1- نوعی بلاتکلیفی در سرمایههای کموزیاد مردم که میتواند یکشبه چند برابر شود و یا ارزشی بیش از یک پول سیاه نداشته باشد. پاشنه آَشیل دولت دوازدهم که میتواند سبد آرای اعتدالیون و اصلاحطلبان حامیاش را به مرز سقوط و حذف از صحنه انتخابات سالهای آتی بکشاند.
2- نوعی رهاشدگی اقتصاد توسط دولت. دراینباره نیز هرکس به ظن و گمان خود برداشتی متفاوت میدهد. یکی آن را ناشی از بیعرضگی دولتمردان در کنترل بازار و معیشت مردم تلقی کرده و به وسع و میزان توانشان در کمپینهای "ما پشیمانیم " ناراحتی خود را از انتخاب مجدد حسن روحانی برای دور دوم علیرغم دیدن ناتوانیاش در دور اول اعلام میکنند و عدهای هم که منتقد روحانی بوده و هستند و به جریان غیر روحانی رأی دادهاند خود و سرمایههایشان را قربانیان میدانند که به "گناه ناکرده" باید تاوان سیاستهایی را بدهند که در آن دخیل نبوده و آگاهانه مجبور به پذیرش شرایط و ریسکهای اقتصادی – اجتماعی دولت اعتدالیون بوده و هستند.
3- عدهای هم در میان که کم هم نیستند کشور
و انقلاب را سفرهای میبینند که منابع و سرمایههای ملی کشور در آن قرار دادهشده
و اقشاری از مردم هم در حال برداشتن سهم خود از سفره انقلاب و کشور هستند و تنها ایشاناند
که جاماندهاند لذا آنان نیز بهسرعت تلاش میکنند تا از منافع این سفره سهمی هم برای
خود بردارند. البته بقولی این "دومینوی" اجتماعی انحراف و فساد، در حالی
در جامعه رشد میکند که هرکسی برای اینکه در سر این سفره بنشیند به دلیل تفاوت در جایگاه
و توان اقتصادی خویش مجبور است استراتژیهای مختلفی را برای وصول به "ویژه خواری
و رانتخواری "از این سفره اتخاذ کند اما همه این استراتژیها در یکچیز معمولاً
به اشتراک در زبان میرسند و آن "رشد رشوهخواری در میان اقشار مختلف مردم است
آنگونه که چنان قبح این موضوع ریزش خواهد کرد که تمام جامعه را فرا خواهد گرفت و این
اوج خطر در زمانی است که دشمنان کشور و خصوصاً آمریکا و بهویژه دونالد ترامپ در پی
فشارهای تحریمی – اقتصادی بر ایران هستند وگرنه کیست که نداند آمریکا با میلیاردها
دلار هزینه و بدهی توان یک جنگ گسترده و خطرناک خصوصاً با ایران را ندارد و بقول مسئولان
آمریکایی "اصلیترین ابزار آمریکا در این حوزه، «القای ترس» است که رهبر عالی
ایران بهراحتی آن را نقش بر آب میکند و اینکه هرجومرج در ایران بهعنوان اصلیترین
منبع تأمین انرژی جهان (درمجموع نفت و گاز)، نهتنها بر حوزه انرژی جهان تأثیر خواهد
گذاشت، بلکه با نشت هرجومرج ناشی از شکست ایران به ترکیه (بهعنوان متحد آمریکا در ناتو)، کویت، عربستان و کشورهای حاشیه
خلیجفارس (بهعنوان همپیمانان انرژی آمریکا) و افغانستان و پاکستان (بهعنوان کشورهای
با پتانسیل بالای تروریسم) منافع آمریکا آسیب خواهد دید.
