داستان فیلم در مورد مداحی یا مداحان نیست. یک ماجراست که شخصیت اصلیاش یک مداح ـ عاقد است.
نقش مداح را سیامک انصاری؛ بازیگر نام آشنای فیلمها و سریالهای طنز بازی کرده است.
مداح محل که وجهه خوبی نزد مردم منطقه دارد به درخواست مردم کاندیدای شورای شهر میشود. در این بین یکی از همکلاسیهای این مداح که بعد از ۳۰ سال و با دیدن پوستر او در خیابان او را یافته، برای رفع مشکل مالیاش و همچنین گرفتن انتقام یک کینه قدیمی، علیه مداح توطئه میکند. همکلاسی سابق با زنی خلافکار که او را همسر خود معرفی میکند به خانه مداح میروند تا....
مداح قصه، مردی ساده است (نه ساده لوح)، مذهبی و پایبند عقایدش است (و نه ریاکار) و در نهایت با مردانگیاش باعث میشود زن خلافکار، خلاف را کنار بگذارد.
تصویری که از مداح در ذهن مخاطب پس از پایان فیلم نقش میبندد، تصویر خوبی است. سیامک انصاری همیشه در کارهای مهران مدیری نقش یک درستکار عاقل، که در میان مشتی ابله یا شیاد گرفتار شده را ایفا کرده است.
انتخاب او برای اجرای نقش مداح کمک بزرگی است برای اینکه مخاطب درستکاری و دینداری او را باور کند و چه خوب که این نقش را سید جواد هاشمی بازی نکرد.
فیلم زهرمار بیاشکال نیست، استاندارهای سینمایی را ندارد، اما فیلمی دغدغهمند و دردمند است.
ضعفهای فیلم، آن را غیرقابل تحمل نمیکند. بر خلاف فیلم «خون خدا»، تنها فیلم عاشورایی امسال است که کلی به آن امید بسته بودیم اما در همان ۱۰ دقیقه اول امیدهایمان را نابود کرد.