به گزارش پایگاه 598، از حادثه تا حماسه فتنه78، شش روز به طول انجامید و سرانجام پس از 6روز
غبارآلود با اجرای سناریوی دقیق و از پیش تعیینشده که به تظاهرات
خشونتآمیز خیابانی و سوءاستفاده دشمنان انقلاب منجر شد در 23تیرماه با
حضور گسترده مردم و سخنرانی حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت ملی وقت به
پایان رسید. حادثهای که رهبرانقلاب آن را اینگونه توصیف کردند: «این
حادثه تلخ قلب مرا جریحهدار کرد. حادثه غیر قابل قبولی در جمهوری اسلامی
بود. حمله به منزل و مسکن یک جمعی بهخصوص در شب یا در هنگام نماز
جماعت. به هیچوجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست.» (21/4/78)
آتشی که میتوانست در کوی دانشگاه خاموش شود، بهمیانه شهر کشیده شد و محیط
برای حضور نیروهای تندرو از قبل مهیاتر شد. کسانی که در دخمههای خود خفته
بودند، عازم میدان انقلاب شدند تا بتوانند انتقام منافقین و سلطنتطلبان
را از انقلاب اسلامی بگیرند.
اظهارنظرهای بیمنطق و بعضاً تحریکآمیز برخی مسوولان نیز در ملتهب کردن
اوضاع و تحریک دانشجویان علیه نظام، بسیار تاثیرگذار بود. شرایطی بهوجود
آمده بود که تصور میشد دولتیها در یک طرف ایستادهاند و بهجای آرام کردن
اوضاع، با اقدامهای خود بر تنش میافزایند و برخی نیز با سکوت خود بر دود
این آتش میافزودند. دراین فضای غبارآلود، دبیر شورای عالی امنیت وارد
میدان میشود.
آقای علیرضا زاکانی از چهرههای اصولگرا درباره سکوت چهرهها در این حادثه
اینگونه روایت میکند که: «آقای خاتمی که رییسجمهوری است بهعنوان یک
عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در
۲۳تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود
که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه
از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوب و انقلابی هم کرد.»
روحانی که در آن زمان تا تاریخ 22تیر، در سفری کاری در فرانسه بهسر
میبرد، به محض بازگشت به تهران مجوز ورود بسیجیان به میدان را صادر کرد و
این کار موجب شد تا برپاکنندگان این غائله پس از پنجروز هنجارشکنی،
بهلانههایشان بازگردند.
آقای محمد نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بعدها ماجرای 23تیر را
اینگونه روایت میکند: «در مسأله ۱۸تیر، شورایعالی امنیت ملی کمی با
سستی کار کرد. آقای «روحانی» دبیر وقت شورا در آن زمان در خارج از کشور بود
و جلسات شورا که به ریاست رییسجمهوری (سید محمد خاتمی) تشکیل میشد،
اجازه نمیداد که بسیج وارد شود و جلوی شلوغیها را بگیرد. اما وقتی آقای
روحانی به کشور بازگشت، مجوز را صادر کرد.»
آقای رحیم نواب صفوی، فرمانده سپاه در سال78 نیز روایت مشابهی دارد: «من
در آن قضیه برخورد جدی با وزیر کشور وقت داشتم. در دبیرخانه شورای عالی
امنیت ملی که دبیر آن آقای دکتر حسن روحانی بود، یک برخورد لفظی بین ما پیش
آمد و آقای روحانی به نفع سپاه رأی داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع
فتنه تهران.»
حوادث تلخ و عبرتآموز تیر به کندی و تلخی میگذشت تا به روز ششم رسید.
مردم از گوشه و کنار شهر به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا اعتراض خود را
نسبت به آشوبهای اخیر به گوش مسوولان برسانند. در تجمع مردم تهران،
سخنران اصلی مراسم، حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
وی ابتدا از دانشجویان تشکر کرد که صف خود را از معاندان و مفسدان جدا کرده
بودند و با اعلام بیزاری و برائت، خودشان را کنار کشیدند. روحانی این
اقدام را نشان هوشیاری و بیداری دانشجویان انقلابی و مسلمان نامید.
دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت اینگونه در میان ملت خشمگین و انقلابی از
ساختارشکنیها سخن گفت: «افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش میزنند،
آنها که ماشین بیتالمال را آتش میزنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از
بین میبرند... بیتردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزشهای این مرز و
بوم هستند، این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند. ادامه این وضع برای نظام
ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور
قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هرگونه حرکت این عناصر
فرصتطلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند.
مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج
حاضر در صحنه، بااین عناصر فرصتطلب و آشوبگر - اگر جرأت ادامه حرکت
مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد… آن عاملی که امروز ملت ما را متحد
کرده است و پیوند ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است، اسلام و [اسلامیت
نظام] است و مظهر این اسلامیت، رهبری و مقام ولایت است…
مسأله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است... در کدام کشور جهان، حرکتهای
آشوبطلبانه این چنین تحمل میشود؟ اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن
هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم.
در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن
نظم جامعه، تحمل میشود. مگر دولت مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسوولان
امنیتی نظام، اینگونه حوادث را تحمل خواهند کرد. این صبر و متانت، در یکی
دو روزه برای این بود که ماهیت این چندصد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما
روشن شود و همه به خوبی بدانند اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی
هستند.»
او در بخشی دیگر از سخنان خود با تاکید بر اینکه این حادثه موجب متحد شدن
بیشتر ملت و پیوند ناگسستنی در میان مردم شد با دفاع از مقام ولایت افزود:
«اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به
اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که قلبشان
برای ایران بهعنوان امالقرای جهان اسلام میتپد، بنابراین این حرمتشکنی
نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نیست.
ولایت، مهمترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ماست. اهانت به
این رکن، اهانت به قانون اساسی است. اهانت به قانونگرایی است و اهانت به
همه ارزشهای انقلابی است. من در این حادثه چند روزه چیزی که میدیدم در
میان این مردم باوفا، مردم مخلص، مردم انقلابی؛ مردم در این چند روز، صبر
25ساله مولای متقیان علی ؟ع؟ را به نمایش گذاشتند که فرمود «صبرت و فی
العین غذی و فیالحلق شجی» استخوان در گلو و خار در چشم این چند روزه تحمل
کردند. این صبر انقلابی، این تحمل توأم با «کظمغیض» این حفظ نظم و آرامش،
این هوشیاری، آماده بودن اما منتظر دستور ماندن و دست روی دست گذاشتن نکته
بسیار جالبی بود. اگر منع مسوولان نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و
انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد میکردند و آنها را
به سزای اعمالشان میرسانند.»
به هر روی فتنهای که در روزهای داغ تابستان1378 در خیابانهای تهران شکل
گرفت و با سکوت شخصیتها و مسوولان به اوج خود رسید با سخنرانی انقلابی و
به موقع حجتالاسلام روحانی به پایان رسید. روحانی بعدها این موضوع را
یادآور میشود که «یادتان باشد در 18تیر با سیستم امنیتی قضیه حل نشد. با
حضور مردم کار تمام شد. کاری که ما در 18تیر کردیم این بود که وقتی دیدیم
مساله به آشوب خیابانی تبدیل شد و دیگر بحث دانشجو و دانشگاه نیست، از خود
مردم خواستیم بیایند و اعلام نظر کنند و ماجرا با حضور مردم در 23تیر
تمام شد.»
منبع:صبح نو