به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمد زاده؛ سعید حجاریان، تئوریسین!، متفکر اتاق فکر اصلاحات، قربانی ترور خود ساخته، محکوم امنیتی در فتنه 88 و قس علی الهذا. او که یک مقام امنیتی سابق بوده است هنوز هم در باره برخی حوادث مانند: جریان سعید امامی در وزارت اطلاعات به همراه عدهای دیگر روی صندلی داغ سئوالات و ابهامات مردمی و رسانهها همچنان قرار دارد اما از آنجایی که او را متخصص جنگ روانی در عین اینکه از نوعی معلولیت جسمانی ناشی از ترور رنج میبرد میدانند را میتوان او را طلایه دار گسلهای جابجایی استراتژی اصلاح طلبان دانست که با هدف تغییر ساختار و در نهایت استحاله و تغییر نظام سیاسی کشور در برنگاههای مختلف تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی و دولتهای منبعث از آن دانست البته شایان ذکر است که علیرغم اینکه 32 سال از 40 سال انقلاب اسلامی که قدرت اجرایی کشور در اختیار دوستان و همفکرانشان بوده است اما بنظر میآید که در مکتب امنیتی که ایشان و تعدادی دیگر در دوران اصلاحات و دوران صدرات "مصطفی تاج زاده " در وزارت کشور و برخی مکانها برقرار میشد و اساتیدی از کشورهای غربی و مشخصاً ماموران امنیتی سرویسهای امنیتی این کشورها مربی و استاد آنان بودهاند طی کردهاند باید نمره این فرد را بیست داد او بخوبی میداند در کجا و چگونه وارد مباحث شود / تفکرات مخملی خود را برای چالش افزایی و قبح شکنی برخی خطوط قرمز انقلاب اسلامی که از جمله "پایههای امنیت و هویت اسلامی – ایرانی" هم هستند وارد سازد و با تزریق این سموم فرهنگی – سیاسی دوباره گوشه عزلت را در پیش بگیرد و منتظر و آرام به انتظار اثر گذاری سموم تزریقی خود به پیکره جامعه انقلابی بماند.
همانگونه که اشاره شد او محکوم امنیتی فتنه 88 نیز میباشد سقوط پلکانی و مرحلهای وی از یک مقام امنیتی پاسدار حریم امنیت ملت ایران به سطحی نازل بنام فتنه گری و براندازی با حمله به اصول و ارکان نظام اسلامی از تجربیات اوست در نتیجه باید در قبول و یا رد نظرات وی کمال احتیاط را با لحاظ کردن بیماری وی نیز بعمل آورد. در هر صورت وی در چند مدت گذشته به دو موضوعی اشاره کرد که بنظر راقم این سطور تمام اهداف و داشتهها و برنامههای آینده برخی اصلاح طلبان و فتنه گران را در سال 98 که رهبری معظم نیز به آن اشاره کردند را آشکار ساخت دقت کنید:
وی در روزنامه اعتماد: یا درباره اصل ولایتفقیه بعضاً گفته میشود، این جایگاه فوق قانون اساسی است. در صورتیکه اگر به انسجام درونی قانونی اساسی باور داشته باشیم، بهنظر نمیرسد اصلی ناقض دیگر اصول باشد. اساساً هیچ اصلی از اصول قانون اساسی به نحو قضیه موجبه ولیفقیه را دارای اختیارات مطلقه معرفی نکرده است و صرفاً در اصل ۵۷ و آن هم با عنوان مشار از این مقام صحبت به میان آمده است و هر طلبهای میداند، عنوان مشار کفایت از امر مولوی نمیکند. (مشرق نیوز / 7 یهمن ماه 1397 / کد خبر:931885)
