روز پنجشنبه، هنوز ساعتی از مطلب عذرخواهیگونه الیاس نادران در قبال
يادداشت بد اخلاقانهاش عليه جبهه پايداري نگذشته بود كه سایت دیگري از
حامیان جبهه متحد كه منتسب به طيف آقاي قاليباف است، دست به کار شد تا جبهه
پایداری را "مارگیر"، "بولتننویس"، "اخباریمسلک"، "منحرف"، "مرتجع"،
"سطحینگر"، "کاسبکار"، "بانی سیاستورزی مبتذل"، "خودپیروزبین"،
"تئوریزهگر مبانی شانتاژ" و... لقب دهد و حامیانش را با اعضای سازمان
مجاهدین خلق و مسعود رجوی مقایسه کند! همان حامیانی که با "هزینه هنگفت
میلیاردی" جزوههایشان را "میلیونی" توزیع کرده بودند!
به گزارش رجانيوز، اين حجم از توهينها در حالي است كه اعضاي جبهه پایداری و
حامیانش به تخریبها و توهینها عادت کردهاند و آیت الله مصباح به یکی از
اعضاي جبهه پایداری قریب به این مضمون فرموده بودند كه "شما هم جهاد اصغر
کردید و هم جهاد اکبر. جهاد اکبر شما به واسطه این بود که به تخریبها و
هجمهها اعتنا نکردید."
اما اين تخريبها در قبال جبهه پايداري آنهم از سوي جريانهاي نه چندان
خوشنام نه تنها به ضرر اين جبهه تمام نشد، بلكه افكار عمومي را در مورد
ماهيت، اعضا، گفتمان و منطق جبهه پايداري و موافقان و مخالفانش حساس كرد،
بهطوري كه بهعنوان ك نمونه عيني، حجت الاسلام و المسلمین دكتر آقاتهرانی
بهرغم اتهامزنيها و تخريبهاي شخصي عليه او، در حاليكه نامش نيز فقط در
ليست جبهه پايداري قرار داشت، تعداد رأيهايش در مقايسه با مجلس هشتم، بيش
از 100 هزار رأي (حدود 18 درصد) افزايش يافت.
از سوي ديگر، دور اول انتخابات نيز در شرايطي گذشت كه برخي از چهرههای
محبوب جبهه پایداری حتي کاندیدا نشدند، اما اکنون در تهران، جبهه پایداری
که برخي مدعي بودند كه وزنی ندارد و جز چند نفری از لیستش وارد مجلس
نمیشود، برای دور دوم لیست 25 نفره دارد. (از ليست جبهه متحد در تهران، 23
نفر به دور دوم راه يافتند)
اما اين موفقيت سياسي در حالي براي جبهه پایداری رقم خورد که اين جبهه از
ابتدا تأكيد كرده بود كه براي آن، پیروزی گفتمان اهميت و اولويت دارد نه
پیروزی افراد و توصيه بزرگان جبهه پايداري نيز به این مسئله بود که "از
غیرمشهورها ولو آنکه میدانید ممکن است رأی هم نیاورند برای مطرح شدن
گفتمان حمایت کنید" كه در نتيجهي اين رويكرد، در تهران رقابت نزدیکان آقای
قالیباف با چهرههای غیرمشهور و جوان انتهاي لیست جبهه پایداری شكل گرفت و
نتیجه انتخابات نشان داد چه کسانی با تبلیغات دست و پا شکستهشان توانستند
مورد اعتماد مردم قرار بگیرند و چه کسانی با وجود تبلیغات ميلياردي بر سر
کاهش میزان محبوبیت با هم به رقابت پرداختند.
در عين حال، اعضاي جبهه پايداري تأكيد دارند كه که تعريف محدود مادي از
پيروزي ندارد، نه عصبانی میشود نه نیازی دارد که هر روز صبح تا شب پیروزی
خود را تیتر یک کند و برایش دلیل بتراشد و پیروز انتخابات، رهبر حكيم
انقلاب و ملت بزرگ ایران بود و در عین حال اين انتخابات بار ديگر ثابت کرد
كه پایداری جواب میدهد.
اما چند سؤال دوستانه و بدون عصبانیت!
1- تمام تلاش برخی افراد این بود که با خبر دادن از هزینههای میلیاردی
جریان انحرافی، از آنها و اهالی فتنه لولو بسازند و جبهه پایداری را به
تنازل و تسامح، ذبح گفتمان، اغماض از برخي مردودين و ساكتين فتنه و خودداري
از طرح غليظ گفتمان انقلاب وادار كنند. پرسش این است که این کاندیداهای
جریان انحرافی و فتنه که خیلی هم خطرناک بودند، الان دقیقا کجا هستند و چند
درصد مجلس را گرفتهاند؟ حتی خاتمی هم پای صندوقها آمد. خطر جريان فتنه و
سازمان رأي آن در تهران چه شد؟
2- استدلال دوستان این بود که "آقای قالیباف از محبوبیت و وزن سیاسی بالایی
برخوردار است، تشكيلات و امكانات قابل ملاحظهاي دارد كه اگر از او
استفاده نشود، ممكن است مانند انتخابات مجلس هشتم، يك جريان موازي شبيه
"ائتلاف اصولگرايان" شكل بگيرد. در مقابل، در صورت بهكار گرفتن آقاي
قاليباف در فرآيند موسوم به 8+7، ظرفيتها، امكانات و محبوبيت وي در تهران
ميتواند به كمك ليست اصولگرايان بيايد."
