کیهان: «رأي خاتمي، سيلي به موسوي بود»، «خاتمي نفوذي حكومت است»، «خاتمي نشان داد شوراي هماهنگي سبز را بر خلاف ادعاي اين شورا قبول ندارد»، «رأي دادن خاتمي بازداشت شدگان سياسي را خيلي ناراحت و دپرس كرد» و...
اينها تحليل ها و قضاوت هايي است كه در رسانه هاي اپوزيسيون منتشر شده است. از جمله ژيلا بني يعقوب همسر يكي از عناصر بازداشت شده پس از ملاقات با همسرش تصريح مي كند «از فضاي بند پرسيدم و واكنش زندانيان نسبت به رأي دادن خاتمي. گفت راستش فضاي بند با شنيدن اين خبر پر از ناراحتي شد. البته تا يك روز اول باور نمي كرديم و بعد كه مطمئن شديم تقريبا همه خيلي ناراحت و حتي دپرس و غمگين شدند.»
وي اضافه مي كند: پرسيدم الان فضاي بند چطوره؟ گفت متاسفانه هنوز هم فضاي غم غلبه داره.
در اين ميان يك پايگاه اينترنتي وابسته به گروهك نهضت آزادي موسوم به دانشجو نيوز در تحليلي خاطر نشان كرد: آقاي خاتمي با رأي دادن در انتخابات عملا جدايي راه خود از «شوراي راه سبز اميد» را با صداي بلند اعلام كرد و اين را پيش و بيش از هر كس ديگر خود اعضاي اين شورا بايد دريافته باشند، نمي شود تصور كرد آقاي خاتمي بدون در نظر گرفتن فراخوان شورا مبني بر شركت نكردن در انتخابات دست به چنين اقدامي زده باشند اين موضوع از آنجا حائز اهميت مي شود كه اين شورا همواره مدعي بوده اگر نه حمايت علني اما همدلي و رضايت ناگفته خاتمي را به همراه دارد مهمتر از همه اينكه خاتمي از نفوذ بالايي در ميان هواداران اين شورا برخوردار است.
دانشجونيوز اضافه مي كند: خاتمي از دور برداشتن شوراي راه سبز -كه مدعي است زبان اپوزيسيون داخل كشور نيز هست- ، رونق گرفتن فعاليت هاي خارج از كشور و انتقال كامل مديريت به بيرون از مرزها و راديكال شدن آن نگران است. وي با اين كار به اعضاي پيدا و پنهان اين شورا اين پيام را داده كه تصميمات شورا لزوما مورد قبول او نيست. همچنين پيام مشابهي به حاكميت و نيروهاي درون نظام كه حسابش را به خارج نشينان فراخوان بده جدا كنند.
اين رسانه درباره شيفتگان خاتمي نوشت: اين عده از آنجا كه عمدتا دچار كيش شخصيت هستند احتمالا در آينده دچار تناقض هاي بيشتري مي شوند همان طور كه از اين پس در مورد دفاع و پيروي از فراخوان هاي شوراي راه سبز دچار تناقض مي شوند . جفاي آقاي خاتمي به مفاهيمي مانند دموكراسي، جامعه مدني، انتخابات آزاد، تحزب، اصلاحات و... بزرگترين عملكرد منفي سياسي ايشان و نابخشودني ترين آنها در طول اين سالهاست. آقاي خاتمي در طول اين سالها كوشيده واژه ها و مفاهيم مدرن را بيش از پيش لاغر كرده، دست و پايشان را تا چارچوب هاي نظام سياسي فعلي كوتاه كند و زبانشان را بريده تا پژواك صدايشان از مرزهاي آرمان هاي مطلوب او فراتر نرود. امروز نيز گفتمان آقاي خاتمي «آشتي ملي» را نشانه گرفته است. اين عروس هزار داماد نه تنها دل طيف هاي گسترده اي از نيروهاي معتدل اپوزيسيون و پوزسيون را مي برد كه در مواقع تنگنا و اضطرار نيز مي تواند حاجت دل تندروترين آنها را نيز اجابت كند. بايد به ايشان يادآور شويم آشتي ملي به معناي آزادي چند زنداني سياسي وابسته به احزاب متبوع و ديگر مديران دولتي او يا راه يافتن چند نماينده هم فكر به مجلس و دعوت به مجالس بزرگان نظام و... نيست.
