به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهیختگان، دو پهپاد با فاصله بسیار کمی
از هم، از خیابانی که صدای سخنرانی نیکولاس مادورو رئیسجمهور ونزوئلا به
گوش میرسد، به پرواز در میآیند. هدف رساندن پهپادها به محل سخنرانی
مادورو است.
مخالفان رئیسجمهور، پهپادها را با یک کیلوگرم از ماده انفجاریC4 به سمت
محل برگزاری هشتادمین سالگرد تشکیل گارد ملی ونزوئلا هدایت میکنند. هر
کدام از این پهپادها قادر به وارد کردن خسارت قابل ملاحظهای تا شعاع 50
متری خود بودند. یکی از این دو پهپاد اما پیش از رسیدن به محل سخنرانی، از
کنترل خارج شده و به سمت ساختمان دیگری میرود. پهپاد دوم اما مسیر را
بهدرستی طی میکند اما پیش از رسیدن به محل ایستادن مادورو، توسط
تکتیراندازهای گارد تشریفات هدف قرار میگیرد. همین انفجار باعث بر هم
خوردن مراسم میشود.
کمتر از دو ساعت بعد مادورو در یک سخنرانی تلویزیونی، راستگرایان افراطی
ونزوئلا، رئیسجمهور کلمبیا و برخی افراد در ایالت فلوریدای آمریکا را
عوامل نقشآفرین در این سوءقصد معرفی میکند. در همان ساعات اولیه برخی
کشورها سوءقصد به جان رئیسجمهور ونزوئلا را محکوم کردند. روز دوشنبه نستور
رورول، وزیر کشور ونزوئلا اعلام کرد: «دستکم6 نفر به اتهام دست داشتن در
سوءقصد اخیر به نیکولاس مادورو، رئیسجمهوری این کشور بازداشت شدهاند.»
به گفته وی، دو تن از افراد دستگیر شده پیشتر نیز به انجام حملات و شرکت در
اعتراضات ضددولتی متهم شده بودند. دولت ونزوئلا روز گذشته مسئول هرگونه
اقدام خصمانه جدید علیه کاراکاس را دولت کلمبیا دانست. در بیانیه دولت
ونزوئلا، با تعجب برانگیز خواندن عدم محکومیت سوءقصد به جان مادورو توسط
کلمبیا، این کشور را به انجام اقدامات خصمانه و تحریکآمیز علیه مردم و
دولت ونزوئلا متهم کرد.
در همین راستا، با امیر تفرشی کارشناس
مسائل آمریکای لاتین به گفتوگو نشسته است. تفرشی معتقد است سوءقصد به جان
رئیسجمهور ونزوئلا با این هدف اعلام بیثباتی در ونزوئلا صورت گرفته است.
او میگوید پیام اعلام بیثباتی در ونزوئلا مانعی برای اقدامات دولت مادورو
برای سروسامان دادن به وضعیت اقتصادی ونزوئلا خواهد شد. این کارشناس
مسائل آمریکای لاتین معتقد است یکی از دلایلی که رسانههای غربی تمرکز
ویژهای بر وضعیت ونزوئلا دارند بهدلیل مخالفت دولت حاکم با نظام سلطه
است. او میگوید در آرژانتین و برزیل کمتر روزی است که اعتراضات خیابانی و
اعتصابهای صنفی به خیابانها کشیده نشود ولی بهدلیل همسویی دولتها با
آمریکا، این اعتراضات پوشش داده نمیشود. متن گفتوگوی «فرهیختگان» با امیر
تفرشی را در ادامه میخوانید.
انفجار ۲ پهپاد در مراسم سخنرانی نیکولاس مادورو، رئیسجمهور
ونزوئلا، هشتادمین سالگرد تشکیل گاردملی این کشور را ناتمام گذاشت. این
سوءقصد توسط چه کسانی و با چه هدفی صورت گرفت؟
حادثه روز شنبه که نیکولاس مادورو در جمع نظامیان در کاراکاس صحبت میکرد،
یک برنامه هدایت شده بود. جریان اپوزیسیون تندرو در ونزوئلا که در دو سال
گذشته توانسته در پادگانهای نظامی، دو کودتای خفیف را عملیاتی کند، با هدف
خارج کردن ونزوئلا از برنامهریزیای که دولت آقای مادورو صورت داده، این
سوءقصد را اجرایی کرد.
از دو سال پیش آقای مادورو با توجه به آشفتگی ونزوئلا، تصمیم گرفت دو مرحله
اصلی را پشت سر بگذراد. مرحله اول ثبات سیاسی بود. بهدلیل اینکه آقای
مادورو به دوران پایانی ریاستجمهوری نزدیک میشد، امکان اجرای یک برنامه
اقتصادی پایدار با توجه به عدم ثبات سیاسی وجود نداشت؛ بنابراین مادورو
تصمیم گرفت برای ایجاد ثبات سیاسی، انتخابات زودهنگام برگزار کند. در همین
دوران چند کودتای خفیف یا بهتر بگویم شورش در برخی نقاط کشور و پادگانهای
نظامی صورت گرفت. این اتفاقات در دورهای بود که دولت گروههای مخالف را
برای گفتوگو دعوت کرده بود. هدف از گفتوگو ساماندهی وضعیت کشور بود. دولت
نشان داد که گروههای مختلف سیاسی میتوانند در قدرت مشارکت کنند. این
گفتوگوها بهخوبی پیش میرفت اما در نقاط پایانی بهدلیل ممانعت گروههای
مخالف از ادامه گفتوگو، دچار مشکل میشد.
در هر صورت این دوره با موفقیت پشت سر گذاشته شد و دولت توانست انتخابات
برگزار کند و مادورو با رای اکثریت پیروز انتخابات شود و برای 6 سال زمام
امور را بهدست بگیرد. تکلیف این مرحله از چشمانداز سیاسی تا حدودی مشخص
شد. پس از این اتفاق، دولت بهدنبال سر و سامان دادن اقتصاد رفت. مخالفان،
طرحهای جدیدی را اجرا کردند تا اجازه ندهند ثبات به کشور بازگردد و همچنین
دولت نتواند برنامه جدید اقتصادیای اجرا کند. بر همین اساس دامن زدن به
اعتراضات مردمی، تخریب اموال عمومی را در دستور کار قرار دادند. اما از این
اقدامات خرابکارانه هم نتیجه نگرفتند و برای مردم ونزوئلا مشخص شد که دامن
زدن به آشوبها، ریختن در خیابان و آتش زدن اماکن عمومی، یک برنامه هدایت
شده بود. به همین خاطر مخالفان برنامه جدیدی را در دستور کار خود قرار
دادند تا نشان دهند شرایط همچنان در این کشور عادی نیست.
یعنی بهنظر شما قصد مخالفان، ترور مادورو نبوده است؟ آنان تنها
میخواستند نمایشی اجرا کنند که بیثباتی در ونزوئلا را نشان دهند و این
بیثباتی بازتاب گسترده در رسانههای جهان داشته باشد؟
اینکه نتوانستند مادورو را ترور کنند، در درجه دوم اهمیت قرار دارد. درجه
اول اهمیت این است که نشان دهند شرایط عادی نیست. این اتفاق میتوانست با
یک عملیات ترور موفق و حذف رئیسجمهور انجام شود تا به تبع آن اوضاع بههم
ریخته شود. اینکه نشان داده شود برای ساقط کردن دولت تلاش وجود دارد، به
معنای شرایط غیرعادی در کاراکاس است. اثبات بیثباتی باعث میشود دولت
نتواند برای بهبود شرایط اقتصادی کشور کاری کند. هدف جریانی که این موضوع
را هدایت میکرد، این بود که بگوید شرایط عادی نیست و همچنان ملتهب است.
آنان همچنان در تلاش برای جابهجایی قدرت سیاسی هستند. اگر با انتخابات
نتوانستند این جابهجایی را به وجود بیاورند، از روشهای دیگر استفاده
میکنند برای اینکه شرایط کشور به حالت عادی بازنگردد.
اتفاقی که در رسانههای کشورمان میافتد این است که خیلی به مساله آمریکای لاتین پرداخته نمیشود.
ما شاهد ناآرامیهایی در نقاط مختلف آمریکای لاتین هستیم. در آرژانتین مردم
هر هفته تظاهرات و اعتصابات عمومی دارند. در برزیل هم این مساله وجود
دارد. تمام نظرسنجیها نشان میدهد رئیسجمهور سابق محبوبترین فرد این
کشور برای انتخاباتی است که در اکتبر برگزار میشود. رئیسجمهور سابق به
اتهام فساد و بدون دلیل زندانی است. رای دادگاههای مستقل این است که دلایل
برای محکومیت آقای لولا داسیلوا قابل پذیرش نیست. با این حال دادستانی کل
برزیل حکم دادگاه را لغو کرد و مانع آزادی آقای لولا داسیلوا شد. بهدنبال
این اعتصابات مختلف در کشور به راه افتاد و جنبشهای کارگری در برزیل هر
روز در خیابان هستند. اما آن چیزی که ما در رسانههایمان داریم انعکاس
اینها نیست؛ یعنی ما خبری از اعتصابات در آرژانتین نمیبینیم و همچنین در
رسانهها نمیبینیم در برزیل چه خبر است. رسانههای ما عمدتا اخبارشان را
از رسانههای غربی میگیرند و رسانههای غربی هم بهدلیل اینکه دو دولت
همسو با جریان غالب نظام سلطه در برزیل و آرژانتین بر سر کار هستند، سعی
میکنند اعتراضها در این دو کشور را پوشش ندهند.
وقتی رسانههای غربی اتفاقات برزیل و آرژانتین را پوشش نمیدهند، این
اتفاقات در کشور نیز انعکاس کمتری دارد. اما این سانسور درباره ونزوئلا که
درگیر مشکلات و بیثباتی اقتصادی است، اعمال نمیشود و رسانههای غربی
بیشتر از هر کشوری به آن میپردازند زیرا دولت مستقر، در تقابل با نظام
سلطه است.پس از مرگ چاوز، گویی ونزوئلا درگیر آشفتگی شدیدی شده است. این
چیزی است که ما در رسانههای غربی میبینیم و هرآن احتمال میرود که حکومت
مادورو سرنگون شود.
