-کاش بهجای قرآن به سر گرفتن در شبهای احیاء، نان و خرما به دوش میگرفتید و به فقرا کمک میکردید.
-ایکاش هزینههای نذری و ولیمه دادن، خرج غذا و درمان فقرا میشد.
-چرا بهجای ساخت حرم و ضریح برای ائمه، خانه و سرپناه برای مستمندان ساخته نمیشود؟
-چرا بهجای هزینه رفتن به حج و زیارت ائمه، خرج تهیه جهیزیه عروس و دامادهای جوان نمیشود؟
-بهجای خرج عتبات عالیات، مشکل آب خوزستان حل کنید.
-بهجای مبارزه با داعش و کمک به سوریه و لبنان، به مشکل فقرا و مستمندان رسیدگی کنید.
-بهجای برخورد با بیحجابی، با مفاسد اقتصادی و سیاسی برخورد کنید
ما در اینجا درصدد پاسخگویی به این شبهات نیستیم که به کرّات پاسخدادهشده است. ولی گویا گوشی برای شنیدن ندارند.آنچه مرا به نوشتن این متن واداشت، توئیت نویسی شیخی است که عادت دارد مثل آن نماینده معروف مجلس، راجع به همهچیز اظهارنظر کند و معمولاً سرنا )کرنا) را از سر گشادش مینوازد.
وی اخیراً (و مثل همیشه) به سبک دوگانه پنداری فوق، در مورد جریان دستگیری خانم مائده هژبری مینویسد:
»قرنها مردم رقصیدند و برهنه شدند
و رفتند و آمدند اما دین آسیبی ندید؛ آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند،
لرزش کمر دختری نوجوان نیست! لغزش قلم قاضی کهنسال است...«
شرح شگرد:
در
این روش با سوءاستفاده از روحیه انساندوستی بشر، از بین دو کار خوب و پسندیده،
یکی (که معمولاً منتسب به دین و مذهب است) نفی میشود و دیگری اثبات میشود و یا
در برخورد با دو کار بد و زشت، یکی تائید و دیگری رد میشود.
این
نوع نگاه به مسائل، نه شرع تائید میکند، نه عقل و نه تجربه چنانکه اسلام برخلاف مسیحیت تحریفشده، قائل به
دوگانه پنداری نیست که بگوید برای رسیدن به آخرت باید دنیا را رها کنی. اسلام میگوید:
الدنیا مزرعة الآخره، یعنی اگر دنیا نداشته باشی، آخرت را هم نداری. دنیا راه و
مسیر است و آخرت مقصد. پس هم دنیا را و هم آخرت را باید داشته باشید.
اسلام نهتنها قائل به این دوگانگی نیست، بلکه آنها را لازم و ملزوم هم میداند؛ یعنی کسی که نماز میخواند، باید زکات را هم بدهد (رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ)، (يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ). هر کس روزه میگیرد، باید به مستمندان هم کمک کند (ذکات فطره). کسی که حج میرود باید قربانی هم بکند.
اینکه گفته شود بهجای حج یا نماز، به فقرا کمک کنید، غلط است. یک مسلمان هم باید نماز و روزه و حج بهجا بیاورد وهم به مستمندان کمک کند.
جامعه نیز یک سیستم است (مثل ماشین) لذا همه اجزاء آن باید درستکار کند. این غلط است که بگوییم، بجای اینکه آب رادیات را چک کنی، روغن ماشین را چک کن.
برخی میگویند، حالا اگر با بیحجابی برخورد کردید، همه مشکلات مملکت حل میشود؟
پاسخ این است که خیر. چه کسی چنین ادعایی کرده است؟ مثل این است که کسی بگوید، حالا اگر آب رادیات را ریختی، بقیه مشکلات ماشین حل میشود؟
میگوییم خیر. فقط مشکل آبِ رادیات حلشده ولی بقیه مشکلات ماشین مثل روغن، ترمز، باد لاستیک و ... هم باید رسیدگی کنیم.
