فارس، در حالی که پس از دسیسههای غربی، بیش از یک سال از جدایی جنوب سودان از کشور سودان میگذرد، اکنون خبرهایی از تجزیه لیبی به گوش میرسد؛ کشوری که نظامیان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رهبری آمریکا و با پیشگامی فرانسه، حدود یک سال پیش به بهانه سرنگون کردن معمر القذافی به آن حمله کردند.
نشریه ایکسبرت روسیه در گزارشی در خصوص منطقه برقه در لیبی که تلاش شد منطقهای فدرالی اعلام شود، تاکید کرد که تجزیه لیبی عملا آغاز شده است و اعلام فدرالی بودن این منطقه گامی است که نتیجه طبیعی جنگ داخلی در این کشور است.
این نشریه افزود که شیوخ قبایل و شخصیتهای سیاسی معروف در مناطق شرق لیبی، تصمیم گرفتند که منطقه شرق لیبی، یعنی برقه، فدرالی شود و این تصمیم را در کنفرانسی اتخاذ کردند که اخیرا در شهر بنغازی تشکیل شد. تصمیمگیرندگان این اقدام خود را اینگونه توجیه کردند که برقه در حاشیه قرار گرفته است و از عدم توجه و رسیدگی رنج میبرد در حالی که غنی از منابع گازی و نفتی است و منبع درآمد ملی کل لیبی محسوب میشود. شاید آنچه خشم «برقاویها» (اهل برقه) را برانگیخت اقدام مقامات جدید لیبی در اختصاص فقط ۶۰ کرسی پارلمان به برقه در مقابل اختصاص 102 کرسی به طرابلس از مجموع 200 کرسی بود.
برقه به منطقه شرق لیبی اطلاق میشود. این نام اولین بار در سال 644 میلادی به مرکز این منطقه که در لاتین به بارکا (Barca) معروف بود، اطلاق میشد. پس از آن برخی حکام عرب و مسلمان آن را یک ولایت یا یک استان محسوب کردند و این نامگذاری تا دهه 70 قرن گذشته بر آن باقی ماند.
قسمت سبزرنگ؛ موقعیت منطقه برقه در لیبی |
ایکسبرت افزود: برخی سران منطقه شرقی لیبی مرتب اعلام میکنند که آنان تاوان سنگین سرنگونی قذافی را ندادهاند که الان تحت کنترل طرابلسیها قرار بگیرند. سران این منطقه معتقدند که طرابلس مرکز امور سیاست خارجی و دفاع خواهد ماند اما واقعیت نشان میدهد که مقامات لیبی از اجرای این دو ماموریت ناتوانند. سران منطقه شرقی لیبی معتقدند که دولتهای بیگانه سیاست خارجی خود را بر لیبی دیکته میکنند. اما اینکار را از طریق دیکته سیاستها بر طرفهای خاصی در شورای انتقالی یا وزارت خارجه لیبی انجام نمیدهند بلکه این دیکتهها را بر شیوخ برخی قبال اعمال میکنند یا بر برخی فرماندهان میدانی مبارزان قبایلی که با نیروهای ناتو همکاری کردند و الان روابط خوب و قوی با آن دارند.
این نشریه روسی افزود: ناظران معتقدند که اوضاع در منطقه فدرالی جدید، طبق سناریو که پیشبینی آن ساده است، متحول خواهد شد. به طوری که شرکتهای غربی توافقهایی برای توسعه میادین و حوزههای نفتی و گازی آن و سرمایهگذاری در این منطقه امضا خواهند کرد. این توافقها نه با شورای ملی انتقالی لیبی در طرابلس، بلکه در منطقه شرقی با شورای عالی منطقه در بنغازی بسته خواهد شد. آنچه این امر را تایید میکند، احادث وزارت نفت در شرق لیبی و کاملا جدا از طرابلس است.
ناظران [غربی هم] در خصوص ماموریت و سیاست دفاعی نیز اینطور وانمود میکنند که شورای ملی انتقالی نمیتواند از پس آن بر بیاید زیرا بسادگی تمام باید گفت: ارتش ندارد. اما شبهنظامیان مسلح از اعضای قبایلی هستند که تحت فرمان شیخ قبیله هستند. مقامات جدید لیبی برای حفظ برخی یگانهای نظامی قصد دارند رهبر یکی از شبهنظامیان بزرگ را وزیر دفاع معین کنند. شورای ملی انتقالی لیبی هم از حمایت کشور در مقابل تجاوزهای خارجی ناتوان است و حتی قادر نیست که نظم را در درون کشور حاکم کند. انچه میتواند الان انجام بدهد نقش یک داور در یک رینگ بوکس است. زیرا منتظر میماند تا یک طرف درگیری از پای در آید سپس دست خود را برای برنده اعلام کردن طرف دیگر بلند کند.
ایکسبرت افزود: شکی نیست که شورای ملی انتقالی لیبی خبر استقلال شبه فدرالی منطقه برقه را با نگرانی زیادی دریافت کرد و معتقد است که این اقدام سران منطقه شرقی سبب بیثباتی کشور و تجزیه کامل کشور میشود. شورای ملی لیبی معتقد است که این اعلام استقلال، نتیجه توطئه بیگانگان است. با وجود این امر، مقامات لیبی قادر نیستند برای این مشکل اقدامی بکنند. قطعا آنها سکوت نخواهند کرد. آنان سران قبایل منطقه غربی لیبی هستند؛ کسانی که از، از دست دادن سهم خود در درآمدهای نفتی و گاز برقه نگرانند. ناظران احتمال میدهند که درگیریهای شدیدی میان دو مطقه برقه و طرابلس برای سیطره بر منابع نفتی حاصل شود بخصوص برای کنترل یافتن بر حوضه نفتی زیرزمینی بزرگی که در شهر سرت است.
علاوه بر این، برخی سران قبال بدوی در فزان، کسانی که هیچ ذخایر نفتی ندارند نیز هستند که منطقهشان حاوی آب شیرین است؛ آبی که تنها تغذیه کننده رود مصنوعی بزرگی است که معمر القذافی آن را دو نیم کرد. احتمال میرود اگر مواضع و دیدگاههای آنان مد نظر قرار نگیرد، اقداماتی تخریبی انجام بدهند. در نتیجه ممکن است لیبی وارد جنگ داخلی جدیدی شود.
این در حالی است که نقش کشورهای غربی که برنده اصلی درگیریهای داخلی در لیبی هستند و منابع و ذخایر نفتی و گازی لیبی را بسادگی از آن خود خواهند کرد، از انظار پوشیده شده است تا اختلافات مذکور کاملا اختلافات داخلی وانمود شود.