عام البلوی: در شرایط «عام البلوی» امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا، سیاست خیابانی میشود. این نشانهها به ما میگویند، دورنمای روشنی نخواهیم داشت و بهویژه زمانیکه فصل رقابتهای انتخاباتی فرا برسد و شکافها بیش از پیش نمایان میشود. حجاریان و دوستان اصلاحطلب او طی ۶ سال گذشته بارها و بارها بر نبود دورنمای روشن، بحرانی بودن شرایط کشور و شکلگیری شکاف در جامعه ایرانی اصرار و تأکید کردهاند و حتی بصورت تلویحی از سقوط نظام بواسطه این مقولات نیز سخن گفتهاند. (خبر انلاین / 15 آذر ماه 1397 / کد خبر: 1210016)
اما نفر دومی که که ادامه کار و با هدف کاهش حساسیت مردم ایران نسبت به سخنان سعید حجاریان در فضای رسانهای منتشر شد کسی نیست جز: صادق خرازی" مسئول و دبیر کل حزب " ندای ایرانیان " وی در باره این حزب و کلاً اصلاح طلبان در یک همسوس نانوشته به دیگر همفکرانش میگوید: حزب ندا هم یک پدیده بود. ندا در دوران مهجوری اصلاحات روی کار آمد. نداییها جوانهایی بودند که آسیب خورده بودند و به اصالت انقلاب و نظام باور داشتند. شما ادبیاتی که از سال ۸۸ تا ۹۲ در کشور بود را یک بررسی تاریخی کنید؛ ادبیات حاکم گاهی براندازانه، گاهی نفی، گاهی قهر و بریدگی بود. هنوز هم این تفکرات وجود دارد. اصلاحطلبان در اصل نظام مشکلی ندارند؛ فقط ممکن است در حوزههای داخل نظام مثل رهبری، نهادهای نظارتی و امثال آن مشکل داشته باشند. او نیز مانند حجاریان به زبانی دیگر با ولایت فقیه مشکل دارد و به اعتراف خودش اصلاح طلبان اصولاً در برخی حوزها و در حقیقت با رکن اصلی نظام که شعار فتنه گران سبز 88 نیز بود مشکل دارد و آن هم "ولایت فقیه " است و هنوز هم این افکار در بین آنان وجود دارد!(جهان نیوز / دولتهای روحانی و احمدی نژاد/ 7 بهمن 1397)
مطلع نوشتار را از سخنان حجاریان و صادق
خرازی برگزیدیم تا تاکید براین موضوع کنیم که فتنه 98 که مورد اشاره رهبری قرار گرفت
فتنه ایی سخت، پیچیده و در گستره ایی بیشتر از تهران و ابر شهرهای دیگر از یک سو و
همچنین تلاش برای یارگیری از میان اقشار متوسط و گایین جامعه است آیشان بخوبی درک کردهاند
که فتنه 78 و 88 در میان نخیگان و اشرافیت سیاسی و با سرمایههای انان رخ داد لذا این
بار تلاش خواهند کرد تا اقشار حامی انقلاب یا به عبارت دیگر مستضعفین را که تاکنون
از حامیان و میدان داران اصلی حمایت از نظام و انقلاب بودهاند را به میدان بیاورند
و چه راهی بهتر از ایجاد تردید در اصلیترین ارکان نظام جمهوری اسلامی یعنی "ولایت
فقیه " البته در محورهای بعدی به این موضوعات اشاره خواهیم کرد که امثال حجاریان
بخودی خود توانی برای میدانی کردن نظرات شاذ خود ندارند لذا تحرکات سریالی مجموعه عوامل
استحاله طلب را باید در قالب پازلی دید که در کنار هم میتوانند مفهومی بنام
"براندازی "را معنا کنند، برای این کار اجاز هدید تیتر وار اشارهای به تعدادی
از مهرههای این پازل خطرناک در فضای سیاسی و رسانهای بشرح ذیل داشته باشیم تا ثابت
کنیم که هم یک برنامه ریزی سازماندهی شده در پشت این حرکت وجود دارد و هم اینکه هر
حرکتی بدون پشتوانه فکری – عقیدتی مستمر و ادامه دارنمی تواند به اهداف خود برسد. مواردی
که در ذیل خواهد آمد قطعاً در آینده به اشکال دیگر نیز بازنمایی خواهد شد اما کلیت
کار همین موضوعات پایهای است که به آن اشاره شد.