از زاويه تحليل ديگر، پايگاه اينترنتي گويانيوز در تحليلي با عنوان «خاتمي نفوذي حكومت بود» تاكيد كرده است: چند ماه پيش نوشتيم كه اين مرد ارزش باور كردن را ندارد. گفته بوديم كه او مامور حكومت براي گرفتن فرصت از اپوزيسيون است. او گوش به فرمان حاكميت و مامور براي انحراف و سردرگم سازي روشنفكران بوده است. خاتمي مي گويد نبايد درگذشته منجمد ماند. با اين وصف نبايد سكوت و خيانت او به مهندس موسوي و شيخ كروبي و همراهي با حكومت را به رخ كشيد.
«بالاترين» نيز معتقد است رأي خاتمي سيلي به گوش موسوي بود. قديم ترها يك جوك بين مردم رايج بود كه مربي فوتبال به بازيكنانش مي گفت اصغري و اكبري، حسني و حسيني و... همه بازيكنان حريف را ول كنيد، بچسبيد به نوك حمله آنها، در بيست دقيقه اول، اصغري (مدافع وسط تيم) دو گل به دروازه خودي زد، مربي تيم از كنار زمين فرياد زد كه نوك حمله تيم حريف را ول كنيد، همه بچسبيد به اصغري! حالا با اين وقايع، بايد حاكميت را رها كرد و چسبيد به خاتمي.
همچنين سايت راديو فردا به نقل يكي از اعضاي فراري دفتر تحكيم نوشت: خاتمي هيچ تفاوتي با گذشته نكرده است و اين مخالفان هستند كه از او توقعي غيرمنطبق با واقعيت دارند. خاتمي الگوي رفتاري ثابتي ندارد. او فاقد برنامه و محاسبه گري و مقيد به رعايت خط قرمز حساسيت هاي رهبري است. خاتمي تابع هيچ گونه برنامه سياسي منسجم و منظم نيست و به صورت آني و دفعي موضع مي گيرد. او پر از اشتباه است از جمله نامه نگاري به رهبري در اوج درگيري ها و پيشنهاد بخشش ظلم هايي بود كه به رهبري شده است.
نويسنده تاكيد مي كند: با توجه به پيشينه عملكرد خاتمي، معضل موجود درباره او تكرار شونده است. او نمي تواند عملكرد قابل قبولي براي اپوزيسيون داشته باشد. مشكل دقيقا جايي است كه الگوي رفتاري خاتمي بعد از مدتي توسط مخالفان فراموش مي شود. تا زماني كه حاميان خاتمي هرگونه عملكرد او را توجيه مي كنند نمي توان به عدم تكرار وقايع مشابه اميد داشت.
همچنين گويانيوز در نوشته ديگري تصريح كرد: رأي دادن خاتمي در انتخابات، مخالفان را به جان هم انداخت و همه آنها را سر كار گذاشت. هنوز هم گروهي در شوك به سر مي برند و برخي در پي چرايي حضور خاتمي در انتخابات هستند، و عاقبت نتيجه اين همه تفحص و بحث و جدل بين شوك زدگان اين مي شود كه دليل راي دادن خاتمي، همانا آماده سازي فضاي فعاليت دوباره اصلاح طلبان براي دوره هاي بعد بوده، كه انصافا يك دست مريزاد بايد به اين كاشفان گفت كه با اين نتيجه گيري همه چيز سامان گرفت و نخود نخود هر كه رود خانه خود و اين بود پايان ماجراي يك مقطع از مبارزه با رژيم در باب تحريم انتخابات كه از سه ماه قبل از برگزاري آن مخالفانش براي به زانو در آوردن نظام، با سينه دراندن و انتشار ده ها بيانيه و اعلاميه و مقاله، حكم به تحريمش داده بودند و نتيجه عيني آن هم چرخيدن در بر همان لولاي قبلي است.
گويانيوز تصريح كرد: توپ در ميدان اپوزيسيون افتاده و خاتمي مقصر اين وضعيت است كه حالا پرده از چهره اش بر افتاده است.
از آنجا كه گروهك هاي اپوزيسيون اساسا هويت اجاره اي دارند هجوم بي سابقه و گسترده آنها به خاتمي و هتاكي هاي بعضا چارپاداري و ركيك عليه او حاكي از آن است كه مديران بيروني فتنه يعني مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، غير از خاتمي، محور قابل تكيه ديگري نداشته اند و به همين علت رويگرداني خاتمي براي كانون بيروني فتنه بسيار سنگين و شكننده بوده است.