اگر حافظهام غلط نکند، به نظرم دقیقا از همان روز اجرای برجام بود که
غلظت و شدت فحشهای حسن روحانی به منتقدان برجام تدریجا فروکش کرد. اگر کسی
طی چند سال اخیر در غار اصحاب کهف بوده و حالا بیرون بیاید، خواهد دید که
سکه روز دولت، «افتخار به دور زدن تحریمها»، «بیاثر بودن تحریمها»،
«فرصت بودن تحریمها»، «نعمت بودن تحریمها» و خلاصه! از اینجور چیزهاست و
یحتمل به همان بهت و حیرتی دچار خواهد شد که آن بندگان برگزیده خدا دچار
شده بودند! نه اینکه روحانی معتقد شده باشد منتقدانی که یکیک حرفهایشان
درست از آب درآمد، بیسواد، بیشناسنامه، عصرحجری، بیدین، حسود، افراطی،
جیببر، دنیاندیده، بیکار، مستضعف فکری، متوهم، دارای خطای دید، بزدل، تخریبگر، دیننشناس، عقبمانده، لرزان، هوچیباز، کودک،
فحاش! دروغگو! کاسب تحریم، بیعقل، افراطی و تندرو و....نبودهاند، ابدا!
بلکه جهت باد را باید در نظر داشت!
آدم دلش به این مظلومیت دولت البته میسوزد ولی چه میتوان کرد که جامعه
دیگر توان پذیرش آن فحشهای سابق را ندارد، لذا مناسب دیدهاند به جای
فحاشی، همانطور که شب خوابیدیم و صبح کدخدا موجودی مزاحم شده بود،
تحریمها را هم یکهو نعمت معرفی کنند! تا به دور زدن همان چیزهایی افتخار
کنند که تا دیروز نهتنها نمیشد دورشان زد که آب خوردن مردم هم لنگ
برداشتنشان بود! آدم وقتی تمام این واقعیات تلخ و شیرین را کنار هم قرار
میدهد، ناخودآگاه فکر میکند تنها چیز اضافی در این مملکت، همین
سانتریفیوژها، قلب رآکتور اراک و مابقی امتیازات پرشماری بود که دولت داد و
باد هم به گردشان نرسید و رفت که رفت!
البته خب خدا میداند اگر این زبالههای بوگندو را نمیدادیم بروند، الان
مردم چقدر به همان 45 هزار تومان یارانه محتاج بودند و دولت چقدر دستش را
در جیب مردم کرده بود! بگذریم... بغض فروخفته در کمتر فحش دادن به منتقدان
اما از همان روز اجرای برجام مشخص بود که از یک جای دیگر بیرون خواهد زد.
ظاهرا تشخیص این بود که فحاشی شیک، اتوکشیده و همراه با لبخند، لازمه در
تنگنا قرار دادن منتقدان برای فروش بخشهای دیگر کشور در مقطع جدید است!
نخستین پرده از این فحشهای کادوپیچ و دیپلماتیک را در بیانیه عصبی وزارت
امور خارجه به دنبال یک مناظره تلویزیونی در نخستین سالگرد اجرای برجام
دیدیم. محمدجواد ظریف پس از آنکه 2 روز پس از انتشار بیانیه لوزان با حضور
در برنامه «نگاه یک» گفته بود: «نقد مفید است ولی ما وسط مذاکره و مشغول
مذاکره هستیم. اگر بیش از این وارد جزئیات شویم دستمان را در مذاکره باز
کردهایم، 3 ماه به ما اجازه دهید مذاکره کنیم.» و بعدها به تاریخ دهم
بهمنماه 94 با حضور در همایش فرصتهای پس از برجام فرموده بود: «الان زمان
آن نیست که با یکدیگر بر سر میزان پیروزی در بحث برجام بحث کنیم. امروز
این مسائل تمام شده و زمان استفاده از ستاندههاست نه تکرار دادهها. امروز
باید آنچه را به دست آوردیم نقد کنیم، نه انتقاد!»، یک سال پس از اجرای
شاهکارش هم یک مناظره دوطرفه میان حامیان و منتقدان برجام در تلویزیون را
تحمل نکرد و با الفاظی سخیف، سعی داشت دهان آن یک نفر را هم ببندد. انگار
که مملکت شاهی است و هیچ کس حق انتقاد از اوامر جناب ظریف و روحانی را
ندارد، اگرنه ناگزیر متهم به «تشویش اذهان عمومی» است و بیشناسنامه،
بیپدر و مادر، خائن و گناهکار هم خواهد بود! محمدجواد ظریف و دستیارانش
تاکنون در هیچ گفتوگوی دوطرفهای با منتقدان اداره کشور از طریق فروش
تدریجی آن، شرکت نکردهاند، با این وجود در مسیر دادن امتیازات به اجنبی،
از هیچ فحاشی و تهمتزدنی به منتقدان رویگردان نیستند.