تردید، قبح شکنی، تخریب و حمله میدانی چهار ضلعی این برنامه شوم است که در هریک از این موارد به تنهایی و یا همگی با هم دیده و تا زمان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نیز تکرار خواهند شد و شاید اسم و مشخصاتشان این نباشد اما فحوا و معنای آنان همین موضوعات "تکرار می کنیم"! خواهد بود:
1- حمله به سردار سلیمانی و سپاه بعنوان نمادهای مقاومت و استواری انقلاب اسلامی در خاکریزهای داخلی و منطقهای و جهانی و تلاش برای تخریب ایشان بمنظور تسخیر راحتتر سنگرهای مقاومت اقلاب اسلامی در ابعاد نظامی و اقتصادی و سیاسی (ادعای بی اساس/ پایگاه خبری روزنو/ 8 بهمن 1397/ کد خبر:356294)
2- ترور شخصیت "سید حسن نصرالله" بعنوان طلایه دار انقلاب اسلامی در خط مقدم محور مقاومت و حمله به رژیم صهیونیستی و گروهکهای تروریستی مانند: داعش و ...
3- ترور شخصیت مبارزان دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی در رابطه با امام خمینی ره (چون حمله به خود آن شخصیت بزرگ تاریخ اسلام و انسان بازخوردهای منفی دارد لذا اطرافیان و سربازان ایشان مورد هجمه قرار خواهند گرفت) مانند شهیدان چمران، امام موسی صدر و غیره توسط عناصر مانند: موسوی خوئینیها و غیره. (چمران هم به موسوی خوئینیها پاسخ داد/ ایسنا/29 دی ماه 1397/کد خبر: 97102915321).
4- ایجاد نوعی فضای جنگ روانی و و تخریب مبانی فکری انقلاب از سوی افرادی چون سعید حجاریان و دیگران در عناوینی چون: جنک شما و جنوب تهران، ولایت فقیه، عام البلوی و بلامانع بودن استراتژی اغتشاش در خیابانها برای رسیدن به هدف و...(مشرق نیوز / وعده حجاریان برای اغتشاش / 20 دی ما 1397/ کد خبر:927222)
5- سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره فتنه 98 و زمینه سازی آن در سال 97: اینکه آمریکاییها گفتند در سال ۹۷ چنین و چنان میکنیم، ممکن است فریب باشد؛ ممکن است در سال ۹۷ جنجال بکنند و نقشه را برای سال ۹۸ کشیده باشند. همه، حواسشان را جمع کنند. (هشدار رهبر انقلاب / قم فردا / 21 آذرماه 1397 / کد خبر:535)
6- دیدار نماینده سفارت انگلیس در قم با برخی جریانات فعال در قم که رهبری هم اشاراتی به کلید واژه سکولار در حوزه داشتند(
7- محسن هاشمی میگوید: در آستانه سلب تحمل مردم هستیم (جهان نیوز / 10 بهمن 1397 / کدخبر: 669357)
محسن هاشمی بغیر مورد یاد شده در تاریخهای
دیگر نیز اشاراتی به این موضوع داشتهاند گویی فتنهها در دوره کندی و خوب سیاسی خود
نیز بیکار ننشسته و همچنان به برنامه ریزی در این باره مشغول هستند. وی در جای دیگری
اینگونه میگوید: قبل از رسیدن "بهمن" صدای بهمن اعتراضات مردم را بشنویم"(آفتاب
نیوز / 24 مرداد ماه 1397 / کد خبر: 5400389) این مواضع آیا شما را بیاد سخنان نامه
بدون سلام و والسلام هاشمی رفسنجانی به رهبری در ایام فتنه 88 نمیاندازد؟