حضرت آیتالله خامنهای از لحظه استقرار در جایگاه مقام رهبری نظام اسلامی، توجه جدی به خنثی کردن ترفندها و توطئههای دشمن داشتهاند. ایشان اولین هشدارها را نسبت به توطئه جدید دشمن که عبارت از «تهاجم فرهنگی» بود به گوش مردم رساندند و بعدها با تعبیر «شبیخون فرهنگی» ابعاد و وسعت بیشتر این خطر را گوشزد کردند و کوشیدند تا با «تبیین و روشنگری» ذهن مردم و مسئولان را نسبت به نقشههای متنوع و پیچیده دشمن روشن سازند.
معظمله
در تعریف مقوله «تهاجم فرهنگی» پس از ناکام ماندن دشمن در عرصه نظامی و
رویکرد به عرصه فرهنگ، در دیدار با فضلای حوزه علمیه قم در هفتم آذر 1368
گفتند: «یک جبههبندی عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت، پول و با انواع و
اقسام پشتوانه همراه است، الان مثل یک سیلی راه افتاده که با ما بجنگد. جنگ
هم، جنگ نظامی نیست. بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد و آثارش هم
طوری است که ما تا به خود بیاییم، گرفتار شدهایم» [2]
رهبرمعظم انقلاب
مقوله فرهنگ را «چشم اسفندیار» ملتها معرفی کرده و تهاجم فرهنگی را چونان
یک بمب شیمیایی میدانند که نامحسوس و بدون سروصدا منفجر میشود و اثرات
ناگهانی وزیانباری برجای میگذارد، معرفی کردند: «فرض کنیم در یک محوطه یک
بمب شیمیایی منفجر شود یا بیفتد که احدی نفهمد که این بمب اینجا افتاد. پس
از هفت هشت ساعت میبینید صورتها و دستهای همه تاول زده است. تهاجم
فرهنگی دشمن به صورتی است که شما ناگهان از مدرسههای ما، در خیابانهای
ما، در جبهههای ما، در حوزه علمیه ما، در مدارس و دانشگاههای ما
نشانههای آن را خواهید دید.»[3]
اما با وجود تمام هزینههای دشمن برای تسخیر روح و جسم جوانان ایرانی بهوسیله انواع و اقسام ابزارهای شبیخون فرهنگی مانند ماهواره، انتشار گسترده محتواهای غیراخلاقی و شبهات متزلزلکننده بنیانهای معرفتی جوانان و حمله به مبانی دینی در فضای اینترنتی و... رویش گلهای بوستان انقلاب اسلامی که از میان متولدان دهه هفتاد بودند و ظهور آنان در دهه 90 و در اوج تهاجم فرهنگی دشمن، نشان داد که دشمن نتوانسته است جوانان مؤمن و و انقلابی ایران را از دامن پرمهر و برکت این انقلاب جدا کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در بیانات خود به این مساله تصریح فرمودهاند که جوانان امروزی در انقلابیگری و دلبسته بودن به آرمانهای بلند امام خمینی(ره) چیزی کمتر از جوانان دهه اول انقلاب ندارند. رویش و ظهور شهدای مدافع حرم این مساله را به اثبات رساند که جوانان امروزی که آماج شدیدترین تهاجم فرهنگی قرار داشتهاند، توانستهاند با اراده آهنین خود در این میدان نبرد پیروز و سربلند بیرون بیایند.
همچون جوانان نسل اول انقلاب که برای دفاع از انقلاب اسلامی، از همان آغاز جنگ تحمیلی، سینه خود را در برابر دشمن بعثی و تمام حامیان آنها سپر کرده و با نثار جان خود مانع از وارد شدن کوچکترین خدشهای به ایران شدند، جوانان دهه هفتادی نیز با درک و معرفت بالای خود، از همان آغازین روزهای حضور تروریستهای بینالمللی در سوریه و عراق، نقشه دشمن را فهمیده و برای دفاع از اسلام و ممانعت از برپا شدن سنگر دفاع از وطن در همدان و کرمانشاه و تهران، با حضور در فراسوی مرزها به دفاع از دین و کشور بپردازند.
این رشد فرهنگی البته اتفاقی نبود. دهه هفتادیها در دورهای متولد شده بودند که جمهوری اسلامی در معرض شدیدترین حملات اعتقادی، از داخل و خارج کشور بود.
