عصر امروز - کوشیار رودی: نگاهی
کوتاه به تاریخ رقابتهای سیاسی در انتخابات ایران و الگوی مشارکت در این
سالها، به خوبی مشخص میکند که مشارکت مردم صرفاً در گرو حضور جریانهای
سیاسی مختلف و متنوع نیست و حضور جریانهای سیاسی و رقابت بین دیدگاههای
متفاوت نظیر اصولگرا و اصلاحطلب، تنها بخشی از دلایل افزایش مشارکت است.
در این راستا میتوان به انتخابات دورهی دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا
اشاره نمود که همهی افراد تند و رادیکال جریان دوم خرداد در میدان رقابت
حضور داشتند. این مسأله درست در اوج دورانی بود که بحث مشارکت سیاسی جزو
محورهای اساسی گفتمان حاکم بر فضای کشور بود و هیچ جریان نظارتی نظیر شورای
نگهبان که موجب رد صلاحیت آنها شود، اعمال نظارت نمیکرد؛اما به گواه
تاریخ، پایینترین مشارکت بعد از انقلاب در همین دوره که در ظاهر، رقابت و
فضای مشارکت خیلی پر رنگ بود، تجربه شد.
در این بین حضور فردی
مانند «خاتمی» پای صندوق رأی نیز حاشیههای فراوانی را به همراه داشت و این
جریان را دچار سردرگمی عجیبی نمود. چرا که از یک طرف مردم را به عدم
مشارکت و تحریم انتخابات دعوت کردند و از سویی دیگر اصلیترین چهرهی این
جریان بر سر صندوق رأی حاضر شد. به هر حال باید گفت رای آقای خاتمی که تز
اصلی تحریم را طراحی کرده بود به معنای اعلام رسمی شکست این پروژه برای
فتنه گران است و رویای تحریم، آرزوی دست نیافتنی دشمنان انقلاب باقی خواهد
ماند.
در واقع خاتمی با علم به این که چاقوی اپوزیسیونی تحریم امروز
با بی توجهی مطلق مردم بناست دسته خود را ببرد نخواست هزینه تحریم
انتخابات را بپردازد. توجه به این نکته کلیدی، ما را در رمز گشایی رفتار
دوگانه لیدر همیشه مردد اصلاح طلبان یاری خواهد کرد.
او می دانست که
اقل هزینه هر گونه مشارکت در انتخابات زیر سوال بردن اصل فتنه 88 مبنی بر
تقلب در انتخابات بود و زیر سوال رفتن این دروغ بزرگ که فلسفه وجودی فتنه
بود ، منجر به نابودی کل داستان خواهد شد. او عامدانه و با آگاهی این خنجر
را از پشت به یاران سابقش زد چون دیگر حاضر نبود ظرفیت اصلاحات را به
قربانگاه فتنه بکشاند. هرچند واکنش سیاسیون و مردم نشان داد برای این
عملیات نجات دیگر خیلی دیر شده است. اصلاحات بازی را باخت و برای همیشه از
دور مسابقات حذف شد.