نرخ ارز امروز چند است؟ سکه چند شده؟ جست وجو برای پاسخ به این سوال‌ها باعث می‌شود که هر روز حداقل یک بار قیمت‌ها را یا از بقیه بپرسیم یا سریع موبایل مان را روشن کنیم و سری به سایت‌ها و کانال‌های اعلام نرخ بزنیم. بعد از آن، با یک حساب دو دوتا چهارتای ساده تصمیم بگیریم که مثلاً بعد از افزایش نرخ ها، برویم بازار و بیشتر خرید کنیم، سپرده‌های خودمان را تبدیل به ارز و طلا کنیم یا این که در هیچ یک از این حالت ها، صرفاً نگران دارایی‌هایی شویم که با تورم آب می‌شوند. البته عکس آن هم با رویه‌ای معکوس ممکن است اتفاق بیفتد.
 
این کار را بقیه هم انجام می‌دهند و همین هم هست که فارغ از این که چقدر اقتصاد ملی و منافع جمعی از این رفتارهای ما صدمه می‌بیند، هنگام مشاهده رشد روزافزون قیمت ها، صف‌های خرید در فروشگاه‌ها و بازار طلا و ارز تشکیل می‌شود. طبیعی هم هست. قاعده‌های اقتصادی حکم می‌کند که به هنگام افزایش قیمت ها، مصرف جلو و از سوی دیگر فروش به تعویق بیفتد.
 
عیارسنجی تصمیم گیری این روزهای ما
اما بگذارید با ذکر چند سوال، به یک نکته ظریف اشاره کنیم. از کجا معلوم آن نرخ ارز و طلایی که منشا همه تحرکات فوق شد، درست بوده و هست؟ آیا به سوگند ادعایی صاحب یک کانال در خصوص قیمت درست بازار واقعاً اعتماد داریم؟ آیا این نرخ‌ها مطابق با همان بازار دلالی (با فرض پذیرش رسمیت آن) هست؟ و در مرتبه بالاتر، آیا هماهنگی بین این کانال‌های اطلاع رسانی رسمی واقعاً ما را قانع کرده است تا میانگینی از نرخ‌های آن‌ها را ملاک عمل اقدام اقتصادی خود قرار دهیم؟
 
متاسفانه به نظر می‌رسد، هم اکنون، هیچ تضمینی برای این که پاسخ سوالات فوق مثبت باشد، وجود ندارد. کانال‌های اطلاع رسانی، سایت‌های قیمتی ولو این که بسیار عظیم باشند مانند TGJU هیچ کدام مورد اعتماد نیستند. نشان به آن نشان که هم اینک گفته می‌شود سکاندار یکی از همین سایت‌هایی که مدت زیادی با نام اتحادیه طلا و جواهر تهران فعالیت می‌کرد و بعد از چندی، نام اتحادیه را از عنوان خود برداشت، در خارج از کشور است و از آن جا این سایت را با همه امکانات و تجهیزات نرم افزاری اش راهبری می‌کند.
 
یا این که نرخ‌هایی که در کف بازار غیر رسمی اعلام و کشف می‌شود، حاصل فعل و انفعالاتی است که قطعاً بخشی از آن را می‌توان «بازی دلالان و نرخ‌های صوری» نام نهاد و هم اینک شگردهای آنان افشا می‌شود. با این شرایط جهت اصلی انتقاد، متوجه مسئولان است. هم اکنون خلا جدی که احساس می‌شود، نه تنها نبود یک مرجع قیمتی، بلکه حداقل نبود یک مرجع اطلاع رسانی قیمتی است. به طوری که مردم با استناد به آن، از نرخ واقعی و معامله شده ارز و طلا در بازار (چه رسمی و چه غیر رسمی) مطلع شوند.
 
هم اکنون به رغم تاکید مسئولان بانک مرکزی بر اطلاع رسانی سریع و شفاف، مراجع قیمتی این بانک اعم از وب سایت بانک مرکزی و سامانه سنا به هیچ عنوان جایی در اطلاع یابی فعالان بازار از نرخ‌های بازار ندارد. باید توجه داشت که در شرایط کنونی، نیاز مردم و فعالان بازار به اطلاعات قیمت در بازار، از مصرفی به تصمیم گیری برای سرمایه گذاری تغییر کرده است. اکنون ابزارهای کنونی رسمی، هیچ یک چنین ظرفیتی ندارند و شاید یکی از دلایل رواج گرفتن برخی سایت‌های قیمتی تاکنون، امکانات آن‌ها در این زمینه بوده است.
 
از سوی دیگر زمینه سازی برای پوشش قیمت‌های واقعی ولو بازارهای رسمی، از دیگر مواردی است که به نظر می‌رسد تدبیر مسئولان بانک مرکزی برای اطلاع رسانی صحیح قیمتی را می‌طلبد.
 
نقش مردم در بروز این معضل چیست؟
از سوی دیگر، یک پایه نرخ‌های لرزان بازار، برخی از مردم هم هستند. آن‌ها اولا به هر مرجع اطلاعاتی اعتماد می‌کنند و ثانیاً با اطلاعات کم از شرایط بازار و حداقل‌های دانش سرمایه گذاری، نظیر آن چه در بورس به کار گرفته می‌شود، اقدام به حضور در بازار در نقش یک سرمایه گذار می‌کنند. نتیجه این اقدام هم رونق مراجع اطلاع رسانی غیر رسمی، داغ شدن بازار دلالان و تقویت آن برای علامت دهی غیر واقعی به اقتصاد را رقم می‌زند. یعنی همین وضعیتی که الان شاهد هستیم.
 
تکلیف بانک مرکزی و مردم
در پایان باید گفت که عبور از شرایط خاص این روزهای بازار که در آن قیمت‌ها بر خلاف متغیرهای واقعی، از این سو به آن سو کشیده می‌شوند، در درجه اول تدبیر مسئولان بانک مرکزی برای اطلاع رسانی بهتر نرخ‌ها و ایجاد مرجع قیمتی را می‌طلبد. در درجه دوم نیز تکلیف مردم برای سرمایه‌های خرد، پرهیز از رفتارهای هیجانی با تکیه بر اطلاعات آنی  و زودگذر بازار است. تجربه بازارهای مالی تاکنون در دنیا نشان داده است که صرفاً تکیه بر واقعیت‌ها می‌تواند سود سرمایه گذاران در بازارهای مالی را رقم بزند و رفتارهای هیجانی بدون منطق، عمدتاً راه به زیان خواهند برد.
 
منبع: خراسان