این روزها موجی از نگرانی در بازار وجود دارد که همه مردم را دلواپس آینده خود کرده است. در این شرایط، هر کس که میتواند، بهنوعی بهدنبال افزایش نگرانی مردم است. خبری عجیب برای تشویش اذهان عمومی میسازد یا گزارههای خبری را به بدترین شکل ممکن تفسیر و تأویل میکند. در این شرایط، سادهترین راهکار کنشگران عمومی، تمسخر دولت و سادهترین راهکار دولتیها، توجیه اشتباهات مکرر است.
اخبار و اطلاعاتی که روزانه از طریق رسانههای داخلی و برخی «فیکنیوزها» به مردم میرسد، سبب واکنشهای مردمی در بازار است. وقتی در یک رسانه به دروغ اعلام میشود یک کالا در حال تمام شدن است و در آینده با قیمت بالاتری به فروش میرسد، ذهنها تحریک خواهد شد. سادهترین و ابتداییترین راهکاری که در چنین مواقعی به ذهن مردم میرسد، خرید بیش از حد نیاز برای جلوگیری از ضرر و زیان مالی است.
در همین رابطه، بد نیست برخی اتفاقات ماههای اخیر در مورد کالاهای مختلف را بررسی کنیم تا مشخص شود چه عواملی موجب انحراف اذهان و ایجاد تورم شده است.
بازار خرید ارز و سکه
تحلیل منطقی و دقیق این بازار، بسیار پیچیده شده است. حتی اقتصاددانان و فعالان اقتصادی هم بهدقت نمیتوانند تحولات این بازار را تحلیل کنند. بیش و پیش از هر چیز، دلیل اقبال عمومی به خرید از این بازار، جلوگیری از کاهش ارزش سرمایههای شخصی است. ممنوعیت خرید و فروش ارز، قیمتگذاری بیاساس در بازار سکه و افزایش روزانه قیمت در این بازار، اشتیاق عمومی به این بازار را افزایش داده است.
بازار خودرو
بازار خودرو بهدلیل اختلاف قیمت میان فروش کارخانه و بازار همیشه جذابیتهایی به همراه دارد. نقش دلالها در این بازار از هر نهاد و مسئولی بیشتر است. بهدلیل زمانبر بودن خرید و فروش خودرو، این بازار دیرتر دچار نوسان شد و افرادی که نتوانستند بهدلیل محدودیتهای ایجاد شده، سکه و ارز بخرند به این بازار وارد شدند. در حال حاضر اختلاف قیمت کارخانه و بازار به حدی است که هرگونه عرضه از سوی خودروسازان با اقبال عمومی همراه میشود. فردی که تمام سرمایهاش بهاندازه خرید یک ماشین بوده، لاجرم تنها کاری که به ذهنش میرسد خرید خودرو است.
خانه و زمین
امسال بعد از رکود چند ساله در این بازار، افزایش قیمت، جذابیت خرید خانه و زمین را افزایش داد. تا آنجا که برخی افرادی که پولهایشان را در بانک مسکن به امید دریافت وام، سرمایهگذاری کرده بودند با ضرر مالی مواجه شدند و دیگرانی که اندکی پول برای خرید خانه پسانداز کرده بودند، بهسرعت خانه خریدند تا سرمایه زندگی را از دست ندهند. البته متأسفانه دلالان مسکن از این فضا استفاده کردند و با قیمتهای غیرواقعی، واحدهای آپارتمانی خود را به مشتریان فروختند. نکته مهم در این بین آن است که با وجود نظر برخی کارشناسان مبنیبر حبابی بودن این بازار، اما افزایش قیمت مسکن در ماههای اخیر را میتوان تأثیر تورم چند ساله دانست.
مایحتاج خانگی
مهمترین بازار مرتبط با معیشت شهروندان این بازار است. کوچکترین تغییر در این بازار و نوسانات قیمت میتواند زندگی اقشار کمدرآمد را با بحران مواجه کند. آخرین بحران این حوزه پوشک کودک بود که بهواسطه شایعات، مردم بیش از حد نیاز خرید کردند تا مدتها از خرید پوشک بینیاز شوند. میوه و ترهبار، گوشت سفید و قرمز، لبنیات و... نیز در چند وقت اخیر بیش از حد گران شده است.
لوازم الکترونیکی و ارتباطی
لوازم الکترونیک و ارتباطی از اولین بازارهایی بود که بهدلیل وارداتی بودن و ارتباط مستقیم با نرخ دلار، گرانیها را تجربه کرد. علاوهبر گران شدن اقلام در این بازار، اکنون خرید یک گوشی تلفن همراه نیز با مشکلات فراوانی همراه شده است. گوشیهایی که پیش از این، توان خرید آن با قیمت مناسب وجود داشت، اکنون بیش از یک میلیون تومان قیمت دارند و امکان خرید گوشیهای هوشمند از دسترس بسیاری از مردم خارج شده است. لوازم خانگی نیز چنین وضعیتی را تجربه میکنند و ادامه روند فعلی، خرید این اقلام را برای بسیاری تبدیل به آرزو خواهد کرد.
سیگار
هرچند پرداختن به مقوله قیمت سیگار مورد توجه نیست و افزایش و کاهش قیمت آنها جایی در رسانهها ندارد، اما اختلاف قیمت فروش سیگار با قیمت درج شده روی بسته، سؤال اصلی مصرفکنندگان دخانیات در ایران است. دلالهای این بازار با خیال آسوده و به دور از نظارت قانونی، بیش از هر بازار دیگری بدون دغدغه و نگرانی سودجویی کرده و مبالغ گزافی بابت سیگار دریافت میکنند.
نگاه مردم و راهکار عمومی
باوجود اینکه برخی تحلیلگران اقتصادی و مدیران دولتی خریدهای مردم را عامل تورم میدانند، بیش و پیش از هر چیز باید نگاهی همدلانه با مردمی که اقدام به چنین خریدهایی میکنند داشت. از هر سو اخبار مرتبط با بحران اقتصادی و تحریمها، نگرانی عمومی را افزون کرده است و آنچه بیش از هر چیز به ذهن متبادر میشود نشانههای ورشکستگی و فقر است. در این میان، مردم برای آنکه اندک سرمایه خود را حفظ کنند اقدام به خرید میکنند. در شرایطی که اعتماد عمومی به مدیریت اقتصادی کاهش پیدا کرده، از نگاه اکثر افراد جامعه، عاقلانهترین راهکار این است که برای نجات زندگی شخصی برنامهریزی کنیم و خود را از فرو رفتن در بحران وارهانیم. مقصر اصلی در آشفتگی بازار نیز کسانی هستند که از وضعیت موجود سوءاستفاده کرده و تورم در بازار ایجاد کردهاند.
در این شرایط، سادهترین راهحلی که به ذهن میرسد، ایجاد شفافیت مالی در بازار و همچنین افزایش امکان دسترسی به کالاهای اساسی برای شهروندان است. شرایطی که برخی، از آن با عنوان جنگ اقتصادی نام میبرند، نیازمند نوعی از برنامهریزی است که متناسب با بحران باشد. زمانی که قیمتها هر روز اضافه میشود باید قدرت خرید مردم نیز افزوده شود تا با مشکلات مالی مواجه نشوند در غیر این صورت، باید منتظر فقیرتر شدن اقشار ضعیف باشیم.