کد خبر: ۴۴۷۸۶۱
زمان انتشار: ۱۱:۱۹     ۲۳ مهر ۱۳۹۷
در گفتگوی خواندنی با مجید شاکری؛
شرایط مانند زمان برجام است، عده‌ای با ایجاد فضای رسانه‌ای تلاش می‌کنند برای هزینه‌زدایی اجرای تعهداتFATF، تصویب لوایح مربوط به آن در مجلس را به نرخ ارز نسبت دهند و مردم را از آینده بدون عضویت در FATF بترسانند و عده‌ای نیز می‌گویند با الحاق به کنوانسیون دچار خودتحریمی و مشکلات اقتصادی می‌شویم. تنها تفاوت این لوایح که منتقدان آن‌ را لوایح استعماری تعبیر کرده‌اند با برجام آن است که مسوولان دولتی از برجام کلید مشکلات داخلی و خارجی یاد می‌کردند اما درباره پیوستن به کنوانسیون‌های ذیل FATF گفته‌اند هیچ تضمینی نمی‌دهیم!
به گزارش پایگاه 598، شرایط مانند زمان برجام است، عده‌ای با ایجاد فضای رسانه‌ای تلاش می‌کنند برای هزینه‌زدایی اجرای تعهداتFATF، تصویب لوایح مربوط به آن در مجلس را به نرخ ارز نسبت دهند و مردم را از آینده بدون عضویت در FATF بترسانند و عده‌ای نیز می‌گویند با الحاق به کنوانسیون دچار خودتحریمی و مشکلات اقتصادی می‌شویم. تنها تفاوت این لوایح که منتقدان آن‌ را لوایح استعماری تعبیر کرده‌اند با برجام آن است که مسوولان دولتی از برجام کلید مشکلات داخلی و خارجی یاد می‌کردند اما درباره پیوستن به کنوانسیون‌های ذیل FATF گفته‌اند هیچ تضمینی نمی‌دهیم!
 
همچنان‌که با وجود تصویب CFT در مجلس شورای اسلامی وزارت خزانه‌داری آمریکا با انتشار توصیه‌نامه‌ای ۱۹صفحه‌ای به مؤسسات مالی در رابطه با آنچه «تهدیدات ایران نسبت به سیستم مالی جهانی» خواند، هشدار داد و بار دیگر ایران را به پولشویی متهم کرد.
 
به گزارش رجانیوز؛ ارتباط تصویب لوایح مرتبط با FATF بر بازار ارز از یک‌سو و تأثیر انجام تعهدات این نهاد بر اقتصاد ایران را در گفت‌و‌گویی با آقای مجید شاکری، کارشناس اقتصاد سیاسی با گرایش کنوانسیون‌های مالی بین‌المللی و استاد دانشگاه بررسی کردیم که در ادامه آن را می‌خوانید:
 
بسیاری با فضاسازی تاکید داشتند آینده بازار ارز را با FATF گره بزنند، آیا این دو تأثیری بر یکدیگر دارند؟
ارتباط فنی بین افزایش نرخ فعلی در بازار و تصویب FATF نیست، در واقع علت اصلی به‌خصوص در ماه‌های اخیر بیشتر قیمت بازارساز است تا هرچیز دیگری.
الان در وضعیتی هستیم که علیه ما اقدامات متقابل انجام نمی‌شود و خروجی مجمع عمومی FATF هم هر چیزی باشد حتی اگر رأی به اقدامات متقابل علیه ایران بدهند، وزن کمتری نسبت به تحریم‌های ثانویه آمریکا دارد، یعنی اگر مجموعه‌ای با ایران کار می‌کند اقدامات متقابل موضوع موثری نیست و این تحریم‌های ثانویه آمریکاست که ایجاد مشکل می‌کند.
 
مسوولان ادامه مراودات مالی با اتحادیه اروپا، روسیه و حتی چین را در گرو انجام تعهدات FATF خوانده و بر آن تاکید دارند.
پرونده قابل بررسی است، اروپایی‌ها بسیار اصرار به انجام تعهدات FATF توسط ایران دارند تا بتوانند راهکارشان برای انجام تعهدات در برجام را انجام دهند، اما نگاهی به جزئیات بسته حمایتی اروپا نشان می‌دهد که راهکار آنان «تهاتر کالایی» است و نه مالی، که ریسک پولشویی بر آن مؤثر است، همچنین اگر مکانیزم مالی باشد منبع پول، پول نفت است و موضوع مجرمانه و پولشویی در میان نیست، از طرفی دیگر محل مصرف خرید کالاهای مشخص از داخل اروپا برای مصارف مشخص است.
 
