کد خبر: ۴۴۴۲۶۸
زمان انتشار: ۰۹:۴۱     ۰۳ مرداد ۱۳۹۷
یکی از مهم‌ترین نیازهای امروز نظریه انقلاب در زمینه عدالت این است که نسبت‌ میان عدالت و دیگر ارزش‌ها را مشخص کند. اینکه بین عدالت و ارزش‌های مثبت دیگری که وجود دارد چه نسبتی برقرار است؟

نسبت عدالت با دین، معنویت، سیاست، امنیت، معرفت، آزادی و مفاهیمی از این دست چیست؟ مرز عدالت با بی‌عدالتی به نحو فطری روشن است. مرز این مفاهیم مثبت با عدالت چیست؟ این آنجایی است که به نظر می‌رسد حرکت عدالت‌خواهانه متوقف شده است.

برای حرکت عدالت‌خواهانه مواجهه با تکاثر پیچیدگی نظری چندانی ندارد. آن چیزی که ما را زمین‌گیر کرده این است که تکاثر باواسطه و بی‌واسطه در برابر حرکت عدالت‌خواهانه ارزش‌های دیگری قرار بدهد.

تفوق امنیت بر عدالت یا تفوق معرفت بر عدالت که به بازتولید محافظه‌کاری امنیتی یا محافظه‌کاری ذهن‌زده منتهی شده است، از دل این مرزهای مبهم برخاسته است.

اینجاست که ارزش سنت فکری شیعی در برابر اشعری‌گری خود را نشان می‌دهد. سنت فکری‌ای که در آن حکمایی همچون خواجه‌نصیرالدین طوسی حضور دارند که بر برترین ارزش بودن عدالت تأکید دارند. همین‌طور ایده‌ ارزش مطلق بودن عدالت که بارها مورد تأکید رهبر انقلاب بوده، در این مرزگذاری است که خوانش انقلاب اسلامی از سنت فکری شیعه ارزش خود را نشان می‌دهد.

رهبر انقلاب چندین بار این اصل مطلق بودن عدالت را مطرح کردند. اینکه در نظام فکری ما همه ارزش‌ها به یک معنا نسبی هستند و ارزش عدالت مطلق است. مطلق بودن ارزش عدالت به معنای برتری ارزش عدالت در مقایسه با هر ارزش دیگری، یکی از اصلی‌ترین و بنیانی‌ترین اصول تفکر عقلانی شیعه است. در نظام فکری ما حق تقدم همیشه با عدالت است.

مطلق بودن عدالت به این معنا نیست که هیچ ارزش دیگری را ما نیاز نداریم، یا هیچ ارزش دیگری ارزش ندارد. بلکه به این معناست که آن ارزشی که به بقیه ارزش‌ها ارزش می‌دهد و امکان این را به وجود می‌آورد که امنیت امنیت باشد، نه امکانی در دست سواستفاده‌چی‌ها، عدالت است. آن ارزشی که این امکان را به وجود می‌آورد که اخلاق اخلاق باشد، معنویت معنویت باشد، عدالت است. این از اولیات تفکر انقلاب اسلامی است که به دلیل اشعری‌گری‌های سرایت یافته در ذهن و زبانمان به‌درستی درک نشده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها