به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598-عبدالله گنجی؛ اصل ۵۹ قانون اساسی میگوید: «در مسائل بسیار
مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه
همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای
عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
رئیسجمهور در
سخنرانی تلویزیونی خود مجدداً موضوع رفراندوم اصل ۵۹ قانون اساسی را طرح
کردند. ابتدا باید دو سؤال را برای فهم مسئله طرح کرد. «مسائل بسیار مهم»
اکنونِ ایران که ذهن و اعصاب اکثریت ملت را به هم ریخته است و از طریق
قانون عادی حل نمیشود چیست؟ سؤال دوم اینکه رئیسجمهور چه نسبت و صلاحیتی
برای طرح این موضوع دارد؟
طبق اصل ۵۹ «ممکن است اعمال قوه مقننه» و «باید
به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان برسد» حال سؤال این است که اعمال قوه
مقننه چه ربطی به قوه مجریه دارد و سؤال دوم اینکه آیا دو سوم نمایندگان
مجلس به اندازه رئیسجمهور مسائل مهم اقتصادی، سیاسی و... کشور را تشخیص
نمیدهند که خود وارد این موضوع نمیشوند؟ رئیسجمهور برای قوه مقننه چنین
پیشنهادی دارد، اما در همین سخنرانی از نمایندگانی که قانوناً از وی طرح
سؤال کردهاند میخواهد که بیایید دوستانه حل کنیم.
مگر سؤال از رئیس جمهور
اعمال قوه مقننه نیست؟ چرا سیاست نسبت به اعمال قوه مقننه یک بام و دو
هواست؟ اما مسئله «بسیار مهمی» که اکنون معضل شده و کشور را درگیر کرده است
و بر سر آن تفاهم وجود ندارد و هیچ راهی جز مراجعه به آرای عمومی ندارد،
چیست؛ ورود زنان به ورزشگاه؟ چند درصدند؟ برگزاری کنسرت در مشهد که هفته
گذشته جناب سراج اجرا کرد؟ رفع حصر یک قانونشکن؟
بدون تردید دو مسئله
اساسی امروز در کشور ما مطرح است و از آنان مهمتر و فراگیرتر نداریم؛ اول
بههمریختگی اوضاع اقتصادی است. عدم مدیریت ارز، رانت ارز، قاچاق خودرو،
اشتباه در فروش طلای کشور، نبود ایده برونرفت در دولت، تصمیمات اشتباه
و... هیچ مسئلهای به اندازه این ایرانیان را عصبی نکرده است که صبح که از
خواب بیدار میشوند داراییهایشان را نصفشده میبینند.
حال اگر بخواهیم
برای این موضوع رفراندوم برگزار کنیم باید برای مردم چه سؤالی را طرح کنیم و
بعد از رفراندوم چه کنیم؟ آیا دولت حاضر است باور مردم به خود در حل
مشکلات مالی، پولی و ارزی کشور را به رفراندوم بگذارد؟ اگر چنین است خوب
است نمایندگان مجلس به جای سؤال از رئیسجمهور، اصل ۵۹ را نسبت به چرایی
رهاشدگی بازار ارز و رانت بعد از آن را به رفراندوم بگذارند و یا اینکه
بگویند:ای مردم، دولت مستقر برای برجام آمده بود و اکنون امکان ادامه
برجام را دشمن سلب کرده است. نظر شما درباره یک دولت جدید با ایده دیگر
چیست؟ این موضوعی منطقی و مهم برای رفراندوم نیست؟ چرا نمایندگان از این حق
استفاده نمیکنند؟ ایده دوم برای رفراندوم مذاکره با امریکاست. در این
باره بعید است روحانی نقض غرض یا دوگانهگویی کند.
ایشان در همان مصاحبه
میگوید: «ما با همین دولت امریکا هم مذاکره کردیم (با تیلرسون وزیر خارجه
معزول)، اما آنان میز مذاکره را ترک کردند.» و در عین حال اصرار دارند که
به خاطر توهین آنان به معاهدات مشترک فعلاً مذاکره به صلاح نیست و آقای
ظریف و تخت روانچی نیز همین را میگویند.
حال سؤال این است که رفراندوم
برای بازگشت ترامپ به مذاکره را ما باید انجام دهیم؟ مگر نه این است که
اگر آنان به برجام برگردند مذاکره را بلامانع میدانید؟ پس رفراندوم در
اینجا نیز معنا نمیدهد و معضل و مشکل از طرف ما نیست.
اما سؤال این است که
علت طرح رفراندوم چیست؟
۱- ممکن است روحانی در پاتک سؤال از
رئیس جمهور (که خیلی برای ایشان گران آمده است) به دنبال گروکشی با مجلس
است و یک اصل مربوط به قوه مقننه را به میدان آورده است که معضل جای دیگری
است و بروید آنجا حل و بنده را از پاسخگویی معاف کنید.
۲- روحانی آگاه
بود که فردای این مصاحبه اصلاحطلبان نارضایتی خود را اعلام میکنند. سخنان
وی را بیحاصل و بیفایده میدانند. از طرفی برایش زمینهسازی کردهاند که
«حقایق را بگو». حال چه باید بگوید که هم فشار را از روی خود بردارد و هم
کف و سوتی از آنان بگیرد؟ لذا روحانی روانشناسی و عطش و ذائقه اصلاحطلبان
نسبت به این مسائل را خوب میداند. بلد است چگونه ذائقه آنان را قلقلک دهد و
سر کار بگذارد. میداند که مسئله آنان ارز و معیشت مردم نیست، آنان
سالهاست مشغول مبارزه با سیاستهای کلی نظام هستند و روحانی از این دالان
به آنان سلام میکند که من هم مثل شما فکر میکنم، اذیت نکنید.
۳- دور
کردن اذهان از ناکارآمدی در حوزه بانکی و ارزی کشور و تصمیمات اشتباه در
اشتباه از یک سو و فسادهای ارزی و خودرویی بعد از تصمیمات اشتباه از سوی
دیگر دولت را به تقلا واداشته است که راهی برای برونرفت پیدا کند؛ لذا
رسانههای همسو یک روز ناکارآمدی و بیعرضگی را پشت «حقایق را بگو» پنهان
میکنند و یک روز خود ایشان پشت اصل ۵۹ قانون اساسی در اعمال قوه مقننه
مخفی میشود. کاش روحانی مصداقی از مسائل امروز را نیز بیان میکردند که
راه حل آن اصل ۵۹ است تا دیگران هم بتوانند صریحتر به نیات پی ببرند و هم
فراگیری مسئله را به قضاوت بنشینند. قطعاً کسانی که مسئولیتی در کشور
ندارند و امکانات کشور در اختیار آنان نیست، از رفراندوم ترسی ندارند، زیرا
هم منشأ مشکلات نیستند و هم رفراندوم اصل ۵۹ را تغییر ماهوی نظام نمیداند
که نگران حفظ آن باشند و حتی شما را نیز برای طرح آن شماتت نمیکنند، بلکه
فرار از مسئولیتها و فرستادن منتقدان و همراهان به دنبال نخود سیاه علت
اصلی نقد و گلایه است.