تصور اینکه در بعد فنی بازگشت اقدامات متقابل علیه ایران اثری بر نوع تعاملات ایران و اروپا نمی‌گذارد و اصرار اروپایی‌ها مبنی‌بر اینکه در صورت اعمال اقدامات متقابل FATF قادر به تعاملات با ایران نیستند، محل سؤال جدی است.
 
در تعامل با روسیه و اثرات بازگشت اقدام متقابل، کمابیش قابل درک است، اساس گزندگی تحریم‌های آمریکایی برای روسیه روی سررسید تأمین مالی سرمایه‌گذاری‌های انرژی روسیه است و نه انتقالات پولی. بر همین اساس اگر روسیه با کشوری که به لحاظ گزارش FATF ریسک بالایی دارد کار کند، تبعاتی دارد که اعتبار بانک‌هایشان که همین الان هم محل حمله است می‌تواند پایین بیاید.
 
درباره چین که گفته می‌شود به‌دلیل محدودیت‌های FATF با ایران کار نمی‌کنند و حتی برای اثبات این مسأله نامه قدیمی بانک مرکزی چین را منتشر کرده‌اند، سؤال‌های جدی‌ وجود دارد؛ همین الان بانک‌های چینی با ایران کار می‌کنند درحالی‌که اگر بانک مرکزی آن کشور بانک‌ها را منع کرده باشند، این امر امکان‌پذیر نیست. از سویی دیگر ریسک روابط مالی با یک کشور ربطی به ارز مورد مبادله ندارد. این تصور که با بهانه‌جویی روبه‌رو هستیم تصور منطقی‌تری است، در زمستان سال‌95 یک ریسکی به اسم ریسک پتروشیمی‌ها رخ داد که تنشی هم در بازار ارز ایجاد کرد، راه‌حلی که برای آن ایجاد شد راه‌حلی کاسبکارانه بود و ربطی به پولشویی نداشت و نشان می‌داد که با یک بهانه‌جویی مالی روبه‌رو هستیم تا آنچه ‌واقعاً موضوع FATF باشد.
مجموع تمامی این موارد به ما نشان می‌دهد، آن چیزی که با آن مواجهیم، عدم تصویب لوایح مورد تعهد FATF اثری فنی بر مبادلات بازار ارز نمی‌گذارد اما نمی‌توان اثر روانی را نادیده گرفت. در زمانی که دو لایحه همزمان در صحن علنی مجلس بررسی شد و یادآور تصویب 20دقیقه‌ای برجام بود، قیمت‌ها بالا رفت. 
 
البته تاکید می‌کنم که بسیار سعی شده تا موضوع FATF و نرخ ارز به یکدیگر وصل شود تا در واقع برای مخالفت با هرکدام از برنامه‌های اجرایی FATF از جمله CFT، هزینه‌زایی شود.
 
برخی مشکلات بسته شدن حساب دانشجویان در چین را به‌ اقدامات متقابل FATF ربط می‌دهند، این درست است؟
اگر ما در لیست سیاه هستیم‌، میان حساب دانشجویان و تجار چه تفاوتی وجود دارد؟ حتی چینی‌ها به‌طور رسمی اعلام کردند که مشکل پیش‌آمده به‌دلیل گشایش حساب دانشجویی و انجام کار تجاری با آن حساب بوده و موضوع مالیاتی است. من فکر می‌کنم معاونت اقتصادی وزارت خارجه باید بیشتر در این موارد دقت کند، تعجیلی در حال رخ دادن است. گره زدن مواردی که ابعاد فنی دیگری دارد به FATF قابل درک نیست.
 
تصویب CFT چه اثراتی بر بازار می‌گذارد ؟
مهم‌ترین نکته‌ای که در FATF وجود دارد و شالوده موضوع است، گزارش‌دهی مستقل FIU است، واحد اطلاعات مالی ( FIU) یکی از دو واحد اصلی زیر مجموعه دبیرخانه شورایعالی پولشویی است که یکی از مهم‌ترین وظایف آن دریافت گزارش‌ها و اطلاعات از واحدهای مالی و کمیته‌های مبارزه با پولشویی مستقر در بانک‌ها و بیمه‌هاست.
خود FATF هیچ اطلاعاتی ازهیچ کشوری دریافت نمی‌کند بلکه زیرساخت انتقال اطلاعات ایجاد می‌کند که هر FIU یی از FIU دیگر سؤال می‌پرسد. چیزی که خیلی مورد تاکید است گزارش‌دهی مستقل FIU است.
 