در فاصله سالهای 70 تا 76 جریانی در کشور شکل گرفت که بروز اجتماعی و سیاسی خود را به پس از 76 موکول کرد. این جماعت که بعدها بهعنوان «اصلاحطلبان» شناخته شدند، در دوران بروز حاکمیت سیاسیشان بر شئون مختلف اجرایی کشور، از طریق کودتای خزنده مطبوعاتی و رسانهای تلاش کردند تا پایههای عقیدتی و فکری و فرهنگی انقلاب و نظام اسلامی بلکه از آن فراتر، پایههای دینی اجتماعی را سست کنند.
اساس کار این عده، ساخت و ترویج شبهات مختلف و منتشر ساختن آن در ابعاد وسیع در رسانهها بود تا بدینترتیب به زعم خود، نبض فکری جامعه را کنترل نموده و پایههای حاکمیت خود را محکم کرده و البته نظام اسلامی را دچار افول نمایند.
در این میان هجمه به «فرهنگ شهادت» از مهمترین محورهای فعالیت اصلاحطلبان در دوران سیاه دوم خرداد بود که بخشی از توهینهای این عناصر در ذیل آورده میشود:
الف) عبدالکریم سروش: فرهنگ شهادت، خشونتآفرین است. اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان میشود. [۴]
ب) اکبر گنجی: پیامبر در بدر و حنین و… شمشیر زد… اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟ خشونت، فرزند خشونت است و درخت خشونت، میوههایی جز خشونت به بار نمیآورد. هیچکس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل میداند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.[۵]
اما با وجود این هجمه گسترده عناصر فکری وابسته به دشمن در قالب مطبوعاتی که به «روزنامههای زنجیرهای» معروف شدند، ناگهان یک جریان فرهنگی خودجوش در سراسر کشور به راه افتاد که موجب شد جوانانی که در جستجوی حقیقت هستند، را از میان آتش سنگین رسانهای دشمن به سمت نور هدایت کنند.
«راهیان نور» عنوان حرکت بزرگ و عظیم فرهنگی بود که با حضور جوانان در مناطق جنگی متبرک به حضور شهدای آخرالزمانی سیدالشهدا (علیهالسلام)، آنان را با آنچه در دفاع مقدس گذشته است از نزدیک آشنا کند.
حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در ایام نوروز 78 در منطقه عملیاتی شلمچه موجب شد این حرکت بزرگ برای واکسینه کردن نسل جوان در برابر سمپاشیهای قلمهای آلوده عناصر دشمن در برخی مطبوعات داخلی که عملاً به پایگاه دشمن تبدیل شده بودند، شتابی دوچندان بگیرد.
جوانان و نوجوانانی که بهجای گذراندن ایام تعطیلات نوروز در مناطق خوش آب و هوا یا مراکز سیاحتی، ترجیح میدهند تا برای پیوند قلوب خود با جوانان نسل پیش از خود که برای آرامش امروز آنان جان خود را نثار کردند، صدها کیلومتر را پیموده و هرساله در گرمای طاقتفرسای خوزستان به تجدید بیعت با شهدا بپردازند.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بخش دیگری از بیانات اخیر خود فرمودند: «یک جنگ فرهنگی راه انداختند در دهه ۷۰ و بخشی از دهه ۸۰، برای اینکه افتخارات دفاع مقدّس را به فراموشی بسپرند، و اصرار داشتند بر این. [امّا] جمهوری اسلامی یک فنّاوری نرم را به وجود آورد، یعنی حرکت عمده راهیان نور. راهیان نور یک فنّاوری است؛ یک فنّاوریِ قدرتِ نرم است. میلیونها جوان راه افتادند رفتند در جبهههای جنگ، در آن کانون معرفت و قدس، در آن کانون فداکاری، آنجا دیدند که چه وضعیّتی بوده است و چه اتّفاقاتی افتاده است؛ [برایشان] شرح دادند و در ماجرای دفاع مقدّس قرار گرفتند. بله، جمهوری اسلامی این است؛ مدافع حرم تربیت میکند؛ راهیان نور راه میاندازد؛ معتکفین در مساجد را -که تقریباً همه هم جواناند، بهعنوان یک نماد عالی تضرّع و قداست- به وجود میآورد؛ اینها که [قبلاً] نبود؛ پس ما در جنگ فرهنگی بر دشمن پیروز شدیم. در جنگ نظامی هم ما پیروز شدیم»[۶]
پینوشت:
1- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273
2- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری، چاپ اول، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تابستان 1373، ص 12.
3- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری، ص 12.
4- www.mashreghnews.ir/news/184059
5- www.mashreghnews.ir/news/184059
6- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273