با این تفاوت که در آن دوره، اقتصاد توانسته بود حد تحمل مردم را در سطح بالایی نگه دارد و هرکسی میتوانست بین فعال بودن در سیاست و اقتصاد یکی را انتخاب کنند آنکه تاجر مسلک بود و تجارت را دوست داشت سر در گریبان بازار میبرد و ضمن انتخاب تجارت داخلی یا خارجی برای زمینههای فعالیت خود عطای سیاست را به لقای عاشقانش میبخشید و اگر اهل سیاست و قدرت بود میتوانست با توجه نوع تفکر حاکم بر خود یکی از دو جریان سیاسی کشور را انتخاب کرده و در هرم قدرت سیاسی جمهوری اسلامی بنا به شرایط اجتماعی و نگاه مردم بالا و پایین برود، هر چه بود آندوره رفتار سیاسی مردم قابل پیش بینی بود.
اما امروز دیگر از آن شرایط خبری نیست و بازیگران سیاسی در فضایی وارد شدهاند که یا همه چیز را میخواهند و یا هیچ چیز را و این قطعاً دومینویی است که با افتادن یک مهره مهرهای دیگر آن نیز یکی پس از دیگری تا انتها فرو ریخته و توان بلند شدن نخواهند داشت لاکن پیچیدگی شرایط امروز جامعه بیشتر از آن جهت است که نه اصلاح طلبان دارای سبد رأی مستقل هستند و نه اصولگرایان میتوانند ادعای همراهی کامل مردم را داشته باشند که دولت اعتدال حسن روحانی متولد شده و نماد زایش این شرایط است که علیرغم اینکه اصلاح طلبان از ابتدا آنرا مال خود میدانستند لاکن دولت را نه میتوان کاملاً اصلاح طلب دانست و نه کاملاً اصولگرا، ملقمه ای که میتواند هر دو جریان را برای همیشه از صحنه خارج کند لذا برای دولتی مانند دولت روحانی که به دلایل یاد شده فاقد استراتژی مدون و راهبردی در هدایت افکار عمومی به سمت و سوی ادامه جریان همسو با خود است تنها راه چاره اجرای نوعی مدیریت استرس برای کنترل و هدایت افکار عمومی تا بزنگاههای انتخاباتی است. استرسهایی که از ابتدای دولت یازدهم تاکنون رخ داده و قطعاً ادامه نیز خواهد یافت. اجازه دهید تا گوشهای از این نوع مدیریت را در صحنههای میدانی به تصویر بکشیم. شایان ذکر است که هر کدام از این موارد و موارد دیگری که خواننده گرامی هم میتواند به شمارش در آورد به تنهایی میتواند بازه زمانی طولانی را بخود اختصاص دهد:
1- چالشهای رسانهای – میدانی حجاب توسط برخی نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی و جریانات معلوم الحال در این باب / چهارشنبههای سفید/ روابط دختر و پسر.
2- چالش رسانهای مشروب خواری و مواد مخدر توسط عباس عبدی اصلاح طلب معروف.
3- تردد سلبریتی های سینما و تلویزیون در خارج به دلایل مختلف و اخذ گرین کارت و تابعیت دوگانه با غرب و ایران/ ارسال دلار به خارج از کشور و خانواده و خرید منزل در خارج کشور و حضور در ایران فقط برای کار و در آمد زایی.
4- آخرین سخنان ظریف درباره پولشویی در ایران بعد از جنجالهای بی نتیجه و بی فرجام برجام مانند: اف ای تی اف/ 2030 / و در نهایت پولشویی در ایران
5- مباحث مربوط به مرجعیت و منتظری که با دو هدف زدن مرجعیت و کاهش جایگاه دینی آیشان در نزد مردم و تحریف تاریخ سیاسی انقلاب درباره رفتار امام (ره) درباره منتظری و...
6- ایجاد چالش در رسانه ملی توسط عناصر کم تجربه و نااگاه به نحوه مجریگری و حمله به نیروهای ارزشی و نخبه هنری و ایجاد ذهنیتهای منفی در میان مردم نسبت به صلاحیت و سلامت صدا و سیما بعنوان یک دانشگاه بزرگ کشوری و...
7- چالش دعوای حیدری و نعمتی در باب ورود بانوان به فضاهای ورزشی و استادیومها که با حضور خانمها در استادیوم آزادی وارد فضای جدیدی گردیده است / برگزاری کنسرتهای موسیقی در فضاهای باز و مراکز مذهبی و...
