سرویس ساسی پایگاه 598؛ مرتضی غرقی پیشکسوت و فعال خبری در حوزه وزارت خارجه تجربه حضور در بیش از هشتاد کشور را دارد. او پنج سال مدیر دفتر و خبرنگار صدا وسیما در سازمان ملل بوده است و در شورای امنیت سازمان ملل هم هنگام صدور شش قطعنامه علیه ایران آن حضور داشت. علاوه بر این غرقی در دهها حادثه و کنفرانس بینالمللی درعرصه میدانی خبرسیاسی فعالیت رسانهای داشته و به گفته خودش در تمامی بحرانهای سیاسی و نظامی مهم منطقه بوده است. وی ماحصل سی وسه سال تجربه خبری خود را در قالب سه کتاب خاطرات؛ درباره دفاع مقدس، نیویورک و مذاکرات هستهای گردآوری کرده که هر سه آنها در حوزه تاریخ شفاهی حائز توجه است. اکنون هم برنامه «بدون مرز» را روی آنتن برده که در این برنامه گفتگومحور با شخصیتهای سیاسی جهان مصاحبه میکند.
آنچه در زیر میخوانید مصاحبه خبرنگار سیاسی پایگاه 598 با مرتضی غرقی است:
چطور شد از صدابرداری وارد گود خبرنگاری شدید؟
زمانی که در جبهه بودم از ناحیه گوش چپ مجروح شدم برای همین اجبارا رشته صدابرداری را ترک کردم و به علوم ارتباطات روی آوردم دورههای متعددی را در رشته ارتباطات گذراندم و سرانجام در حرفه خبرنگاری فعال شدم در همان دوران وقتی دوباره به جبهه برگشتم در کسوت خبرنگار بودم نه صدا بردار و تا پایان جنگ مشغول فعالیت خبری بودم سه بار هم مجروح شدم بعد از آن به آلمان رفتم سپس در حمله امریکا به عراق، به عراق اعزام شدم و بعد از آن به تهران آمدم پس از چهار سال دوباره به نیویورک رفتم در آنجا فعالیت داشتم و بعد از بازگشت به تهران از طرف شبکه خبر مذاکرات هستهای را پوشش دادم حدود دوسال در رفت و آمد بودم.
با توجه به سابقه رسانهای که دارید دراین سیلاب اطلاعات و اخبار از رسانههای مختلف مجازی و حقیقی چطور میتوانیم خبر درست را از دروغ تشخیص بدهیم؟
باید بصیرت خبری داشت این بصیرت هم همیشه در سایه و نتیجه آگاهی است، هرگاه نسبت به چیزی آگاه و مطلع شدیم اولین گامهای بصیرت را برمیداریم از این رو برای داشتن بصیرت باید ابتدا آگاه بود تا درست قضاوت کنیم؛ وقتی آگاهی باشد بصیرت در سایه آن وجود دارد.
ولی همیشه آگاهی بصیرت نمیآورد افراد زیادی هستند که علم و تجربههای زیادی دارند، ولی بصیرت ندارند در سیاسیون از این نمونه زیاد دیدهایم.
البته بصیرت و آگاهی امری نسبی است، معیار ارزش گذاری بصیرت افراد در این دوران که نگاههای جناحی بشدت رواج دارد بسیار سخت است، مثلا زمانی که در نیویورک بودم میدیدم که قطعنامهای از سوی شورای امنیت علیه ملت ایران صادر میشود به تهران می گفتم این قطعنامهها شرایط سختی را ایجاد میکند، تهران باید تدابیری همچون توصیه های رهبری درباره اقتصاد مقاومتی را عملیاتی کند. اما کسی گوش نمیکرد و وقتی تهران آمده بودم به من میگفتند شما نگویید تحریمها اثر ندارد چون این نگاه افراد بیبصیرت است، اگر اینگونه ارزیابی شود بله اگاهی بصیرت نمیآورد، اما متوجه باشیم اگاهی زمانی بصیرت میآورد که قلب طرفی که به سمت آگاهی میرود پاک و منزه از نگاههای خصمانه و جناحی باشد، در غیر این صورت توصیههای امام زمان هم بصیرت نمیآورد.
بزرگترین نقد شما به رسانههای خبری فارسی زبان معاند چیست؟
به آنها نقدی ندارم چون آنها کار خودشان را میکنند و من هم کار خودم را، فرق من با آنها این است که من بر اساس اعتقاد به کشور و مردمم و ارزشهایم کار میکنم و آنها بر اساس دستوری که غربیها به آنها میدهند در زمین دشمن برای پیروزی دشمن بازی میکنند و من در زمین کشورم و برای پیروزی مردمم قلم میزنم و کار میکنم. هر دوی ما در حال یارگیری هستیم اما در نهایت مردم روی عملکرد و نتیجه کار ما و آنها قضاوت میکنند، تاریخ روی کار ما قضاوت خواهد کرد که در زمان بحران برای ملت ایران کدامیک از ما با ملت همراه بودیم.