یکی از مهم‌ترین نگرانی‌هایی که به جز بند‌6 یعنی تعریف گروه‌های تروریستی درباره CFT وجود دارد، در بند‌12 و درباره گزارش‌دهی مالی گروه‌های تروریستی است که در این مورد باز FIU است که گزارش‌دهی می‌کند، برخی فکر می‌کنند زمانی که ما درباره پولشویی در ایران صحبت می‌کنیم، به موضوعات پول قاچاق، مؤسسات مالی غیر مجاز یا چیزهایی شبیه به این‌هاست، اما واقعیت این است که با بازگشت تحریم‌ها، 
 
پول نفت ایران از جنس پولشویی است چون نمی‌توانیم منبع آن را اظهار کنیم، پول بانک مرکزی هم همین‌طور، اگر گزارش‌دهی FIU بخواهد مطابق آنچه برنامه اجرایی است، انجام شود ما مشکلات و ایرادات بسیاری پیدا می‌کنیم.
 
روش تحریم آمریکایی‌ها از روش قبلی بسیار هوشمندتر است، در دوران اوباما تحریم‌ها موضوعی بود اما تحریم‌های مدنظر ترامپ مصداقی است که این امر گزندگی و هوشمندی تحریم را بالاتر می‌برد، اوباما تنها بلوف تحریم هوشمند را می‌زد و اطلاعات لازم برای تحریم هوشمند را نداشت.
 
باید توجه داشت که آمریکا به سه روش می‌تواند به اطلاعات مربوط به ایران دسترسی پیدا کند، یکی از آن‌ها شرکت‌های حسابرسی بین‌المللی‌اند که طبق توافقات وزارت اقتصاد دولت یازدهم در ایران مستقر شده‌اند، اطلاعات شرکت‌های ما را به‌دست آورده‌اند. موضوع دوم سوئیفت است که به آن‌ها کمک می‌کند تا ریزتراکنش‌های ارزی ایران را به‌دست آورند،  وزارت خزانه‌داری به‌ این دلیل ارزشمند و کارکرد اطلاعاتی آن در مقابل تحریم سوئیف مقاومت کرده و برای منصرف کردن ترامپ تلاش می‌کنند. آن‌ها تکمیل اطلاعات خود را تنها نیازمند دانش درباره تراکنش‌های ریالی در داخل ایران می‌دانند که این را هیچ چیزی جز گزارش‌دهی مستقل FIU نمی‌تواند تأمین کند.
 
بخش اصلی نگرانی به موضوع شناخت ذی‌نفعان برمی‌گردد، در زیر ساخت شناخت، ذی‌نفعان آن نهادی که ایجاد می‌شود، موظف‌اند هم طی برنامه اقدام و هم ذیل فصل همکاری‌های بین‌المللی به طرف مقابل در خصوص تراکنش‌های ریالی گزارش‌دهی کند. به‌عنوان مثال طرف خارجی همچون ترکیه یا آذربایجان (اسرائیل‌ یا آمریکا) می‌پرسد فلان تراکنش مابین فلانی و فلانی چگونه است و ما باید به سؤالات آن‌ها پاسخ و درباره آن توضیح دهیم.
 
ممکن است گفته شود ما دروغ می‌گوییم یا اینکه ما هم از طرف مقابل می‌پرسیم و از اطلاعات آن‌ها استفاده می‌کنیم، حقیقتی که وجود دارد این است که با توجه به اینکه ما بر لبه اقدامات متقابل هستیم اگر خلاف بگوییم، هر نوع بلایی ممکن است بر سرمان بیاید، اما وقتی طرف مقابل خلاف می‌گوید و در بیانیه هم نیست عملاً هیچ ریسکی برایش وجود ندارد.
 
اگر برنامه اجرایی بر اساس چیزی که به ایران داده‌شده اجرایی شود، اثرات منفی بسیار جدی درباره موضوعات ارزی ایران خواهد داشت و تحریم‌های آمریکا را براتر و گزنده‌تر خواهد کرد.
 
تاکید می‌کنم اگر برنامه اجرایی FATF چنان که برنامه‌ای که از ایران خواسته است، اجرا شود اثرات منفی‌ای دارد، ما حدود 75‌درصد انتقالات مالی‌مان از طریق صرافی‌ها انجام می‌شد، در واقع این انتقالات مالی ناشناس میان کشورهاست که به صرافی‌ها کارکرد می‌دهد، حالا بماند که در ایام دلار 4200تومانی چه فشار و شکستگی‌ای در این سیستم ایجاد شد اما اگر گزارش FIU انجام شود می‌تواند عملکرد صرافی‌ها را تغییر داده و کند کرده و اثر منفی‌ بر نرخ ارز دارد.
 