تجربه جنگهای نیابتی در منطقه که از آن با عنوان «Proxy War» یاد میشود، نظیر جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۵۰ روزه و ۸ روزه و همچنین جنگ با داعش که در طول چند سال گذشته همواره موردحمایت مالی و لجستیکی آمریکا بوده است، اثبات کرد قدرت نظامی ایالاتمتحده در واقعیت، با آنچه در فیلمهای هالیوودی نمایش داده میشود، فاصله قابلتوجهی دارد! آنچه مدنظر نگارنده است بههیچعنوان دفاع از گزینه جنگ نیست اما آنچه از بررسی اسناد اتاقهای فکر آمریکایی قابل دریافت است، تصدیق میکند گزینه نظامی نه مطلوب آمریکاست و نه شدنی؛ تنها مزیت مطرح کردن آن، استفاده از حربه ترس برای تقویت گروههای فشار غربگرا در داخل ایران و امتیاز گیری سر بزنگاه است. (1)
4- دولت دهان و لب در سخنوری و افلیج در حرمت و عمل، این سخن بسیاری از کاربران فضای مجازی است که در سایتها مشاهده میشود به این معنی که دولت حسن روحانی فقط دولت حرف و سخن است و هیچ اقدام و برنامه عملی برای خروج کشور از این بنبست ندارد و بیشتر به دنبال فرافکنی و وقتکشی برای انحراف افکار عمومی است و ملت بهترین لقب را به دولت دادهاند و همین شعار هم میتواند موجبات ناامیدی هرچه بیشتر ملت را در پذیرش مقبولیت و درنهایت در مشروعیت دولت حسن روحانی در پی داشته باشد.
5- در بیبرنامگی و فلج بودن دولت برخی
اصلاحطلبان نیز فرصت را برای عقدهگشایی مناسب دیده و آرزوهای خود را در قالب واقعیتهای
اجتماعی و با عنوان آماده بودن بستر شورشهای بزرگتر بر زبان آوردهاند.
علیرضا علوی تبار فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص بهتازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری دولتی ایرنا در مورد چیزی به نام «ریشههای اجتماعی ناآرامیهای دیماه 1396» گفت: این اعتراضها را لزوماً نمیتوان به طبقات پایین جامعه نسبت داد؛ ویژگی غالب فعالان این اعتراضها، جوان بودن آنهاست (ظاهراً 75 درصد آنها زیر 30 سال سن داشتهاند) پیام اصلی این اعتراضها این است که «ادراک و احساس تحقیر و یاس» در بخش قابلملاحظهای از جامعه «انباشته» شده و آماده است تا به «خشم، تهور و شورش» تبدیل شود. «انباشت تحقیر و یاس» یکشبه و یکباره پدید نیامده است بههرحال پیام این اعتراضها آمادگی جامعه برای بروز اقدامات خشمآلود است؛ نباید اشتباه کرد به نظرم مهمترین عوامل تبیینکننده این وقایع عبارتاند از کاهش شدید حقانیت و اعتماد به حکومت در جامعه، نفی عملی امکان ایجاد تغییر از طریق انتخابات توسط کلیت حاکمیت، فساد، تبعیض و خاصهبخشی فراگیر، تشدید تعارضات درون حاکمیتی و ناتوانی حاکمیت در ایجاد همبستگی و اجماع درونی، تخریب هدفمند دولت و خطمشیهایش توسط مخالفان، ناتوانی بخشهای مهمی از دولت در اجرای کارآمد و اقناع افکار عمومی، طراحی و زمینهسازی رقیبان منطقهای و سلطهجویان جهانی و همراهی مخالفان خارج نشین با آنها و انفصال و ضعف سازمانی جریانهای سیاسی داخلی. (2) این سخنان نشان میدهد که اصلاحطلبان برانداز نیز همچنان در هوای 78 و 88 و البته باتجربه و پیچیدگیهای بیشتر تنفس میکنند و در فضای اقتصاد چالشی امروز بر دلنگرانی مردم دامن میزنند.
درمجموع در وضعیتی که دولتیها برای اجرای سریالی برجام های منطقهای و جهانی دارند در به وجود آوردن آن اصلیترین نقش را بر عهده داشتند فتنه گران براندازان و اراذلواوباش خیابانی و سیاسی که دستی هم در جنایات سلطنتطلبان رژیم ستمشاهی دارند بدشان نمیآید از این آب گلآلود ماهیهای خود را شکار کنند. ببینید آش چقدر شور شده است که ربع پهلوی از هماینک پیامهای شاهنشاه گونه در فضای مجازی به ملت ایران میدهد و منافقین به حرکت درآمدهاند غافل از اینکه بازی کردن در زمین ترامپ تاجر پیشه ازیکطرف و سوابق عملکردی ترامپ و آمریکا در کشورهای اطراف ایران جز خسران و نوعی بازی سیاسی و تیر انداختن در تاریکی عایدی دیگری برایشان ندارد جز دوشیدن گاوان شیرده منطقه و کسب پول و درامد ناچیز برای خود و اعوانوانصارشان است.
2- انتشار مانیفست «اغتشاش میلیونی» در ارگان دولت / مشرق نیوز / 7 مردادماه 1397/ کد خبر: 878667