بدترین و بهترین خاطره شما از دوران خبری چیست؟
خاطرات بد زیاد دارم مانند شهادت دوستانم که در کنارم شهید شدند مانند حسن هادی، سید احمدی و روز بعد رهبر، اما خاطرات خوبم همیشه زمانی بود که یک کار خبری پایان خوشی داشت. مثلا چیزی مثل مذاکرات هستهای که احساس میکردیم موفقیت آمیز است، اما متاسفانه نتیجه مطلوبی نداشت، اگرچه تیم مذاکراتی ما تلاش خودشان را کردند ولی نتیجهای که انتظار آن میرفت بدست نیامد. من همیشه در کار با همکارانم احساس تفریح داشتم و همه سختیهای کار را به قیمت حرفهای بودن آن میپذیرفتم، بودن در کنار همکاران خبرنگارهمیشه اوقات خوبی را برایم رقم زده بویژه در مذاکرات هستهای که یک ترم دانشگاهی برای همه خبرنگاران ایرانی بود.
چرا ترم دانشگاهی بود؟
به خاطر اینکه همه تمرینهایی که یک خبرنگار باید آموزش ببیند را تجربه کردند اعم از عکاسی، تصویربرداری، خبرنویسی مکتوب، گزارشگری در خارج از کشور و از همه مهمتر رقابت عملی با رقبای قدر جهانی از رسانههای مهم بین المللی واقعا تجربه گرانبهایی بود.
جایگاه خبری ایران در مقایسه با دنیا را چطور میبینید؟
متاسفانه ایران در جهان جایگاه خبری ویژهای ندارد، زیرا در داخل به آن بها نمیدهند، اما در منطقه برخی شبکهها مثل العالم مخاطب دارد که باید تقویت شود.
حرفهایترین رسانه خبری دنیا و جهان اسلام را کدام میدانید؟
بسیاری از رسانههای غربی از ما جلوترند چون هم نیروی انسانی خوب تربیت کردهاند و هم تجهیزات خوبی دارند از همه مهمتر از این ابزار به عنوان یک بیزینش یا شغل پردرآمد نگاه میکنند و بهره میبرند و علت عقب ماندگی رسانههای ایرانی دولتی بودن آنهاست.
شما خودتان را خبرنگار دولتی میدانید یا آزاد؟
از نگاه خودم آزاد هستم باید دید که نگاه بیرونی نسبت به من چیست طبیعی است. چون بااین حال هیچ خبرنگاری آزاد نیست هم خبرنگار و هم رسانهاش ایدئولوژی خاصی دارند اما برخی از خبرنگاران آزاد که تفننی کار میکنند نگاهی آزادتر از خبرنگارانی دارند که وابستگی شغلی دارند و حرفهای کار می کنند، در هر صورت یک خبرنگار حرفهای وابسته به یک سازمان رسانهای است که او برایش خط و ربط تعیین میکند اما خبرنگاران آماتور اینگونه نیستند.
در شبکههای مجازی حضور دارید؟
بله. بدون حضور در شبکههای مجازی نمیتوان در عرصه خبر و رسانه حضور داشت. در توییتر، اینستاگرام و سروش بجز فیس بوک که علاقهای به آن ندارم البته بنا بر نیاز حرفهای در این شبکهها فعال هستم.
شما با سید حسن نصرالله هم مصاحبه داشتید نظرتان راجع به ایشان چیست ؟
فردی با اعتماد بنفس بالا و بسیار شجاع و قاطع درعین حال بسیار مهربان است. به چیزی که میگوید اعتقاد قلبی دارد، سید حسن نصرالله را نمونهای از رفتار امام خمینی دیدم و به نظرم با این صلابتی که در تصمیم گیری دارد موفق خواهد شد، البته شرایط بسیارسخت امنیتی برای دیدار با ایشان وجود داشت به شکلی که وقتی به محل مصاحبه رسیدم گیج بودم، کجا هستم و الان ساعت چند هست. او همواره در پشت پرده زندگی میکند که سخت است اما چون هدف دارد برای او چنین شرایطی آسان شده، همسر و فرزندان او هم چنین شرایطی دارند. ممکن است در طول روز سه بار نقل مکان کند هیچگاه یکجا نیست چنان سیستم امنیتی بر او حاکم است که موساد و سی ای ای و کا گ ب در حیرتند.
شما به نوعی در تمامی بحرانهای سیاسی و نظامی مهم منطقه بودهاید این تاثیری در زندگی شما نداشته است ؟
همیشه مهمترین اخبار از بحرانیترین شرایط پدیدار میشوند، از این رو همیشه خودم را در این معرکه دیدهام. باید عرض کنم کمتر بحران سیاسی یا نظامی در جهان بوده که در آن حضور نداشته باشم، طی چهل سال گذشته در تمامی بحرانها و جنگهایی که در منطقه و جهان بوده بودهام. از دوران دفاع مقدس گرفته تا جنگ بوسنی، حملات امریکا به عراق و کویت، درگیری در روسیه با اوکراین، جنگ درلیبی، در بحرانهایی همچون به توپ بستن مجلس روسیه در دوران یلستین، فروپاشی دیوار برلین، صدور قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران و بیست و دو ماه مذاکرات هسته ای من همواره بهعنوان یکی از خبرنگارانی بودهام که با جدیت کار را دنبال می کردم، همه میدانیم این اخبار خوشحال کننده نیستند، از این رو میتوانم بگویم طی سی وسه سال گذشته که خبرنگار بودهام روزی آرام نداشتهام و با کمال تاسف باید عرض کنم این بحرانها بر روحیه من و خانوادهام تاثیرات نامطلوب گذاشته و اثرات آن را اکنون بیشتر احساس میکنم چون با گذشت زمان و دوران میانسالی و پیری همه این مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکردیم در ذهن میآیند تا انسان را زمین بزنند. اما هنوز بیاری خدا سرپا ایستادهام و خسته نیستم.
* مصاحبه از جمال طاهری