8- بی تحرکی و سرگردانی شورای شهر تهران که توسط اصلاح طلبان اداره میشود بگونه ای که دو سال است که این کلان شهر فاقد شهردار بوده و علیرغم معرفی دو شهر بنامهای نجفی و افشانی و سومین نفر بنام حناچی هنور نمیتوان به ثبات مدیریت شهری در دوران اصلاح طلبان شورای شهر و شهرداران معرفی شده تاکنون امیوار بود. شایان ذکر است که رویه جدیدی که توسط اصلاح طلبان و شورای شهر مورد توجه قرار گرفته است استخدام مدیران شهری بیگانه که به نوعی توهین به شعور و توان نیروی انسانی نخبه ایرانی توسط آخرین شهردار منصوبی شورای شهر تهران و برخی از سیاستمداران مورد تاکید و تائید قرار گرفته است.
9- ناتوانی و عدم اتخاذ سیاستهای کنترلی دولت و مراکز تصمیم گیری در باره قیمت کالاها و ارزاق عمومی مردم بطوری که امروز و هر روزه شاهد چالشهای قیمت و تولید و واردات برخی کالاهای اساسی هستیم و کسی نمیتواند درباره ثبات قیمتها سخن بگوید و همین امر چالش مستمری را برای مردم در جامعه و در میان منتقدان فراهم کرده است.
10- چالشهای رسانهای در باره نگهداری از سگ و گربه در منازل برخی اقشار بین مخالفان و موافقان.
11- تزریق استرسهای روزانه و ماهیانه در باره قیمت خدمات عمومی مانند: هزینههای آب و برق و گار و تلفن و حاملهای انرژی که هنوز هم ادامه دارد.
12- جریان کشف حجاب دختران معلوم الحال با عنوان "دختران میدان انقلاب"و...
13- به غیر از این موارد از دولت یازدهم همچنان موضوعات محوری چون: یارانه/ سبد کالایی/ کمک به اقشار مستضعف/ نثار القاب و عناوین و تحقیر منتقدان توسط رئیس دولت و دولتمردان در مناسبتها و موضوعات مختلف که هنوز از قطع و یا ادامه آن علامتی دیدن نشده است و با نزدیک شدن به فصل انتخابات مجلس و سپس ریاست جمهوری شاید این روش دوباره در کلام آقایان ظهور و بروز پیدا کند.
در مجموع باید گفت که مدیریت استرس تنها استراتژی دولت حسن روحانی برای کنترل افکار عمومی و حفظ مقبولیت حداقلی در مدت زمان باقی مانده خواهد بود پس بروز و اجرای برخی برنامهها و سخنان چالش آمیز در یک سال باقی مانده تا انتخابات مجلس و سه سال باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری از مواردی که در محورهای دهگانه بالا اشاره کردیم به احتمال زیاد باز هم خواهیم دید و شنید و نکته مهم این است که این فعالیتها قطعاً در ابعاد فرهنگی – اخلاقی و سلامت جسمی – روانی ملت ایران روند رو به گسترشی خواهد داشت و بعید بنظر میرسد که فاز نظامی در دستور کار غرب زدگان و عناصر داخلی غرب گرا باشد لاکن هر چه که باشد "زنو نابین" ملت ایران در دولت کماکان در بحرانهای معیشتی گرفتار خواهد بود.
البته باید توجه کرد که در بیانیه پایانی اجلاس 20 کشورهای غربی همگی توافق کردند که کلاً خرید نفت ایران تا اواسط سال آینده به صفر برسد و شاید این هم اخطار و هشداری برای ما باشد که در این مدت فشارهای زیادی را برای ما وارد خواهند آورد تا هم انتخابات مجلس را جریان رقیب حامی غرب پیروز نگردد و هم اینکه چرخه فشار بر ایران بتواند چشم اندازی را برای تصمیم گیری بعدی غربیها به نمایش در آورد لذا اگر تا آن موقع ملت ایران مقاومت را پیشه سازند و با وحدت حرکت کنند قطعاً شیرازه تحریمها از هم فرو خواهد پاشید و اگر چنین نشود اقداماات نظامی هم شاید در نگاه دشمنان در کنار فشار اقتصادی بتواند در تغییر رفتار و تغییر ساختار مورد خواست غرب مفید فایده تلقی گردد که البته بقول رهبر معظم انقلاب اسلامی این امرخوابی بدون تعبیر است.