در خبرها آمده بود که حسب ظواهر امر تاج ریاست فدراسیون فوتبال ایران بالاخره ماندنی خواهد شد و نشان خواهد داد که هنر دیپلماتیک ورزشی – فوتبالی با مراجع جهانی این رشته می تواند قوانین داخلی را هم تحت الشعاع خود قرار داده و حتی آنرا برای مصالحی! که فقط خود آقایان می دانند به عهده تعویق گذارد. البته با وزارت و اقدامات سیاسی وزارت خارجه و محمد جواد ظریف با این مقوله زیاد هم بیگانه نیستیم لاکن شیوع این روش های دیپلماسی در عرصه مشاغل اجتماعی – ورزشی خطری است که می رود تا تمام قوانین نیم بند مجلس وکیل الدوله را هم به نمادی بی خاصیت در عرصه هدایت و چرخش امور کشور مبدل سازد:
1- اخلاق در این مقوله اولین قربانی روش آقایان خواهد بود. در کشوری که نخبگان زیادی چار بیکاری مزمن و آشکار هستند و خانواده های زیادی در عسر و حرج ناشی از سختی معیشت در دوران دولت فخمیه تدبیر و امید دست و پا می زنند بسیار زشت و زننده خواهد بود که برخی ها برای حفظ میز ریاست حتی حاضرند با توسل به مراکز خارجی خود را چهار میخه این میز کنند.
2- عملکرد تاج در دوران تصدی این مسئولیت مقوله دومی است که باید نسبت به آن دقیق شد. ایشان چه گلی به سر فوتبال ایران کشیده اند در دوره ایی که ملت ایران در جنگ اقتصادی با غرب و خصوصا آمریکا درگیر است و اولین تبعات آن نیز دامان قشر مستضعف و آسیب پذیر را می گیرد. آیا عملکرد ایشان در ایجاد بسترهای یک فوتبال حرفه ایی و سرمایه ساز در بعد نیروی انسانی و آینده نگری در این باب مثبت ارزیابی می شود یا اینکه مروز در کشور شاهد فوتبالی هستیم که بیش از ورزش محوری و الگو سازی برای جوانان، بنگاه درآمد و پولسازی برای دلالان و فوتبالیست و در نقش پلی بین داخل و خارج کشور برای ترانسفرکردن فوتبالیست های نه چندان دندان گیر عمل می کند.در یک کلام همه خوش و خرم سهم خود را از این سفره بر می دارند.
3- همه بیاد داریم که خبرهای مربوط به مربیان داخلی و خارجی که بارها کارشان به قهر و گلایه و شکایت و شایعات رنگارنگ کشیده شد و همه موضوعات فوتبال را شامل می شد برخی ها حتی از"واژه مافیای فوتبال" نیز در دوران تاج بارها استفاده کرده و در برنامه هایی مانند نود به چالش کشیده شد. امروز نیز واژه های" مافیا، ترانسفر، دلالان، دلار، و... از متداولترین مفاهیمی است که انسان با شنیدن نام فوتبال در ذهنش تداعی می گردد و نقش فدراسیون فوتبال هم در این میان غیر قابل انکار است.
4- منشور و منشورها نیز از واژه های بی هویت و بلا اثری است که اینروزها در غربت کامل در گوشه فدراسیون خزیده و اصولا توان برخورد و شاید هم شجاعت برخورد با تند رویی ها و بد اخلاقی های کلامی و رفتاری برخی از آقایان خصوصا برخی اسطوره های فوتبال را که قدرتشان را از پا به دست و مشت انتقال داده اند را نداشته باشد. نقش خنثی و یا .... تاج در این میان از نکات ابهام زا و تاریکی است که بعید بنظر می رسد حداقل در زمان مسئولیت آقایان به صحنه رسانه ها بیاید. ابهامات مالی مربیان و سرمربیان تیم های ملی و پایه فوتبال، گردش مالی سلبریتی های فوتبالی و عدم پاسخگو بودن ایشان مراکز نظارتی حتی در داخل فدراسیون فوتبال و... به وفور در این فدراسیون و سرشاخه های آن موج می زند و دریغ از یک حکم تنبیهی و یا برخورد قانونی با متخلفان در رده های مختلف آن. در کشورهای خارج خصوصا انگلیس که مهد زایش و رشد فوتبال است افوتبالیست های زیادی حتی با شهرت جهانی مانند: اریک کانتونا، جرج بست، جوی بارتون، تونی آدامز مارکوس بنت و... بدون در نظر گرفته شدن عناوین پر طمطراق ملی و جهانی شان در مراجع قضایی کشورهای خود محاکمه و محکوم شده اند.
5- یکی از موضوعات مهم در دوران ریاست تاج تاکنون جایگاه و نقش فدراسیون فوتبال در احقاق حقوق فوتبال ایران است. تحقیر ملت و فوتبال ایران در زمانی که اختلافات سیاسی بین ایران و عربستان به اوج خود رسیده بود رفتار فدراسیون آسیا و فیفا نشان داد که فوتبال کاملا سیاسی است و اگر فدراسیونی بدون فاکتور سیاست و فقط به فوتبال بعنوان مقوله ای ورزشی نگاه کند قافیه را باخته است. بارها در دوران تاج توسط برخی کشورهای عربی با عناوین مختلف مانند عدم وجود امنیت و عدم وجود امکانات فقدان شرایط لازم مکانی محروم شدیم اما دریغا از اقدام بجای فدراسیون فوتبال تاج، در دوره تاج فوتبال همانند همیشه کاملا سیاسی بود اما متولیان فدراسیون دیپلمات سیاسی – ورزشی نبودند.
در مجموع امروز تاج اگر هم با استناد به قانون جانبازان بتواند به حکومت خود ادامه دهد باید تاجگذاری خود را مدیون لابی گریهای داخلی و خصوصا خارجی باشد و تاج ریاست بر فدراسیون فوتبال را از دستان مبارک! آنان دیافت کند که اگر اینگونه شود ظلمی خواهد بود بر همه مدیران سیاسی و شهری که به استناد به این قانون استعفا دادند و رفتند. جانبازیت بنظر راقم مهر افتخاری است که در پرونده پیشکسوتان جهاد و شهادت خورده است و از این امر حسنه و افتخار نیک و عملکرد حق نباید استتنتاج باطل گرفت که اگر اینگونه شود راه برای دور زدن قوانین دیگر امر دور از انتظاری نخواهد بود.