همان زمان اين سؤال بهطور جدي مطرح شد كه امكانات و ظرفيتي كه قرار است
قاليباف پاي كار بياورد، از كجا و چه منبعي است كه پاسخ مشخصي به اين سؤال
داده نشد، اما اكنون پرسش این است که سهميههاي شهردار تهران در لیست جبهه
متحد، جزو نفرات چندم هستند و چه تعداد رأي كسب كردهاند؟
3- تلاش دوستان در برگزاری انتخاباتی کاملاً اخلاقی! با اتهام زدنهایی که
حتی حجت الاسلام و السملیمن آقاتهرانی را هم بینصیب نمیگذاشت کاملا مشهود
بود. با توجه به اینکه آیت الله مصباح تصریح کردند جبهه پایداری را
نزدیکترین افراد به خود میدانند و نسبت به لیست آنها هم انتقادی
نداشتهاند و فراتر از این، خود ایشان هم موقع رأی دادن به تهران آمدند و
به لیست اين جبهه رأی دادند، خوب است دوستان که این چنین شبانهروز خود را
خالصانه وقف تخریب جبهه پایداری کردهاند، نسبتشان را با آیت الله مصباح
کمی شفافتر کنند.
جهت يادآوري؛ رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه بهمن ماه سال جاري صراحتاً
تأكيد فرمودند كه مردم در گزينشهاي انتخاباتي چنانچه شناخت ندارند، از
افراد بصير و متدين استفاده كنند. ايشان سال گذشته در منزل آيتالله مصباح،
با يادآوري سابقه شناخت نسبت به اين عالم فرزانه، تأكيد كرده بودند كه
علم، بصيرت به معناي حقيقي كلمه و صفا در ايشان جمع است. رهبر حكيم انقلاب
همچنين 12 سال پيش نيز تعبير بينظيري را در مورد آيتالله مصباح بهكار
بردند و از ايشان بهعنوان فردي كه خلأ علامه طباطبايي و شهيد مطهري را در
زمان ما پر ميكند، ياد كردند.
4- يكي از سایتهاي فعال در تخريب جبهه پايداري، چندي پيش نوشت: «تعدد
ليستهاي اصولگرايان بر افكار عمومي مردم نيز تاثير منفي دارد. همانگونه
كه بسياري از سياسيون مطرح كردهاند اين رويه باعث ميشود كه مردم نظر
مناسب و خوبي نسبت به اين تشتتها نداشته و همين امر ميتواند تاثيري منفي
بر مشاركت مردم داشته باشد.»
آيا بخشي از افزايش مشاركت در اين انتخابات، ناشي از حضور فعال جبهه
پايداري نبود؟ حضور فعال اين جبهه و مطرح كردن شعارهاي انقلاب در تهران و
شهرستانها، تبليغات ميداني جوانان حامي اين جبهه، حضور چهرههاي خوشنام
حوزوي و دانشگاهي داراي سوابق برجسته كه حامل پيام برنامه داشتن براي حل
مشكلات مردم بود، اغماض نكردن از فتنه و ساكتين آن كه مطالبه جدي مردم 9 دي
آفرين بود و... آيا تأثير كمي در افزايش مشاركت داشت؟
همین چند سؤال فعلا کفایت میکند.
نکته پایانی
يك جريان سياسي و رسانهاي با مخفي شدن پشت نام اصولگرايي خود را
موظف به تخريب و تفرقه افكني فرض كرده است. مجتبي رحماندوست از كانديداهاي
خوشنام جبهه متحد اصولگرايان كه نامش در ليست جبهه پايداري نيز نبود، به
صراحت در گفتوگويي كه روز گذشته خبرگزاري فارس از او منتشر كرد، به اين
مسئله اشاره كرد.
وي تصريح كرد: در بعضی از مراکز و رسانهها سوالاتی که خبرنگاران
میپرسیدند، طبق برنامهای بود که مرا به بدگویی علیه یک جبهه اصولگرای
دیگر سوق دهد در حالی که بنده از تخریب گروههای اصولگرا خودداری میکردم.
او ادامه داد: در یکی از مصاحبههایی که یکی از رسانهها با من انجام داد
با ترفندهای ژورنالیستی، تیتری برای آن انتخاب شد که از آن تخریب برادران
جبهه پایداری و نارضایتی من از حضور در آن جبهه تلقی میشد که البته این
موضوع یک سوءتفاهم بود وگرنه من در طول ایام مجاز تبلیغات حاضر نشدم با
هیچ کدام از کاندیداهای جبهه پایداری مناظره کنم چراکه اصلاً آنها را طرف
مناظره و در جبهه مقابل نمیدانستم.
با اين حال، به نظر ميرسد جرياني كه براي تخريب بهترين ياران انقلاب و
رهبري و رو در رو قرار دادن آنها برنامهريزي ميكند، از حداقل درايت و
هوش سياسي نيز برخوردار نيست، چراكه نتيجه معكوس بهكارگيري اين روشها در
طول سالهاي اخير بارها آزمايش شده است.
اين برخوردهاي انحصارطلبانه و حذفي يادآور بيانيه يكي از ستادها در سال 84
خطاب به شورای نگهبان در اعتراض به تأیید صلاحیت احمدینژاد است و به خوبی
نشان میدهد كه بر خلاف علاقه برخي از افراد و جريانها، باز هم يك جريان
ولايتمدار و انقلابي تحت عنوان جبهه پایداری به منطقهی ممنوعهاي وارد
شده است كه باب ميل جريانهاي حزبسالار و كانونهاي قدرت و ثروت نيست و
دقيقاً به همين دليل نيز جبهه پايداري بايد در این منطقه ممنوعه تا آخر خط،
پایدار بماند.