جالب است که این شیخ که ادعای اسلامشناسی و متخصص فرهنگی بودنش، گوش فلک را کر کرده، میفرماید:
رقص دختران اشکالی ندارد، قاضی باید خوب باشد، بیحجابی و شرابخواری مهم نیست، فقط به جرائم اقتصادی رسیدگی کنید! معلوم نیست این شیخ بزرگوار از کجا و چگونه اسلام را فراگرفته است که به چنین برداشتهایی رسیده است؟
بابیان این نوع نظرات گویا میگوید:
ای راننده! نهتنها آب رادیات و باد لاستیک ماشینت را چک نکن، بلکه اگر لاستیک ماشینت پنچر بود و رادیات آب نداشت، شما فقط روغن ماشین را سرریزکن.
این افاضات ایشان آدم را یاد ترویج فرهنگ غلط در زمان
شاه میاندازد که ترانهخوان فاسد درباری میخواند: «می بخور! منبر بسوزان! مردمآزاری
نکن«
نظر صحیح:
ازنظر
اسلام هر 3 کار (شراب خوردن، سوزاندن منبر و مردمآزاری) غلط و جرم است و حکومت باید متناسب با شدّت جرم، با
آن برخورد کند.
چنانکه هم اخلال در امنیت جرم است، هم اختلاس، هم رشوه، هم تقلب، هم رفتارهای نابهنجار مثل بیحجابی، اشاعه فحشا و منکرات. ولی اخلال در امنیت و اخلال در نظام اقتصادی حکمش اعدام است، حکم شرابخواری شلاق، حکم بیحجابی زندان و عبور از چراغقرمز جریمه مالی است.
غلط است که بگوییم چون با دزد برخورد نشده پس اگر قوانین رانندگی رعایت نشود، ایرادی ندارد.
غلط است گفته شود: چون با حقوقبگیران نجومی برخورد نشده، پس بیحجابی و شرابخواری درملأعام مانعی ندارد.
استفاده از واژه «بهجای» برای القاء دوگانگی پدیدهها
صحیح نیست. هر چیز سر جای خودش درست است. غلط است که گفته شود: بهجای برخورد با بیحجابی با مفاسد اقتصادی برخورد
کنید. بلکه باید هم با مفاسد اقتصادی برخورد شود و هم با مفاسد فرهنگی و اجتماعی. چنانکه
بهجای وزیر ارشاد، غلط است که فقط وزیر اقتصاد داشته باشیم.
در
اینگونه مسائل بهتر است بگوییم:
ای رانندهای که به آب رادیات و باد لاستیک توجه میکنی، به روغنموتور ماشین هم رسیدگی کن.
شما مردم خوبی که کار خیر میکنید (خدا به شما خیر بدهد) آن کار خیر دیگر را هم فراموش نکنید.
شمایی که اموالت را وقف اماکن و مراسم مذهبی میکنی، بخشی از مالت را هم وقف کمک به فقرا و مستمندان بکن.
ای نظامی که با ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی برخورد میکنید (دست شما درد نکند، کار پسندیدهای است) ولی ناهنجاریهای اقتصادی و سیاسی را هم فراموش نکنید.
ای سپاه و ارتشی که امنیت کشور و منطقه و مرزها را
برقرار میکنید، در کنار مسئولین دولتی به مشکلات زلزلهزدگان کرمانشاه و آب
خوزستان و سرپناه مستمندان هم برسید. (که البته میرسند)
نکته
مهم: البته اولویتبندی مسائل، هم اسلام تائید میکند و هم عقل. لذا درست است که
بگوییم:
راننده باید، ضمن چک کردن آب رادیات و باد لاستیک، توجه بیشتری به روغن و درجه حرارت و آمپر موتور داشته باشد.
حکومت موظف است، ضمن جلوگیری از رفتارهای نابهنجار اجتماعی، اولویت به جلوگیری از فساد اقتصادی و سیاسی بدهد.
نظام بهتر است، اگر 2 مأمور را برای گشت ارشاد اختصاص
میدهد، 5 نیرو را هم برای دستگیری مفسدان اقتصادی در نظر بگیرد.
برای
انجام کار صحیح یا برخورد با جرائم و تخلفات شعار «یا این»، «یا آن» غلط است. بهتر
است گفته شود «هم این»، «هم آن» ولی با رعایت اولویتها.