فردی که تاکنون در هیچ تریبون دوطرفهای مقابل منتقدان خود ننشسته و
نخواهد نشست(!) اخیرا همزمان با فشار و گروکشی اروپاییها برای پذیرش لوایح
استعماری FATF از سوی کشورمان- در ازای راهاندازی همان کانال مالی که
مثلا قرار بود در ازای خروج کدخدا و چند هفتهای عملیاتی شود!- اقدام به
فحاشی و اتهامزنی عجیبی نسبت به منتقدان رویکرد خسارتبار و قاجاری خود
کرده است. ظریف ضمن متهم کردن کشور به هزاران میلیارد پولشویی، در همین
شرایط حساس حال حاضر، گفته است: «آنها که هزاران میلیارد پولشویی میکنند،
حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها میلیارد هزینه فضاسازی کنند. من هیچ
دستگاهی را متهم به این کار نمیکنم، افرادی که در این قضیه منافع دارند،
پشت القای این تصورات هستند». اظهارات ضدملی ظریف به طرفهالعینی تیتر یک
رسانههای غربی شد. بیبیسی از قول ظریف مینویسد: «پولشویی گسترده در
جمهوری اسلامی ایران یک واقعیت است».
مباحث تخصصی مربوط به FATF پیش از این به طور مفصل بحث شده و فرصت طرح
مجدد آن در اینجا نیست. جای طرح این سوال اما هست که چطور فردی که صنعت
هستهای کشور را در ازای هیچ، گل گرفته و حرفش با منتقدان جز فحاشی نبوده،
میتواند چنین اتهام سنگینی را با گرا دادن به دشمن، متوجه منتقدان کند؟!
بگذارید جلوتر نروم! و مابقی مسیر را به بیبیسی و دیگر همکاران آقای وزیر
خارجه واگذار کنم! سوال دیگر اینکه، آیا حرص و ولع برای فروش امتیازات
استعماری به بیگانگان آنقدر زیاد است که میتوان برای عملیاتی کردن آن، از
پشت به کشور خود هم خنجر زد؟!
فارغ از پاسخ شما، فیالحال اما باید بدانید مملکت ارث پدریتان نیست و
شما هم شاه نیستید تا هر بخش آن را که به دلخواه بفروشید، هیچ کس حق
اظهارنظر نداشته باشد. اگر هستهای را با فحاشی عریان به منتقدان فروختید،
امنیت ملی را نمیتوانید با فحشهای شیک به فروش بگذارید! فحاشی، شکایت و
به دادگاه کشیدن منتقدان کم بود، اتهامزنی به کلیت نظامی را که تمام
زندگی، دارایی، جایگاه و همه چیزتان را مدیون خون 300 هزار شهید آن هستید
شروع کردهاید. اگر همانطور که پاسخگو نیستید، خجالت هم نمیکشید، لااقل
وزیر امور خارجه کشورتان باشید و چنین آشکارا به جبهه دشمن نپیوندید!