ونزوئلا که باید از آن بهعنوان استکبارستیزترین کشور آمریکای جنوبی نام برد، این روزها در میانه یک انقلاب مخملی به رهبری آمریکا قرار دارد. کودتای نرم در ونزوئلا تنها چند ساعت پس از اظهارات مداخلهجویانه مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا و چند روز بعد از یک کودتای نافرجام در این کشور صورت گرفت. نکته اینجاست که چهارشنبه هفته گذشته بعد از دعوت مایک پنس به تظاهرات علیه دولت ونزوئلا، «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور این کشور دستور بازنگری کامل در روابط دیپلماتیک با واشنگتن را صادر کرده بود. وی ضمن محکوم کردن اراجیف معاون رئیسجمهور آمریکا، آن را «مداخله بیشرمانه» واشنگتن در امور داخلی ونزوئلا خوانده و گفته بود: «ستیزهجویی و توطئهچینی دیگر کافی است». بااینحال، «خوان گوایدو» رئیس مجلس ونزوئلا که رهبر اپوزیسیون محسوب میشود، روز پنجشنبه با حضور در میان هزاران نفر از هوادارانش حاضر شد، خود را رئیسجمهور قانونی این کشور خطاب و در اقدامی عجیب در میان معترضان مراسم تحلیف برگزار کرد!
بلافاصله بعدازاین اتفاق، دونالد ترامپ از آن استقبال و در اقدامی مداخلهجویانه، «خوان گوایدو» را رئیسجمهور قانونی ونزوئلا خطاب کرد. بعد از آمریکا برخی دیگر از کشورهای آمریکای لاتین ازجمله برزیل، پاراگوئه، کلمبیا، آرژانتین، پرو، اکوادور، کاستاریکا، شیلی و برخی کشورهای اروپایی و کانادا این کودتای نرم را به رسمیت شناختند. علاوه بر این، آمریکا از دیگر کشورهای جهان نیز خواسته است «گوآیدو» را بهعنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا به رسمیت بشناسند و خواستار برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت در راستای بررسی بحران سیاسی ونزوئلا شده است. در مقابل اما مکزیک، بولیوی و کوبا در آمریکای لاتین و ایران و ترکیه تلاش برای برکناری نیکلاس مادورو را غیرقانونی و بیاحترامی به دموکراسی دانستند. اگر تحولات ونزوئلا را به سیاهه دخالتهای سیاسی آمریکا برای تغییر و سرنگونی حکومتها بیفزاییم، کاخ سفید از سال 1918 تا 2019 مجموعاً در 63 کودتا دخالت مستقیم داشته است. طبق آمار، واشنگتن همچنین از سال 1886 تا 2013 میلادی در 245 کشور جهان دخالت کرده که این اعداد و ارقام شامل کودتاها نیز میشود. دلیل دشمنی آمریکا با ونزوئلا مثل دهها کشور دیگری که در آنها دست به دخالت، حمله و کودتا زده است، تعارض آنها با منافع منطقهای و جهانی یانکیهاست. کاخ سفید از دو دهه پیش به اینسو، همیشه درصدد بوده که کشورهای آمریکای جنوبی را به تابعی از سیاستهای خود تبدیل کند و در این میان، ونزوئلا و برزیل از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. حساب ونزوئلا اما از حساب برزیل متمایزتر است. کاراکاس یکی از متحدین ایران و جبهه مقاومت و از زمان «هوگو چاوز» رهبر فقید این کشور تاکنون همیشه در مدار راهبردهای کشورمان قرار داشته است. بنابراین، یکی از علل فشارها و تحریمهای بیسابقه بر این کشور ناشی از همراهی با محور مقاومت و همچنین مشارکت ادعایی مسئولین ونزوئلا در قاچاق مواد مخدر و همدستی با قاچاقچیان و کارتلهای مواد مخدر بوده است. از طرفی، بهتازگی تحریمهای نفتی با هدف تقویت کودتاگران به آن افزودهشده است. روز گذشته یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد که کاخ سفید به دنبال قطع درآمد نفتی دولت نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا و اختصاص آن به خوان گوآیدو، رهبر مخالفان دولت است. واضح است که عروسک خیمهشببازی جدید آمریکا در ونزوئلا چارهای جز تقدیم درآمدهای نفتی به واشنگتن ندارد چراکه وی با هماهنگیهای قبلی توجیه شده است که به قدرت رسیدنش، هزینه دارد و باید سهم آمریکا از درآمدهای نفتی پرداخت شود. کاخ سفید در حال حاضر، در یک جنگ اقتصادی تمامعیار با ایران به سر میبرد و مثلاً تصمیم داشت که سهم کشورمان از بازار انرژی جهان را صفر کند اما نتوانست و برای اینکه قیمت این کالای راهبردی سر به فلک نگذارد و اقتصاد این کشور را تحتالشعاع خود قرار ندهد، لازم است که ذخایر نفتی دیگر کشورها را برای جبران کسری نفت وارد بازار کند. کارشناسان هشدار دادهاند که تحریم نفتی ایران نتیجه معکوس دارد و میتواند قیمتها را نجومی کند، لذا آمریکاییها با حمایت از رئیس پارلمان شورشی این کشور در نظر دارند که نفت ونزوئلا را غارت و برای کمک به تحریمهای نفتی ایران وارد بازار کنند. اما این همه ماجرا نیست. گزارشها نشان میدهد که 10 کالای گرانقیمت نفت، گاز، زغالسنگ، جنگل و چوب، طلا، نقره، مس، اورانیوم، آهن خام و فسفات در ونزوئلا بهوفور یافت میشوند و درنتیجه آمریکا علاوه بر نفت، چشم به منابع و ذخایر این کشور نیز دارد. آمریکا در حال حاضر بدهکارترین کشور دنیاست و چنانچه بتواند رهبر مخالفان را به کرسی قدرت بنشاند، بهطور حتم کانالی مستقیم برای بهرهبرداری، انتقال یا فرآوری این منابع گرانقیمت به این کشور ایجاد خواهد کرد. دخالت مستقیم آمریکا در ونزوئلا مصارف داخلی هم دارد. دولت آمریکا اکنون بیش از یک ماه است که تعطیل است و برخی کارشناسان معتقدند که هرجومرج در این کشور، پوششی است برای ضعف و ناکارآمدی نهادهای حاکمیتی (کاخ سفید و کنگره). ازنظر اقتصادی اگر این تعطیلی به ۳۵ روز برسد خسارتهای وارده در حدود ۶ میلیارد دلار میشود که از 7/5میلیارد دلار بودجه درخواستی ترامپ برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک بیشتر است. این خسارت مستقیم تعطیلی دولت بوده و باید گفت که خسارت غیرمستقیم آن بسیار بیشتر است. فقط ۸۰۰ هزار کارمند دولت نیستند که در حال حاضر حقوق نمیگیرند. بسیاری از پیمانکارانی که در بخش خصوصی فعال هستند و با دولت فدرال کار میکنند، پول دریافت نمیکنند و طبیعتاً به کارمندان خود هم نمیتوانند حقوقی بدهند. حتی برخی پیشبینی کردهاند که در صورت ادامه تقابل کنگره و کاخ سفید، ممکن است جنگ داخلی در این کشور روی دهد! این فضاحت آمریکاییهایی است که خود را کدخدای دنیا میدانند و صدها هزار نفر از کارمندان دولتش را محتاج ایستادن در صف برای گرفتن غذای نهادهای خیریه کرده است! به هر صورت، مداخله آمریکا در ونزوئلا میتواند این رسوایی بزرگ را که در طول تاریخ این کشور بیسابقه بوده است را تا مدتی به حاشیه رانده و کاری کند که ترامپ برای رسیدن به هدفش در خصوص دیوار مرزی و دیگر موضوعات مرتبط با وی، زمان بیشتری بخرد. و بالاخره اینکه تحولات سیاسی ونزوئلا نشان میدهد که آمریکا به چیزی جز سرکیسه کردن کامل ملتها رضایت نمیدهد. یا آنها را با لطایفالحیل تطمیع و راضی میکند و پای میز مذاکره میآورد و یا مثل ونزوئلا و صدها کشور دیگر دست به کودتا، تهاجم نظامی و دخالتهای آشکار در آنها میزند. بهبیاندیگر، آنچه این روزها در آمریکای لاتین رخ میدهد یک دوره کامل از آمریکا شناسی است که برای عبرتآموزی باید بهدقت مورد کنکاش، مطالعه و واکاوی قرار گیرد.