ما برای کاهش اثرات منفی چه راهکارهایی داریم؟
در مقابل قانون مبارزه با پولشویی که قانون داخلی است می‌توان کارهایی کرد، در قانون تأمین مالی تروریسم هم چون قانون داخلی است می‌توان اقداماتی را انجام داد اما درباره کنوانسیون‌ها نمی‌توان اقدامی کرد چون منسجم و به‌هم پیوسته است، خیلی از حق تحفظ‌هایی که درباره‌اش صحبت می‌شود قابل اعمال نیست و دستمان کاملاً بسته است.
 
وقتی ارائه اطلاعات صرافی‌ها و تراکنش‌های مالی کشورهای دیگر با ایران‌ بسته شد؛ باعث مشکلاتی شد، این چه ارتباطی با FATF داشت؟
می‌توانم تأیید کنم که در اردیبهشت ماه امسال، CFT که یک نهاد مشترک ضدپولشویی تشکیل شده از کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس است و این شورای همکاری خلیج‌فارس یک کرسی در FATF دارد، عملیاتی انجام داد که منجر به تحریم شدن برخی صرافی‌های مهم ایران در دبی ذیل تحریم کاتسا شد، اینکه CFT آن را بر اساس اطلاعاتی از FIU ایران انجام داده باشد یا نه را نمی‌دانیم چون اطلاعات سطح بالایی است.
 
البته به لحاظ فنی ممکن است در چارچوب موضوع گزارش‌دهی FATF این سؤال از FIU ما شده باشد اما اینکه چه پاسخی داده شده و تا چه حد‌؛ باید یک مقام رسمی تأیید کند. به لحاظ فنی در این بستر شدنی است اما بنده نه در مقام رد و نه در مقام تأیید هستم که بگویم این کار صورت گرفته یا نه.
 
آیا اجرای کامل تعهدات FATF منجر به خروج ایران از لیست سیاه می‌شود؟
مردم تصور می‌کنند که اگر تعهدات FATF کامل انجام شود منجر به خروج نام ایران از لیست سیاه می‌شود اما این صحت ندارد، من دیدم برخی رسانه‌ها درباره کشورهای دیگر نوشته و شرایط ایران را مقایسه کرده‌اند اما این‌ها هیچ‌یک شرایط کنونی ما را نداشتند، در تاریخ تاکنون هیچ کشوری از لیست سیاه بیرون نیامده چون تنها ایران و کره‌شمالی از 2011 در لیست سیاه بودند. اما خروج از لیست سیاه‌ یا ادامه شرایط کنونی نیاز به اجماع در FATF دارد و در جایی گفته نشده که اگر تمامی تعهدات را اجرایی کنیم اتوماتیک از بیانیه خارج می‌شویم.در بیانیه بوسان نوشته که بعد از انجام تعهدات اجرایی باید مجمع عمومی تصمیم‌گیری کند، خب این تصمیم می‌تواند نگه داشتن ایران در لیست، انجام تعهدات بیشتر توسط ایران و ... باشد، تصمیم‌گیری درباره خروج ایران از بیانیه نیازمند اجماع است و یک مخالفت مؤثر می‌تواند مانع این امر شود. الان آمریکا در مجمع حاضر است، در دوره قبلی هم آرژانتین و کرسی شورای همکاری خلیج‌فارس با تصمیم آمریکا همراهی کرده پس امکان مخالفت مؤثر درباره هر تصمیمی به نفع ایران وجود دارد.
 
تنها بخش باقی‌مانده از تعهدات ایران CFT نیست، ایران تمامی تعهدات خود را عملی کرده اما تاکنون جز چند مورد، باقی آن مورد تأیید FATF قرار نگرفته است. ما در الحاق به CFT داریم هزینه‌ای را می‌پردازیم و نمی‌توانیم از این کنوانسیون حداقل تا یک‌سال بیرون بیاییم، ولی آیا به‌ازای این هزینه مقدر دستاوردی به‌دست می‌آوریم؟ خیر. شانس آن خیلی پایین است. این ماجرا خیلی پیچیده‌تر از این است که نمایندگان مجلس بتوانند به‌راحتی درباره آن اظهارنظر کنند یا حتی وزرا.نشست بعدی مجمع عمومی FATF در پایان مهرماه برگزار می‌شود اما به شهادت بیانیه FATF تعداد زیادی از تعهدات انجام شده توسط ایران تأیید نشده است، این سؤال پیش می‌آید که چرا برای تصویب CFT تعجیلی وجود دارد، کلاً سیاسی‌کاری است. نتیجه این شرایط بدتر از برجام می‌شود، تعهدات شدیدتر و نتایج ضعیف‌تر.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها