به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، عذرخوانی کردن و پذیرش اشتباهات مدیریتی در فضای سیاسی ایران همواره امری سخت و پرحاشیه بوده است؛ شاید به این دلیل که وقتی کسی به اشتباه خود اقرار میکند مورد هجمه قرار میگیرد و جایگاه سیاسی او به خطر می افتد.
از طرفی بسیاری از شخصیتهای سیاسی که با حمایت احزاب سازمانیافته به مَناسب وابستهبهقدرت دست یافتهاند، چنانچه بخواهند با مشی صادقانه رفتار کنند و اشتباهات خود را متواضعانه بپذیرند، از جانب احزاب سیاسی مورد فشار قرار میگیرند چراکه این جناحها اعتبار و نفوذ خود را وابسته به عملکرد شخصیتهای مذکور میدانند و عذخواخی کردن آنان را مهر تاییدی بر بیاعتبار شدن خود تلقی میکنند.
در هرحال نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که انسان ممکنالخطاست و ممکن است در طول زندگی دچار تصمیمات اشتباه شود، بدون شک شخصیتهای سیاسی نیز از این قائده مستثنی نیستند اما اینکه حاضر به پذیرش اشتباهات خود نمیشوند مسئله ایست که باید زمینههای آن مورد بررسی قرار گیرد.
ناگفته نماند که رفتار همه شخصیتهای سیاسی در برخورد با تصمیمات و اقدامات اشتباه یکسان نیست؛ رفتار مقام معظم رهبری در ماجرای سیاست کنترل جمعیت به خوبی گویای این واقعیت است؛ یکی از سیاستهای کلی که در دهه 70 به شکلی ناصحیح اجرا شد، سیاست کنترل جمعیت بود که طی سالهای بعد توسط کارشناسان مورد نقد قرار گرفت؛ هرچند که سیاست کنترل جمعیت با هماندیشی بدنه مدیریتی کشور اتخاذ شده بود اما آیت الله خامنهای به اشتباه بودن این سیاست اذعان داشتند و نقش خودشان در پیشبرد این سیاست اشتباه را هرگز انکار نکردند.
از آغاز دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مشخص بود کشور در مسیری قرار گرفته است که مشی "مسئولیتگریزی" در بین مقامات دولتی پررنگتر خواهد شد؛ انتساب همه مشکلات کشور به "دولت قبل" و مرتبط جلوه دادن کاستیهای اقتصادی به "تحریمهای بینالمللی" مسیری بود که روحانی از آغاز فعالیت خود در پیش گرفت و با همین سیاست توانست بسیاری از کمکاریهای دولت در حوزههای مختلف را توجیه نماید.
مقامات دولتی برای فرار از مسئولیتهای قانونی خود عموماً به چند شکل عمل میکنند، مهمترین تکنیک برای شانه خالی کردن از بار اشتباهات، مقصر کردن دیگران است. در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی بیشترین کلیدواژهای که از جانب مقامات سیاسی شنیده میشد "دولت قبل" بود، گویی دخل و تصرف احمدینژاد در امورات جاری کشور از مقامات مستقر در کاخ ریاست جمهوری بیشتر بود.
روش دیگر سیاسیون برای فرار از بار مسئولیت و پذیرش اشتباهات مدیریتی، دستِ پیش گرفتن در برابر کاستیها و ضعفهای موجود است؛ روز گذشته محمود حجتی وزیر کشاورزی در پاسخ به سؤال مجری برنامه تلویزیونی «نگاه یک» در رابطه با گرانی افسارگسیخته قیمت گوشت ادعا کرد: «همین که چیزی برای عرضه هست، ولو با صف و گران، باید خدا را شاکر باشیم! اول باید خدا رو شکر کنیم که هست؛ باید بپذیریم در شرایط سختی داریم کشور را اداره میکنیم»
حجتی سعی دارد با ایجاد تصویری سیاه از شرایط موجود (در حوزه دام و طیور) سطح انتظارات مردم را تقلیل دهد تا جامعهٔ مصرفکننده به قیمتهای نجومی قانع شود اما در مورد عوامل بوجودآورنده این شرایط حرفی به میان نمیآورد.
وزیر کشاورزی در بخش دیگری از سخنان خود که هیچ تناسبی با سخنان قبلیاش ندارد ادعا میکند: «امروز مواد غذایی به وفور در داخل کشور وجود دارد؛ جایی نیست که کسی برود، محصولی را بخواهد و به او بگویند تمام شده است»؛ ادعای وزیر کشاورزی مبنی بر "وفور مواد غذایی" در حالی مطرح میشود که طی روزها و هفتههای گذشته انواع گوشت قرمز و سفید با نرخهایی غیرمتعارف در بازار عرضه میشود و همان میزان عرضه نیز با محدودیتهایی همچون دریافت کد ملی از متقاضیان صورت میگیرد.
محمود حجتی اولین فردی نیست که مردم را در برابر اشتباهات خود به شکرگزاری توصیه میکند، پیش از این حسن روحانی نیز ضمن مثبت خواندن عملکرد دولت در زمینه "کنترل تورم" مردم را به شکرگزاری فراخوانده بود، همچنین معصومه ابتکار نیز اویل مهرماه با این استدلال که دولت تورم را 5 سال به تعویق انداخته است از ناشکری مردم ابراز تعجب کرد!
همچنین محمدجواد ظریف در اظهارنظری قابل تأمل گفته بود: عدهای کم لطفی میکنند و میگویند برجام هیچ
کاری نکرد، باید شرایط دوسال گذشته را با امروز مقایسه کنند. به لطف خدا و
کمک شما ما شرایط امروز را از هرروز بهتر خواهیم کرد و میتوانیم از اینکه
دنیا در کنار ماست استفاده کنیم. برخیها کفران نعمت کردند و یادشان نبود
باید شکر نعمت کنند و امروز هم باید شکر نعمت کنیم.
در مجموع بنظر میرسد با گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی هنوز فرهنگ مسئولیتپذیری در عرصه سیاسی آنچنان که باید رشد نکرده است؛ پاسخگو نبودن مقامات دولتی نسبت به اقدامات اشتباه خود و تلاش آنان برای مقصر جلوه دادن عوامل بیرونی و جریانات غیرهمسو به خوبی نشانگر ضعف فرهنگی ما در عرصه سیاست است.
* وحید عزیزی