روی سخن با مدارسی نیست که به صورت مستقل برنامه دارند، بلکه بحث بر سر برنامه عمومی حوزه و شیوه مدیریت است که اوضاع را به حال خود رها کرده و از طرفی، از منشور روحانیت بر اساس خواسته های امامان انقلاب رونمایی میکند، بدون اینکه به خواسته های ایشان عمل کند. مگر نه آنکه مطالبهی حضرت آقا بوده که برای تابستان برنامه ریزی فراگیر کنند، پس چرا هیچ حرکت و اقدامی به چشم نمیآید؟ (شروع درس خارج، 21/ 6/ 1372؛ پایان درس خارج، 6/ 3/ 1392) نکند مدیران به دوره های آموزشی اختیاری یکی دو هفته ای دلخوش کرده اند؟ یا به خاطر امتحانات عدهای، حرکت عمومی را ایست داده اند؟
آری، برنامه ریزی و پیگیری کردن، مکافات و درد سر و اعتراض در پی دارد، اما این مکافات و درد سر و اعتراض، شیرین است؛ چون نتیجه اش رشد عمومی حوزه و روحانیت است.نگارنده هرگز با تفریح و استراحت مخالف نیست، که آن را ضروریِ رشد و تحصیل میداند، اما با بی برنامگی و رها بودن هم رابطه ای ندارد.
سابقه ی مدیریت حوزه در اضافه کردن دو سال تحصیلی، بیانگر آن است که اگر بخواهند و مسئله ای را دغدغه داشته باشند، در یک ماه میتوانند قانون و برنامه تصویب کنند. ارمغان این رخوت و سوء مدیریت، از دست رفتن جوانی طلاب و عقب ماندن کشور از برکات حوزه در سطح جامعه است.