آیا این واقعیت میدانی است؟ و اگر هست چرا اینقدر اصرار وجود دارد که این کشور زمین بخورد؟
این به اهمیت کشور ونزوئلا بازمیگردد. ونزوئلا بهدلیل منابع نفتی و ذخایر
اثبات شده نفتی، یک کشور مهم در آمریکایجنوبی و جهان است. براساس آمارهای
بینالمللی، منابع نفتی و ذخایر اثبات شده ونزوئلا از ذخایر نفتی
عربستانسعودی بیشتر است. ونزوئلا نزدیکترین و مطمئنترین منبع تامین
انرژی برای آمریکاست. نوع نفتی که در ونزوئلا استخراج و صادر میشود، با
پالایشگاههای آمریکا سازگاری دارد. این کشور یک منبع انرژی در نزدیکی
آمریکاست که میتواند خیلی از نیازهای آنجا را تامین کند. آمریکا با کنترل
نفت ونزوئلا میتواند روی جریان انرژی دنیا تاثیرگذار باشد. اگر کشوری مثل
ونزوئلا با عربستان در جریان کنترل نفت همراهی کند، شرایط در صحنه
بینالمللی تغییر میکند. آرژانتین و کلمبیا این اهمیت را ندارند.
درباره این بخش از سوال که میفرماید بعد از چاوز این اتفاق افتاد باید گفت
که بعد از چاوز یک فرصت برای دولت آمریکا و هوادارانش در داخل ونزوئلا پیش
آمد. در دوران چاوز هم این بیثباتیها، تلاشها و خرابکاریها وجود داشت.
یعنی دولت چاوز در 16 سالی که بر سر کار بود، این مشکلات را داشت و حتی
تنشها به سطح خیابان کشیده میشد ولی کاریزمای چاوز، قدرت بسیج کنندگیاش و
اتفاق نظر بیشتر روی چاوز، باعث میشد او بتواند شرایط را کنترل کند. اما
دولت مادورو آن کاریزما را نداشت و این فرصت مناسبی برای جریان مخالف بود
تا در اولین فرصت کار دولت را تمام کند و این جریان را در ونزوئلا منقطع
کند. این جریان آمریکایی تلاشهای مختلفی برای بیثباتی اقتصاد کردند؛ در
نرخ تبادل دلار - مثل آن اتفاقی که در کشور خودمان شاهد هستیم- به شکل
شدیدی دستکاری و دولت را با دستاندازهای مختلف مواجه کردند. در کنار این،
آمریکا تحریمهای سختی علیه ونزوئلا اعمال و فروش نفت ونزوئلا را در
آمریکا محدود کرد و با اعمال محدودیتهای مالی، مانع بازگشت پول نفت
ونزوئلا شد.
در ادامه، این دو شورشهای خیابانی را به راه انداختند تا در دوره اول
مادورو، کار دولت و جریان انقلابی تمام شود. اما با وجود نقایصی که دولت
مادورو دارد و میتوان آن را بررسی کرد، توانستند این بحران را کنترل کنند و
در انتخابات آزاد، مادورو بار دیگر رای مردم ونزوئلا را بهدست آورد. مردم
نشان دادند به جریان رقیب با وجود مشکلات زیادی که دارند اعتماد ندارند و
هنوز اعتبار جریان انقلابی در بین عموم مردم، از جریان رقیب بیشتر است. از
این پس هم این چشمانداز وجود ندارد که اینها با توجه به اینکه بحران شدیدی
را پشت سر گذاشتند، بتوانند دولت را ساقط کنند.
در دولت نهم و دهم روابط بسیار خوبی با کشورهای آمریکای لاتین و
بهویژه ونزوئلا برقرار شده بود. طبق اخباری که منتشر میشود گویی الان
دولت ارتباطی با این کشورها ندارد. آیا ایران و ونزوئلا در حال حاضر با
یکدیگر همکاری دارند؟
خیر ندارند. در دولت سابق علاقهمندی به توسعه روابط چه در ایران و چه در
آمریکای لاتین وجود داشت اما این علاقهمندی از راس به بدنه منتقل نشد. در
راس دو کشور، روابط به حوزه سیاسی خلاصه شد و به سایر حوزههای اقتصادی،
فرهنگی و اجتماعی توسعه پیدا نکرد. با تغییر دولت در ایران، این اراده از
یک طرف رها شد. ما عملا روابط خاصی با کشورهای آمریکای لاتین نداریم و یک
روابط سیاسی عادی بین ایران و برخی کشورهای آن منطقه وجود دارد. این روابط
عادی هم تنها در قالب همکاری در سازمانهای بینالمللی ائتلافها وجود دارد
که دو کشور از هم حمایت میکنند. غیر از این، هیچ ارتباطی بین دو کشور
وجود ندارد.