدزاده نیز در این باره گفت: روزی که من به دادگاه رفتم برخوردی حتی با مامور خیلی تندتر از آنچه در فیلم بود صورت گرفت، کلا می شود ما یک کم بیشتر ببینیم آنچیزی که در ذهن ماست اصل نیست.
روستایی اظهار داشت: اصلا سرگرد بختک شبیه آقای معادی نبود من بچه پایین شهر هستم و آنجا بزرگ شدم اغراق از همینجا شروع می شود ، نه چهره و نه قد و هیکل سرگرد بختک و نه آخر و عاقبتشان ربطی به کاراکتر ما ندارد شک نکنید من سرگرد را ۹۹ درصد بهتر از شما می شناسم.
پیمان معادی نیز درباره کاراکتر پلیس گفت: اصولا این تیپ شخصیت ها بدون شک ممکن است ما به ازا را در ذهن بیاورند ما یک سال و نیم راجع به این شخصیت صحبت کردیم نکته این است که بازیگر لحن، لهجه و اسانس کار خود را به نقش اضافه کند ما ادای کسی را درنیاوردیم ما رفتارها را می بینیم و سعید روستایی سالهاست به این رفتارها آشنایی دارد.
هومن کیایی بازیگر دیگر نقش پلیس نیز گفت: من خیلی وقت است که تئاتر کار میکنم و اینطور نیست که بگویم مدت زیادی است نقش های خشن بازی میکنم بهرحال با توجه به پیشنهاد سعید روستایی این کار را قبول کردم.
ساداتیان در پایان گفت: جنگ که تمام شد هر پروژه ای را گفتند دولت حمایت میکند آقای روحانی با همین فرمول توانست کار را راه بیندازد حال تصور کنید سینمای ما در هر بخشی آیا هیچ بانکی این امر را به رسمیت می شناسد یا خیر؟ ما حسرت به دلمان ماند که از بنگاهی اقتصادی دیناری پول بگیریم. فیلمی را که مشاهده کردید کلی هنرمند با مشقات خود را داشت و دو و نیم برابر فیلم معمولی هزینه برداشت برای من نوعی امکانش سخت بود بنابراین دوستی را به همکاری دعوت کردیم که با علاقه سرمایه گذاری کرد و فیلم راحتتر جمع شد.
وی اظهار داشت: گاهی آدم حسرت میخورد از صحبت هایی در مطبوعات که فقط حسی است. ما مسئول وضع موجود کشور نیستیم همین که آدمی دراین زمینه کار میکند ما از آن استقبال میکند و بقیه به سیستم های قضایی بازمیگردد که اگر کسی دچار فعل مجرمانه ای شد خود مسئولان بررسی میکنند وگرنه ما مسئول قضاوت نادرست درباره آدم ها نیستیم، جناب رنجکشان در این پروژه کنار ما بود و توانستیم مشترک بار مالی را با هم بکشیم.